صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

«شاهنامه» و فردوسی به روایت مردم | درباره مجموعه سه جلدی «فردوسی نامه»، اثر پژوهشی در فرهنگ عامه از ابوالقاسم انجوی شیرازی

  • کد خبر: ۳۵۸۹۰۸
  • ۲۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۷
مهم‌ترین و بزرگ‌ترین کاری که در زمینه جمع آوری و سامان دهی روایات شفاهی/ مردمی درباره «شاهنامه» شده کار ابوالقاسم انجوی شیرازی است که در صورت همان مجموعه‌ای سه جلدی «فردوسی نامه» عرضه شده است.

خادم | شهرآرانیوز؛ داریوش شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» می‌نویسد: «از میان صد‌ها شاعری که تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر (یا -به عقیده برخی- شش شاعر) را در مقام نمونه‌های اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیده‌اند.» و در ادامه یادآور می‌شود که هریک از این پنج شاعر بلند آوازه بازتابنده یکی از وجوه روح ایرانی است.

ایرانیان، بسته به احساسات و حالات مختلف، سراغ این شاعران رفته و می‌روند. به باور شایگان «ایرانی در حال وهوای حماسی و قهرمانانه و آیین جوانمردی غرقه در فردوسی می‌شود». البته، علاوه بر این ها، رجوع به «شاهنامه» جنبه‌های دیگری هم داشته و دارد که شاهنامه پژوهان به آن‌ها اشاره کرده‌اند.

این سخن قاسم انجوی شیرازی (۱۳۰۰–۲۵ شهریور ۱۳۷۲)، ادیب و پژوهشگر فرهنگ عامه، نیز که در مقدمه جلد نخست مجموعه سه جلدی «فردوسی نامه» آمده شاهدی است بر این مدعا که «شاهنامه» اثری است دارای ارج و احترام گسترده در میان ایرانیان: «قرن‌های متمادی است که شاهنامه خوانی در میان روستانشینان و عشایر ایران و مردم سلحشور شهر‌ها رواج دارد و در میان هنر‌های مردم هرکه این هنر را دارا باشد محبوب عامه است و هرگاه مجلس شاهنامه خوانی برپا شود حاضران که مشتاقانه به آن مجلس آمده‌اند، خاموش و سراپا گوش، آوای مردانه خواننده را به جان می‌شنوند و سخن گفتن را بی حرمتی به ساحت کتاب و صاحب کتاب می‌دانند.».

اما ارتباط ایرانیان با «شاهنامه» فقط محدود به متن این اثر نشده و -فراتر از این- آن‌ها به نوعی «شاهنامه» را با زبانی ساده بازآفرینی کرده و داستان‌ها و ماجرا‌هایی اطراف این اثر و سراینده و شخصیت‌ها و قهرمان‌های آن خلق کرده‌اند.

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین کاری که در زمینه جمع آوری و سامان دهی روایات شفاهی/ مردمی درباره «شاهنامه» شده کار ابوالقاسم انجوی شیرازی است که در صورت همان مجموعه‌ای سه جلدی «فردوسی نامه» عرضه شده است. این سه جلد با عنوان‌های «مردم و شاهنامه»، «مردم و فردوسی» و «مردم و قهرمانان شاهنامه»، به ترتیب، در سال‌های ۱۳۵۴، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷ در اولین، دومین و چهارمین جشن توس منتشر شدند.

مؤلف درباره ارادت مردم به «شاهنامه» و فردوسی و جایگاه این اثر و شاعر در ذهن و ضمیر و زندگی آن ها، که منتج به تولید مجموعه «فردوسی نامه» شده، نوشته است: «مردم این سرزمین آنچه در این آیینه [= 'شاهنامه']دیده‌اند چنان دوست داشته‌اند که همان‌ها را بازسازی کرده‌اند، و کتاب حاضر نمونه‌هایی از آن بازسازی هاست.»

نگاهی کوتاه به مجموعه «فردوسی نامه»

انجوی شیرازی در مقدمه جلد اول این مجموعه برای آشنایی مخاطب با آن آورده است: «کتاب حاضر مجموعه‌ای است از افسانه ها، روایات، تمثیل‌ها و تصوراتی که مردم عامی براثر آشنایی با 'شاهنامه' و خواندن و شنیدن 'شاهنامه' موافق ذوق و سلیقه خود ساخته و پرداخته‌اند. این بازتاب یا القای 'شاهنامه' در مردم به خصوص از این حیث ارزش دارد که نحوه دریافت و زاویه‌های دید آنان را نشان می‌دهد و از لحاظ دانش هایی، چون مردم شناسی و جامعه شناسی و همچنین برای پی بردن به حالات و روحیات عامه در دوره گذشته ایران اهمیت بسزا دارد.»

جلد نخست «فردوسی نامه»، «مردم و فردوسی» *، با قصه‌ها و حکایت‌های مردم درباره فردوسی آغاز می‌شود. در بخش دوم این جلد، قصه‌هایی از مبارزات قهرمانان «شاهنامه» و افسانه‌های سام و فرزندانش، زال و رستم، و در بخش سوم طومار‌های بیژن و منیژه و داستان سیاوش و طومار «دارجنگه» -که شرح مبارزات قهرمانان اساطیر ایران از زبان درختی کهن سال با گویش لَکی لرستان است- آمده است.

جلد دوم «فردوسی نامه»، یعنی «مردم و 'شاهنامه'»، با افسانه‌ها و حکایت‌های مردم درباره رستم آغاز می‌شود. بخش دوم به داستان‌های زال و سیمرغ، و بخش پایانی به داستان‌های بازسازی شده پادشاهان ساسانی اختصاص دارد.

«مردم و قهرمانان 'شاهنامه'» عنوان جلد سوم این مجموعه است. این جلد دو بخش دارد: بخش اول که «قهرمانان شاهنامه» است با کیومرث آغاز و با گشتاسپ به پایان می‌رسد و بخش دوم کتاب حاوی طومار ۱۳۰صفحه‌ای «سام سوار و دختر خاقان چین» است.

فردوسی و «شاهنامه»‌ای که مردم می‌پسندیدند

سجاد آیدنلو، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه پژوه، در مقاله «مردم کدام فردوسی و 'شاهنامه' را می‌پسندیدند؟»، که در آن به بررسی جلد نخست مجموعه «فردوسی نامه» پرداخته، نوشته است: «منظور از تلقیات عامیانه درباره فردوسی و 'شاهنامه' روایات، باور‌ها و دانسته‌های عامه مردم ایران -به غیر از طبقه اهل قلم و فرهیختگان- است که هم خاستگاه و شیوه حفظ و انتقال آن‌ها شفاهی بوده و هم -برخلاف آگاهی‌ها و خواسته‌های دسته دیگر (ادبا و مورخان) - مجال کتابت نیافته است.

بخشی از این روایاتِ شفاهی/ مردمی در جلد نخستِ مجموعه 'فردوسی نامه' استاد انجوی شیرازی گردآوری شده است، و بررسی تحلیلی و طبقه بندی آن‌ها نشان می‌دهد که در این گونه داستان‌ها عمومِ خوانندگان 'شاهنامه' و دوستداران فردوسی یا به بازسازی جزئیات فراموش شده سرگذشت شاعر و روشن کردن مبهمات احوال او- چنان که می‌خواسته و می‌پنداشته‌اند- پرداخته‌اند (مثلا به دست دادن اطلاعاتی درباره پدر، مادر، خواهر، همسر و فرزندان فردوسی، نام و تحصیلات وی و ...) و یا اینکه شماری از ویژگی‌های دینی، اخلاقی، فکری و هنری فردوسی و نیز نکته‌هایی درباره حماسه ملی خویش را -باز آن گونه که می‌پسندیده و می‌دانسته‌اند- ضمن این روایات گنجانده‌اند که مهم ترینِ آن‌ها چنین است: 

۱- میهن دوستی فردوسی؛ ۲- فردوسی، آفریننده رستم؛ ۳- تشیع فردوسی و رابطه او با امام علی (ع)؛ ۴- رنج‌ها و دشواری‌های شاهنامه سَرایی؛ ۵- فردوسی و سلطان محمود؛ ۶- مناعت طبع فردوسی؛ ۷- مدت زمان نظم 'شاهنامه'؛ ۸- شمار ابیات 'شاهنامه'؛ ۹- واقعی بودنِ روایات و رویداد‌های 'شاهنامه'؛ ۱۰. تجسم عینی داستان‌های 'شاهنامه' در نظر فردوسی؛ ۱۱- نبودنِ واژه‌ای عربی در 'شاهنامه'؛ ۱۲- ابیات منسوب؛ ۱۳- رواج و شهرت زودهنگام 'شاهنامه'؛ ۱۴- 'شاهنامه' آخرش خوش است. ۱۵- بهشتی بودنِ فردوسی.»

او یادآور می‌شود که اهمیت مطالعه این دسته از روایت‌ها و باورداشت‌ها این است که معلوم می‌کند عموم مردم ایران فردوسی را چگونه می‌شناخته و می‌خواسته‌اند.

جایگاه جلیل فردوسی ازسویی و دانسته‌های اندک ما از زندگی او ازسوی دیگر سبب تشنگی‌ای شده که آیدنلو آن را یکی از دلایل شکل گیری باور‌های عامیانه درباره زندگی فردوسی توسط مردم در طول یک هزاره می‌داند: «خوانندگان و علاقه‌مندان 'شاهنامه' نمی‌توانسته‌اند به این آگاهی‌های کلی و کوتاه بسنده کنند و حتی در میان افسانه‌های طولانی متون تاریخی و ادبی نیز پاسخ بعضی از پرسش‌های خویش را درباره فردوسی نمی‌یافته‌اند؛ به گمان خویش -و آن گونه که می‌خواسته‌اند- در قالب روایات شفاهی/ عامیانه به روشن کردن مبهمات زندگی حکیم توس پرداخته‌اند.»

انجوی شیرازی بخش نخست کتاب دوم مجموعه، یعنی «مردم و فردوسی»، را به باور‌های مردم درباره زندگی و شخصیت فردوسی اختصاص داده است. آنچه در ادامه می‌آید نمونه‌ای از روایت‌ها و باور‌های عامه درباره فردوسی و سرایش «شاهنامه» است:

«حکیم فردوسی هنگامی که 'شاهنامه' را به پایان رسانید، یک شب، درحالی که از قدرناشناسی سلطان محمود افسرده خاطر بود، به خواب رفت و رستم به او گفت: 'تو مرا زنده کردی و پهلوانی‌های مرا به یاد مردم آوردی. من هم می‌خواهم پاداشی به تو بدهم که اجر زحمات تو باشد. هنگامی که من دیو سفید را کشتم، حلقه‌ای گردن او بود که آن را در زیر خاک پنهان کردم. برو و آن حلقه را از خاک بیرون بیاور. '

بعد، رستم تیری در کمان گذاشت و رها کرد و گفت: 'هرجا که این تیر به زمین فرورفت، همان جا را می‌کَنی؛ حلقه همان جاست. ' تیر رفت و بالای تپه‌ای نزدیک سنگی به زمین فرورفت. فردوسی، وقتی از خواب بیدار شد، برای تعبیر خواب خود رفت به جایی که رستم نشان داده بود و کنار سنگ را کَند و حلقه را بیرون آورد. این حلقه از طلا و وزنش در حدود دو مَن بود.»

(فروردین ۱۳۵۴، حسن آدینه، هجده ساله، محصل، به روایت از پدرش، علی حسین آدینه، چهل ونه ساله، کشاورز روستای غِینَر کزّاز، اراک.)


پی نوشت

* انتشارات «علمی» که بعد‌ها این مجموعه را در ۳ جلد عرضه کرده است «مردم و فردوسی» را جلد نخست قرار داده است.

برای نوشتن این مطلب، از مقاله «'فردوسی نامه'، اثری منحصر‌به‌فرد از روایت‌های شفاهی 'شاهنامه'»، نوشته احمد وکیلیان، منتشرشده در شماره‌های ۲۴ و ۲۵ نشریه «فرهنگ مردم»، استفاده شده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.