به گزارش شهرآرانیوز، هیأت انتخاب نماینده سینمای ایران برای اسکار ۲۰۲۶، فیلم «علت مرگ نامعلوم» ساخته علی زرنگار و به تهیهکنندگی مجید برزگر را به عنوان گزینه نهایی معرفی کرد؛ تصمیمی که بسیاری از اهالی سینما را غافلگیر کرد.
در هفتههای گذشته بحث اصلی منتقدان و رسانهها بر سر سه فیلم «پیرپسر»، «زن و بچه» و «زیبا صدایم کن» بود و هر گروه استدلالهای خود را برای برتری این آثار مطرح میکرد. اما نتیجه نهایی، فیلمی بود که کمتر در گمانهزنیها جدی گرفته میشد و همین امر پرسشهای فراوانی را برانگیخته است: چرا «علت مرگ نامعلوم»؟
در خلاصه داستان فیلم «علت مرگ: نامعلوم» آمده است: هفت مسافر پیش از طلوع آفتاب، شهداد را به مقصد کرمان ترک میکنند. میان راه اتفاقی آنها را از رفتن بازمیدارد…
همانطور که از خلاصه داستان فیلم علت مرگ نامعلوم میآید این فیلم یک فیلم جادهای است که تمام اتفاقات آن درون جاده میگذرد. فیلم با مرگ نامعلوم یک مسافر درون ماشین آغاز میشود و سرآغاز اتفاقاتی است که تمامی مسافران ماشین بین جادهای درگیر آن هستند. از این رو میتوان فیلم علت مرگ نامعلوم را در کنار مضمون اجتماعیاش یک فیلم جادهای نیز دانست؛ این موقعیت به بستر اصلی روایت تبدیل میشود. اثری که در مرز میان رئالیسم اجتماعی و تمثیل سیاسی سرگردان است و تکلیف روشنی با لحن و زبان خود ندارد.
انتخاب این فیلم بیش از آنکه با نگاه به شانس موفقیت در رقابت جهانی انجام شده باشد، نتیجهی یک رویکرد محافظهکارانه است؛ انتخابی در «حاشیه امن». به بیان دیگر، هیأت انتخاب ترجیح دادهاند گزینهای را به اسکار بفرستند که در ادامه این انتخاب مورد انتقاد هیچکدام از گروههای حامی فیلمها قرار نگیرند و در واقع مورد انتقاد کل اهالی سینما باشند، حتی اگر بخت چندانی برای دیدهشدن نداشته باشد!
این رویکرد از نگاه بسیاری نوعی عقبنشینی است: پرهیز از خطر و در عوض چشمپوشی از ظرفیت واقعی سینمای ایران. انتخاب «علت مرگ نامعلوم» اگرچه شاید به آرامش بدنه سینمایی منجر شود، اما پرسش جدیتری را برجسته میکند؛ آیا مأموریت معرفی نماینده ایران در اسکار صرفاً «رفع تکلیف» است یا تلاشی برای نشان دادن بهترین چهره سینمای کشور به جهان؟
به نظر میرسد هیأت انتخاب نماینده ایران برای اسکار ۲۰۲۶ در شرایطی قرار داشت که تصمیمگیری بیش از آنکه بر مبنای کیفیت هنری یا شانس جهانی آثار باشد، تحتتأثیر ملاحظات داخلی شکل گرفت. آنان ترجیح دادند به جای انتخاب فیلمی که حامیان پر سر و صدا دارد، به سراغ گزینهای بروند که کمترین حاشیه را ایجاد کند. یعنی اگر فیلم هم اگر ظرفیت سینمایی بالایی برای اسکار دارد به دلیل داشتن حامی متهم به کنار گذاشتن است. چرا به این گزینه فکر نمیشود که شاید اصلا شکلگیری این جمع از حامیان یک فیلم به دلیل وجود ارزشهای سینمایی بالای آن باشد.
نتیجه چنین رویکردی انتخاب «علت مرگ نامعلوم» بود؛ فیلمی که حتی در میان بحثهای رسانهای و محافل سینمایی به عنوان شانس جدی مطرح نمیشد. از این زاویه میتوان گفت هیأت انتخاب عملاً «بدترین گزینه» را برگزید تا خود را از تقابل با گروههای حامی سایر فیلمها برهاند.
این انتخاب محافظهکارانه شاید برای آرام نگه داشتن فضا کارآمد باشد، اما پرسشی اساسی را پیش میکشد: آیا نماینده ایران در اسکار باید بر مبنای کمترین ریسک و بیشترین مصلحت انتخاب شود یا بر اساس توان واقعی سینمای ایران در صحنه جهانی؟
یکی از پرسشهای مهم پس از معرفی «علت مرگ نامعلوم» به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۶ این است که چرا برخی گزینههای جدیتر کنار گذاشته شدند؟ شاید یکی از دلایل، نگرانی از رویارویی با حلقههای حامی آن فیلمها بوده است؛ گویی حمایت پرشمار از یک اثر به جای آنکه نشانهای از ارزش سینمایی آن تلقی شود، به چشم تهدید دیده شده است.
این نگاه، اما یک تناقض جدی را آشکار میکند. مگر نه اینکه سینما در نهایت با استقبال منتقدان، هنرمندان و مخاطبان جان میگیرد؟ پس چرا شکلگیری موج حمایت از یک فیلم، نه به عنوان فرصت بلکه به عنوان دردسر تلقی شده است؟
به این ترتیب، تصمیمگیرندگان به جای آنکه از پشتوانه و سرمایه اجتماعی آثار استفاده کنند، ترجیح دادهاند به سراغ فیلمی بروند که کمترین صدا و کمترین مدافع را دارد. نتیجه چنین رویکردی، انتخابی محافظهکارانه و بیروح است که بیش از هر چیز پرسشهایی درباره منطق تصمیمگیری برای معرفی نماینده ایران در معتبرترین رویداد سینمایی جهان به همراه دارد.
منبع: تسنیم