به گزارش شهرآرانیوز، اعتقاد به منجی آخرالزمان، از آموزههای مشترک میان ادیان مختلف است که هر یک درباره زمان و نشانههای ظهورِ آن منجی سخن گفتهاند. شیعیان منجی واقعی و نهایی در آخرالزمان را امام مهدی (عج) میدانند که فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام است و در زمین به شکل پنهانی ساکن است که در وقت مناسب به اذن خدا آشکار خواهد شد. در ادامه با طرح نکاتی به بیان دیدگاه درست درباره زمان ظهور ایشان میپردازیم.
شیعه راستین همیشه در انتظار ظهور و امیدوار به آشکار شدن آن پیشوای غایب است، ولی این حقیقت را نیز در نظر دارد که زمان ظهور بر همگان پوشیده است! در برخی روایات، زمان ظهور به زمان فرارسیدن قیامت قیاس شده است. بهعنوان مثال، از امام حسن مجتبی علیهالسلام روایت شده که فرمودند: «از جدم رسول خدا سؤال کردم که قائم اهلبیت (امام زمان) کی قیام میکند؟ فرمود: حسنم! روز ظهور (مهدی موعود) شبیه روز قیامت است که ناگهان بر پا میشود.» به فرموده قرآن کریم، جز خداوند زمان قیامت را نمیداند:«از تو درباره قیامت میپرسند [که]وقوعِ آن چه وقت است؟ بگو: علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او [هیچکس]آن را به موقع خود آشکار نمیگرداند.» در نتیجه، هیچکس جز خداوند زمان ظهور امام عصر را نمیداند و به همین دلیل، مسئله «توقیت» یا «تعیین وقت برای ظهور» در روایات متعدد مورد نکوهش قرار گرفته و حرمت آن جای هیچ شک و شبههای ندارد:
«اما ظهور فرج و گشایش، تنها به دست خداست و زمان گذاران دروغ میگویند».
میان «پیشبینی» و «پیشگویی» تفاوت است. توضیح مطلب اینکه، گاهی فرد برای ظهور امام زمان (عج) تاریخ مشخصی را اعلام نمیکند؛ بلکه با جمعبندی اوضاع پیرامون خود و نشانههایی که در روایات آمده است، ظهور را نزدیک دانسته و یا حتی حکم میکند که اگر خدا بخواهد بهزودی اتفاق خواهد افتاد تا امید شیعیان را تقویت کند. چنین مطالبی از مصادیق پیشبینی به شکل مشروط است، نه تعیین قطعی وقت که در روایت از آن نهی شده است.
اما اگر فردی بگوید: امام زمان (عج) در فلان روز از فلان سال قطعاً ظهور خواهد کرد، این تعیین وقت از مصادیق پیشگویی است و صاحب آن را باید تکذیب کرد.
مطلب آخر اینکه، ظهور و حرکت جهانی حضرت قائم (عج) را میتوان به مربعی تشبیه کرد که دارای چهار ضلع مهم و اساسی است. یک ضلع آن را اراده الهی، ضلع دیگر آن را آمادگی و رهبری امام عصر، ضلع سوّم آن را جانفشانی یاران خاص و ضلع چهارم را آمادگی و خواست واقعی مردم تشکیل میدهد. روشن است که عدم تحقق ظهور و استمرار محرومیت انسانها از امام حاضر، نتیجه ضلع سوم و چهارم یعنی مسئله «یاران» و «پذیرش عمومی» است. چراکه فیض خداوند (بهعنوان ضلع اول) و آمادگی و رهبری امام (بهعنوان ضلع دوم) همیشه بوده، هست و خواهد بود.
بنابراین، استمرار و امتداد غیبت و تأخیر در ظهور حضرت ولیعصر (عج)، به واسطه عدم یاری یاوران و نیز عدم آمادگی و نبود پذیرش عمومی است. قیامی که قرار است بیشک پیروز شود و صلح و عدل را در همه جهان حکمفرما کند، جز در بستر آمادگی جهانی به وقوع نخواهد پیوست و تأخیر در ظهور حضرت نیز به جهت رسیدن مردم به همین آمادگی است.با توجه به این نکته روشن میشود که وقتی در روایات ظهور، شیعیان مورد خطاب قرار گرفته و از تفرقه، پیروی از فتنه و ... نهی میشوند، همگی به منظور ترسیم و تثبیت ضلع سوم، یعنی «یاری یاوران» است و هنگامیکه گفته میشود این قیام بدون آمادگی جهانی انسانها محقق نخواهد شد، ناظر به ضلع چهارم، یعنی «آمادگی و خواست واقعی مردم» است.
از آنچه بیان شد؛ روشن میشود که؛ اولاً، مسئله زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) از اسرار الهی است و هیچکس به زمان آن واقف نیست. دوم اینکه، میان پیشبینی و پیشگویی زمان ظهور، تفاوت وجود دارد و آنچه نهی شده، پیشگویی است. سوم اینکه، مسئله ظهور حضرت را باید به مانند مربعی در نظر گرفت که از چهار ضلع خدا، امام، خواص و مردم تشکیل شده و تحقق ظهور به تحقق این چهار ضلع وابسته است و عدم ظهور ناشی از ضلع سوم و چهارم است.