به گزارش شهرآرانیوز، با حکم مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، ترکیب جدید شورای فنی و سیاستگذاری مجموعه تئاتر شهر مشهد معرفی شد؛ شورایی متشکل از رضا صابری، رضا حسینی، احمد هاشمآبادی، رضا لنگری، محمد حسنزاده، محمد مداححسینی و سیدجواد اشکذری. این شورا یکی از مهمترین نهادهای تأثیرگذار بر فضای تئاتر مشهد است و وظیفه دارد درباره مسیر آینده اجرای نمایشها، بررسی و تصویب آثار، ارزیابی کیفیت فنی اجراها، پیشنهاد رویدادها و حمایتها، و همچنین ارائه مشاوره تخصصی برای مدیریت کل مجموعه تصمیمگیری کند. در واقع، شورای سیاستگذاری تئاتر، نهفقط در مدیریت اجرایی بلکه در تعریف فضای کلی تئاتر یک شهر نقش تعیینکنندهای دارد.
با این حال، نخستین نکتهای که در این فهرست به چشم میخورد، نبود نامی از میان زنان تئاتری مشهد است. در میان هفت عضو این شورا، حتی یک زن نیز حضور ندارد؛ اتفاقی که نمیتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد. این در حالی است که در سالهای اخیر، زنان سهم عمدهای در فعالیتهای تئاتری شهر داشتهاند: از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا طراحی صحنه، بازیگری، تدریس، پژوهش و حتی مدیریت گروههای نمایشی. نگاهی به کارنامه جشنوارههای استانی و گروههای فعال در مشهد نشان میدهد که حذف زنان از شورا نه به دلیل نبود گزینه، بلکه احتمالاً بهدلیل بیتوجهی ساختاری یا نوعی پیشفرض نانوشته در نحوه انتخابهاست.
ترکیب یکدست و تماماً مردانه شورا نهتنها با تنوع واقعی و زنده تئاتر مشهد همخوانی ندارد، بلکه نشانهای از حذف یک تجربه زیسته و نگاهی متفاوت از فرآیند سیاستگذاری فرهنگی است. تئاتر، هنری مبتنی بر گفتوگو، فهم پیچیدگیهای انسانی و بازتاب صداهای مختلف جامعه است. در چنین حوزهای، غیبت نگاه زنانه در تصمیمسازیها، به معنای فقر در درک بخشی از مخاطب، هنرمند و محتوای بالقوهایست که میتوانست وارد جریان تولید شود. تجربه زیسته زنان، دغدغههای آنها، نوع نگاهشان به صحنه و متن، و نیز شناختی که از بدنه فعال تئاتر دارند، میتوانست کیفیت تصمیمات شورا را ارتقا دهد؛ اما ترکیب موجود این فرصت را نادیده گرفته است.
سؤال مهم اینجاست که چه نهادی یا چه افرادی این ترکیب را پیشنهاد دادهاند و با کدام استدلال، هیچیک از هنرمندان زن تئاتر مشهد را در سطح یک کرسی سیاستگذاری قابل دفاع ندانستهاند؟ آیا قرار است نهادهای فرهنگی ما همچنان با همان الگوی قدیمی و بدون بازنگری در ساختارهای خود، از نقشآفرینی برابر و واقعی زنان فاصله بگیرند؟ این تصمیم نه صرفاً یک اشتباه نمادین، بلکه خطایی در سازوکار تصمیمسازی فرهنگیست که دیر یا زود بازتاب آن در اجراها و تولیدات هنری شهر هم دیده خواهد شد.
با همه اینها، هنوز هم برای اصلاح این روند دیر نشده است. مدیرکل محترم ارشاد و دستاندرکاران انتخاب شورا میتوانند با افزودن چند عضو زن آگاه، خلاق و دارای سابقه درخشان در تئاتر مشهد، ترکیب فعلی را به واقعیت میدانی این هنر نزدیکتر کنند. ورود زنان به شورای سیاستگذاری نه لطفی است و نه امتیازی، بلکه حق طبیعی کسانی است که سالها در این حوزه فعالیت کردهاند و اکنون بهدرستی انتظار دارند در فرآیندهای تصمیمگیری نیز دیده شوند.
در دورانی که همه از ضرورت «بازنگری در ساختارهای فرهنگی» سخن میگویند، اولین گام، تصحیح چنین ترکیبهاییست که ناخواسته یا آگاهانه، نیمی از پتانسیل انسانی یک شهر را به حاشیه میبرند. تئاتر، هنر عدالت، روایت و حضور است. شورای سیاستگذاری آن نیز باید آینهای از همین مفاهیم باشد.