حمیده زمانی| شهرآرانیوز؛ فرقی نمیکند در کدام دوران زندگی کنیم، الان یا هزار سال پیش! اگر اهل فکر و عمل باشیم و برایمان مهم باشد که عاشورا و عظمتش را زنده نگه داریم و بر اساس آن زندگی کنیم، میتوانیم با توجه به میزان فهم و درکی که از این واقعه بزرگ داریم، از مصادیق تربیتی آن در تربیت خودمان و فرزندانمان استفاده کنیم. ما در این مطلب قصد داریم شش مصداق مهم تربیتی در صحنه عاشورا را برایتان بازگو کنیم و بعد با هم به این بپردازیم که چگونه فرزندانی با این مصادیق تربیت کنیم.
میگویند حر بن ریاحی دقیقاً همان لحظهای که ارتقای درجه یافته، از فرماندهی هزار نفر به چهار هزار نفر رسیده و موقعیتی ممتاز یافته است، به همه چیز پشت پا میزند و آزاده و رها به امام حسین (ع) میپیوندد.
به همین دلیل امام حسین (ع) با توصیفی زیبا او را تحسین میکند: «به خدا سوگند که مادرت اشتباه نکرد که تو را حر نامید. به خدا قسم تو در دنیا و آخرت حر و آزادهای!» آزادگی حاصل زندگی کردن این آیه قرآن است: «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون». انسان آزاده ترس از دست دادن در آینده و غم از دست دادن در گذشته را ندارد. رویکرد و نگرشی که پشت این سخن است، تسلیم و رضایت است.
برای پرورش صفت آزادگی و رهایی در فرزند، لازم است از نخستین سالهای تولدش، محیطی امن در خانه فراهم کنیم که بتواند بدون ترس از قضاوت، خود را ابراز کند. در دو سال اول، مراقبی پاسخگو و حامی باشیم و سپس او را در ابراز خود یاری دهیم تا از نداشتنها نرنجد و از دست دادنها نترسد، زیرا بدون دارایی هایش نیز نزد خدا و خانواده عزیز و ارزشمند است. این نگاه به آزادگی توسط خانواده در فرزند نهادینه میشود.
شب عاشورا امام (ع) روبه اصحاب خود فرمود، هر که همسر خود را همراه دارد او را به قبیله بنی اسد برگرداند. علی بن مظاهر اسدی برخاست و پرسید: چرا آقاجان! چرا؟
امام فرمود: پس از کشته شدن من، زنان اسیر میشوند. از اسیری بانوان شما نگرانم. علی بن مظاهر به خیمه خود رفت، همسرش با ادب و تبسم نزد او آمد. علی گفت: مرا به حال خود واگذار. زن گفت: من همه سخنان امام را شنیدم. به خدا سوگند،ای فرزند مظاهر! با من منصفانه رفتار نمیکنی. آیا میپسندی که دختران رسول خدا اسیر شوند و من در امان باشم.
این درک موقعیت و دیدن از زاویه دیگری، نشان از وحدت و همدلی اصحاب عاشورا دارد، چه زن و چه مردشان!
برای اینکه به فرزندتان همدلی را آموزش دهید باید ابتدا خودتان الگوی عملی همدلی باشید. در گفت وگوهایتان با او گوش شنوا باشید، یعنی وقتی صحبت میکند با او ارتباط چشمی برقرار کنید، با زبان بدنتان به او بفهمانید که حرفش را میفهمید. درباره احساسات خودتان و دیگران و فرزندتان با هم صحبت کنید و سعی کنید از زاویه دید دیگران به مسئلهها نگاه کنید. حتی دیدن فیلمها و پویانماییها وگفت وگو درباره زاویه دید شخصیتهای آنها به رشد همدلی در فرزندتان کمک میکند.
در کربلا، شجاعت تنها به رویارویی با شمشیرها محدود نمیشود، بلکه در بیان اعتقادات، اخلاق و تصمیم گیری نیز جلوه گر است. عمروبن جناده، نوجوانی یازده دوازده ساله، در روز عاشورا چنین رجز خواند: «امیری حسین و نعم الامیر/ سرور فواد البشیر النذیر.» این رجز، بیانگر دلاوری و شجاعت او در ابراز احساسات، اعتقاد و اتخاذ تصمیمی درست بود.
اگر دوست دارید فرزندان شجاعی تربیت کنید باید به آنها فرصت تجربههای جدید بدهید، امکان رویارویی با ترس هایش را فراهم کنید و با حمایت، در کنار فرزندتان باشید. هنگامی که درباره افکار، عقاید و باورهایش صحبت میکند، نباید مورد تمسخر، توبیخ یا توهین قرار گیرد. رفتارهای شجاعانه، هرچند کوچک، باید دیده و تشویق شوند تا شجاعت در او رشد کند. مهمتر از همه، شما باید الگوی شجاعی برای فرزندتان باشید.
احمد، پسر امام حسن (ع)، شانزده ساله، رشید، خوش قامت و زیبا بود. پس از شهادت برادرش قاسم، پا به میدان نبرد گذاشت. پس از جنگی سخت نزد امام آمد و طلب آب کرد. امام پاسخ داد: «پسرم، کمی صبر کن و تاب بیاور، جدت رسول خدا (ص) سیرابت میکند.» احمد با بازگشت به میدان، خود را به صبر فرا خواند و رجز خواند: «اندکی صبر کن که آرزو بعد از تشنگی است.» توسط خانواده در فرزند نهادینه میشود.
یکی از بهترین راههای پرورش تاب آوری در فرزند، این است که متناسب با سنش، اجازه دهید ناکامیها را تجربه کند. زندگی مملو از لحظاتی است که نداشتنها و از دست دادنها را تجربه میکنیم و این میتواند احساس ناکامی ایجاد کند. مانند زمانی که فرزندتان اسباب بازیای را میخواهد، اما امکان خریدش وجود ندارد، یا زمانی که غذای دلخواهش پیتزا است، اما شما ماکارونی پختهاید. تاب آوری موجب میشود افراد در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر، از ظرفیتهای خود برای دستیابی به موفقیت و رشد فردی استفاده کنند و این چالشها را فرصتی برای توانمندسازی خود بدانند و از آنها سربلند بیرون آیند.