به گزارش شهرآرانیوز، مرداد گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی مشهد، گم شدن ناگهانی پدرش را به ثبت رساند و از پلیس برای یافتن او کمک خواست.
این زن جوان گفت «:پدرم در یکی ازتاکسی تلفنیهای منطقه پنجتن مشهد مشغول به کار است و با برادر ناتنیام در منزل اجارهای زندگی میکند.
برادرم «امیر» که حدود ۳۰سال دارد سرآشپز یکی از رستورانهای مشهد است ولی من بیشتر به صورت تلفنی با پدرم در ارتباط هستم. به همین خاطر چند روز قبل پدرم به من گفت:قصد دارد به همراه «امیر» به جست و جوی گنج برود! ولی بعد ازآن هرچه به گوشی پدرم زنگ میزدم کسی پاسخم را نمیداد تا این که یک بار پیامکی در پاسخ من ارسال کرد که خیلی تعجب کردم، چون نوع نگارش پیام بسیارمتفاوتتر از پیامهای دیگر پدرم بود و ازآن روز به بعد دیگر هیچ گاه نتوانستم با پدرم تماس بگیرم و گوشی خاموش بود.
خیلی نگران شدم و به محل تاکسی تلفنی رفتم ولی هیچ کدام از همکارانش خبری از او نداشتند. به همین خاطر به پلیس آگاهی آمدم تا مرا برای یافتن پدرم یاری کنید!»
در حالی که ماجرای گم شدن مرد ۶۶ ساله با دستور سرهنگ محمدباقر پهلوان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد) زیرذره بین تحقیقات پلیس قرارگرفته بود ناگهان وقوع یک حادثه دیگر در شهرستان سرخس، این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرد و فرضیه جنایت قوت گرفت.
«امیر» (پسر۳۰ساله مرد گم شده) هنگامی که با پراید سفیدرنگ پدرش (سیدعلی-ح) رانندگی میکرد، خودرو را به شیشه سکوریت فروشگاه یکی از بستگانش در شهرستان سرخس کوبید و جنجالی به راه انداخت.
طولی نکشید که پلیس از راه رسید و او را به بیمارستان انتقال دادند ولی این جوان نظم بیمارستان را نیز به هم ریخت و جنجال دیگری به پا کرد. وقتی این ماجرا به گوش «محدثه» (دختر جوان مرد گم شده) رسید، بلافاصله خود را به سرخس رساند چراکه مدارک خودرو و گوشی تلفن پدرش در دست «امیر» (برادرناتنی) بود. با آن که دختر جوان تاکید و اصرار داشت گوشی متعلق به پدرش است، اما امیر موضوع را انکار کرد و گفت:پدرم خودرو و مدارک آن را به من داد و خودش به شمال کشور رفت.
با این ادعای دختر جوان، بازپرس پرونده، علاوه بر اتهامات خسارت مالی به فروشگاه و اخلال در نظم و امنیت بیمارستان، اتهام قتل با ادعای اعضای خانواده را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب پرونده مذکور به مشهد منتقل شد.
از سوی دیگر با توجه به تجربه قضایی قاضی صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) بی درنگ متهم در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرارگرفت چراکه اظهارات متناقض وی، بر فرضیه وقوع جنایت، مهر تایید میزد!
«امیر» که با راهنماییهای قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی وانقلاب و نظارت مستقیم سرهنگ جواد بیگی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) در برابر افسر کارآزموده جنایی قرارگرفته بود، بیشتر از این نتوانست به قصههای ساختگی خود ادامه دهد و ناگهان در میان رگبار سوالات فنی کارآگاهان فریاد زد! من پدرم را کشتهام و جسد او را درون آبراههای در میان کوههای مرزی ایران و ترکمنستان دفن کردهام!
با اعتراف تلخ این متهم ۳۰ ساله، وی ظهر پنج شنبه گذشته، مقابل قاضی صفری ایستاد و راز این جنایت تکان دهنده را فاش کرد.
او گفت: «با پدرم در جست وجوی گنج به کوههای مرزی نزدیک ترکمنستان در اطراف روستای چهچهه رفتیم ولی من فقط به صورت چشمی میتوانم نقطه جنایت را طبق نقشه گنج نشان بدهم! وقتی به آن جا رسیدیم خودرو را کنار درختچهها پنهان کردیم و مشغول صرف تخم مرغهای آب پز شدیم. بعد از آن در حالی که هوا به شدت گرم بود لباس هایمان را هم بیرون آوردیم و من از روی نقشه گنجی که پدرم به همراه داشت شروع به حفر زمین کردم. درهمین حال ناگهان پدرم با چوب به طرف من حمله ور شد و دو ضربه به پشتم زد. سپس چاقوی آشپزخانه را برداشت که در این هنگام من دست او را گرفتم و تیغه چاقو را به طرف خودش برگرداندم که به سینه اش فرو رفت.
بعد از آن بلافاصله همان چوب را از روی زمین برداشتم و ضربهای به سرش زدم که دیگر روی زمین افتاد و جسد را همان جا دفن کردم.»
در حالی که اعترافات هولناک این جوان ۳۰ ساله تا ظهر پنج شنبه طول کشید، اما با دستور قاضی، گروه تخصصی کارآگاهان به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسرپرونده) وکارشناسان بررسی صحنه جرم در کنار مقام قضایی به طرف کوههای مرزی به راه افتادند و پس از ساعتها جستوجو، بقایای جسد شامل جمجمه، استخوانهای ران و بخشی از ستون فقرات به همراه دندان مصنوعی مرد ۶۶ ساله را درون آبراههای با درختچههای کوهی پیدا کردند که توسط حیوانات وحشی خورده شده بود.
تحقیقات جنایی درباره این ماجرای تکان دهنده، با دستورهای ویژه قاضی حسن همتی فر (دادستان مرکز خراسان رضوی) همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان