توقیف کشتیهای «ناوگان صمود» توسط نیروهای دریایی رژیم صهیونیستی، صرفا یک حادثه عملیاتی نیست؛ این رویداد در واقع نقطه تلاقی چند محور مهم در عرصه سیاست و افکار عمومی جهانی است. این ناوگان، با ترکیبی از فعالان و کنشگران بینالمللی، هنرمندان، شخصیتهای سیاسی و داوطلبان از کشورهای مختلف، مأموریت روشنی داشت: رساندن کمکهای بشردوستانه شامل دارو، مواد غذایی و تجهیزات ضروری به مردم محاصرهشده غزه و شکستن حلقه حصر دریایی اعمالشده توسط تلآویو.
اقدام اسرائیل در توقیف آخرین شناور باقیمانده، از جمله کشتی «مارینت» در آبهای بینالمللی، نقض آشکار کنوانسیونهای دریایی و حقوق بینالملل محسوب میشود؛ رفتاری که در بیانیههای رسمی چند کشور عضو سازمان ملل، «جنایت جنگی» خوانده شد. حضور چهرههایی همچون «گرتا تونبرگ» در میان سرنشینان، این پرونده را فراتر از یک دعوای حقوقی برد و آن را به یک موضوع رسانهای و نمادین بدل کرد. اسرائیل با درک این نمادگرایی، تلاش کرد با اقدام قاطع، پیام همبستگی و امید را پیش از رسیدن به غزه خاموش کند.
اما همانطورکه تجربههای تاریخی نشان داده، چنینسرکوبهایی اغلب اثر معکوس دارند. موج اعتراضات مردمی و فراگیر، از داکا تا لندن و استانبول تا پاریس، به یکی از بزرگترین کمپینهای خیابانی علیه سیاستهای تلآویو در سالهای اخیر تبدیل شد. شبکههای اجتماعی نیز نقش موتور محرک این اعتراضات را ایفا کردند؛ هشتگهای مشترک و انتشار تصاویر توقیف کشتیها، به سرعت فضای مجازی را در اختیار روایتی قرار داد که رژیم صهیونیستی مایل به شنیدهشدنش نبود.
این پرونده، ضعف پاسخگویی نهادهای بینالمللی در برابر نقض صریح حقوق بشر را نیز آشکار کرد. درحالیکه کشورهای اسلامی و برخی دولتهای مستقل، از این اقدام بهشدت انتقاد کردند، بخش بزرگی از غرب، یا سکوت اختیار کرده یا حتی با ادعاهای امنیتی دولت اسرائیل همراهی کرد. این دوگانگی رفتاری به افکار عمومی جهانی یادآور شد که عدالت بینالملل، همچنان در دام سیاست و منافع گرفتار است.
از منظر راهبردی، محاصره غزه با چنیناقداماتی نهتنها حفظ میشود، بلکه به یک بحران بلندمدت تبدیل میگردد. هر مانعتراشی علیه کاروان انسانی، تصویری پررنگتر از مقاومت مدنی خلق میکند و پایههای همبستگی میان ملتها را تقویت میسازد. ناوگان صمود، حتی در توقیف کامل، توانست پیام خود را منتقل کند: محاصره، موضوعی محلی نیست؛ بلکه جراحتی بر وجدان جهانی است.
تداوم این الگو، نشان میدهد که تنهاراه مقابله با سیاستهای نقض حقوق بشر، فشار هماهنگ و مستمر ازسوی افکار عمومی، رسانهها و دولتهاست. حمایت از کارزارهایی نظیر ناوگان صمود، صرفا همدلی با یک حرکت انساندوستانه نیست، بلکه پشتوانهای برای وضع هزینههای سیاسی و روانی بر رژیمهایی است که حقوق اولیه انسانها را نادیده میگیرند. امروز، کارزار ناوگان صمود در حافظه سیاسی و انسانی جهان ثبت شده و هر چه محاصره ادامه یابد، دامنه این حافظه و اثرگذاری آن بزرگتر خواهد شد.
این حادثه یادآور حقیقتی ساده، اما بنیادین است: هیچ بندری، هر قدر اشغالشده، نمیتواند پیام آزادی را برای همیشه زندانی کند.