به گزارش شهرآرانیوز، حکایت آنست که خطه خراسان از گذشته دور جایگاه بزرگان و ادیبانیست که نامشان بر تارک این مرز و بوم درخشان و ماندگار است. در این بین نیز بودهاند افرادی که هرچند نام و یادشان در سایه نام بزرگان دیگر اندکی کم فروغتر گشته، اما بازهم درخور توجه و شایسته احتراماند. کسانی که یاداوری نامشان شبیه به افروختن شمع دیگری در شبستان ادب فارسیست.
با این مقدمه یادی میکنیم از شاعره مشهدی که در عنفوان جوانی پر کشیده و اثار و اشعارش مغفول واقع شده و روایت زندگی کوتاهش در لابلای اسناد باقی مانده است. شاعره جوان مشهدی که از دوستان پروین اعتصامی نیز محسوب میگردیده و با وجود سن بسیار کم اشعارش مورد توجه بانو پروین بوده است. به نحوی که یک جلد از دیوان پروین را شخصا از وی هدیه گرفته است.
سوسن آل داود در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی فضل الله بدایع نگار موسس ماهنامه الکمال و رییس معارف خراسان و جد وی نیز ملا باشی رییس فوائد عامه خراسان و از ادیبان و فضلای این سرزمین بوده است. سوسن پدر را در ۵ سالگی و مادر را در ۱۲ سالگی از دست میدهد و پس از پدر در سایه توجهات دایی و عموهای خود با نامهای صاحب الزمانی و آگاهی و معاون که آنان نیز از ادیبان زمانه خود بودهاند پرورش مییابد.
سوسن از ابتدای شروع تحصیلات جزو دانش آموزانی بوده که به سبب ذوق، قریجه و استعداد خویش مورد توجه مدیران و معلمان مدرسه بوده و دوره ابتدایی دبیرستان را با کسب بالاترین نمرات به پایان میرساند. چنانچه ذکر شد وی رابطه خوبی با شاعر بزرگ کشور خانم پروین اعتصامی داشته است و رابطه آن از آنجا شکل میگیرد که سوسن آل داود پس از انتشار دیوان پروین در سال ۱۳۱۴، اقدام به سرودن چند بیتی در وصف دیوان پروین مینماید که در روزنامه ایران چاپ و منتشر میشود. این رابطه پس از این محکمتر میشود و پروین اعتصامی یک جلد از دیوان خود را به عنوان هدیه و یادگاری برای وی ارسال میکند.
در فروردین سال ۱۳۱۵ سوسن سه جلد تاریخ ایران باستان از سوی وزیر معارف وقت (علی اصغر حکمت) به عنوان جایزه شاگرد اولی به او تقدیم شده است. همچنین وی اشعاری راجع به تربیت میسراید که بازهم مورد توجه قرار گرفته و منجر به آن میشود که یک جلد شاهنامه از سوی اقای حکمت و یک جلد بیچون نامه از طرف کانون شعرا به او هدیه شود.
بتازه گلشنی آندم که باد مهر وزید بساط غنچه و نسرین و لاله در هم چید
به طرف که وزیدن گرفت در بستان گلی ربود و دل بلبلی به هم پیچیدبنفشه جامه ز تن برگرفت از بیمش درخت بید ز بیداد او به خود لرزید. (بخشهای از اشعار تربیت)
اشعاری که سوسن در طول عمر کوتاه خود سروده است بر بلندای فکر و بی آلایشی روان پاکیزه وی دلالت دارد. مضامینی که او در اشعار خویش گنجانده است، انسان را به پایداری، بردباری و دلیری در برابر سختیها و و شادمانی و خنده بر هر ستمکاری جهان تشویق میکند. به این دلیل که خود وی بسیار زود والدین خود را از دست میدهد، اشعار وی پر از محبت و عشق به والدین است.
اشعاری که در باغ دلگشای ادب از او مانده بسیار زیاد است و در روزنامههای مشهد از جمله، ازادی، آفتاب شرق، شهامت و ... و همچنین در کانون شعرای تهران منتشر شده است.
وی پیش از ۱۷ سالگی به مرض سل مبتلا میشود و پس از چند روزی بستری در روز ۲۳ مهرماه سال ۱۳۱۵ در بیمارستان شاهرضا (امامرضا (ع) کنونی) دار فانی را وداع گفت. پس از وی مسئولان دبیرستان مجلدی را با عنوان دومین نشریه انجمن نطق و مناظره دبیرستان شاهدخت منسوب به وی و با نام «دسته گل سوسن» چاپ و منتشر مینمایند که در حال حاضر در مرکز اسناد تاریخ و توسعه شهردار مشهد موجود است.
اشعار وی در وصف پروین اعتصامی:
چه بالی به پروین خویشای سپهر که ماراست پروین بهتر ز مهر
توای آسمان فخر کمتر نما چو آگه نباشی ز پروین ما
تو را گر که پروین بود بر ملک گذشتست پروین ما از ملک
کنون فخر ما را سزاوار شد که پروین ایران نمودار شد
الای سخن پرور هوشیار که بختت قرین باد و اقبال یار
ز نظم روانت جهان روح یافت چو دلها سوی نیک نظمت شتافت
ز نظمت به گیتی و گهر ریختی و ز آن عالمی را برانگیختی