به گزارش شهرآرانیوز، در تاریخ معاصر خراسان، نام آیتالله شیخ حسنعلی مروارید به عنوان یکی از عالمان وارسته و خدمتگزار مکتب اهلبیت(ع) میدرخشد. او ازجمله شخصیتهایی بود که هم در عرصه علم و تدریس و هم در میدان عمل اجتماعی، حضوری مؤثر و ماندگار داشت و زندگیاش را وقف تربیت شاگردان، گسترش فرهنگ دینی و خدمت به مردم کرد.
شیخ حسنعلی مروارید در سال ۱۲۹۰ شمسی، در مشهد مقدس زاده شد و از نوجوانی یعنی سیزدهسالگی وارد حوزه علمیه این شهر گردید. وی دروس مقدماتی را در حوزه مشهد گذراند و سپس از محضر استادان بزرگ آن دوران، از جمله آیتالله میلانی، آیتالله حاجآقا حسین قمی و آیتالله حاجمیرزا مهدی اصفهانی بهرهمند شد. او از شاگردان برجسته مکتب معارف خراسان به شمار میرفت؛ مکتبی که بر پیوند عمیق میان عقل و ایمان و پرورش معنوی شاگردان تأکید داشت.
وی در طول سالها تحصیل، چنان در زهد و تقوا شهره شد که بسیاری از طلاب جوان، حضور در درس و حلقه اخلاق او را مایه آرامش روحی و معنوی خود میدانستند. آیتالله مروارید، افزون بر تسلط بر فقه و اصول، در تفسیر قرآن و معارف اخلاقی نیز تبحر ویژهای داشت و همواره بر تربیت انسانیِ طلاب در کنار آموزش علمی تأکید میکرد. سادهزیستی و بیاعتنایی به عناوین اعتباری و ظواهر دنیوی از او شخصیتی ممتاز، مردمی و دوستداشتنی ساخته بود؛ بهگونهایکه نمازجماعت به امامت او پیوسته با استقبال مجاوران و زائران حرم امامرضا(ع) روبهرو میشد و محل اجتماع اهل علم و فضل بود. در مشهد، دو مدرسه علمیه را تأسیس کرد که تا امروز طلاب در آنها دین و دانش میآموزند.
از ویژگیهای برجسته آیتالله مروارید، پیوند همیشگی او با مردم بود. در روزگار نهضت اسلامی، وی از روحانیانی بود که با صلابت و بصیرت از نهضت امامخمینی(ره) پشتیبانی کرد. خانه و مسجد او در مشهد، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایگاهی برای تبیین اهداف انقلاب و روشنگری مردم بود. او با زبانی ساده و نافذ، ضرورت حضور مردم در عرصههای اجتماعی و دفاع از ارزشهای اسلامی را یادآور میشد.
پس از پیروزی انقلاب نیز بدون پذیرش مسئولیتهای رسمی، همچنان در جایگاه یک معلم اخلاق و مشاور دلسوز، به هدایت نسل جوان و طلاب مشغول بود. او معتقد بود که روحانیت باید در کنار مردم بماند و درد و نیاز جامعه را بشناسد.
آیتالله مروارید نمونهای از عالمان سادهزیست و بیادعا بود. زندگیاش به دور از تجمل و شهرت میگذشت و همواره تلاش میکرد با رفتار و گفتار خود، الگوی یک روحانی مردمی و صادق باشد. به شاگردانش سفارش میکرد که علم را برای عمل بیاموزند، نه برای مقام و عنوان.
شاگردان فراوانی از محضر او برخاستند که بعدها در حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی کشور نقشآفرین شدند که از جمله میتوان به شیخ محمدباقر علمالهدی، سیدمحمود مجتهدی سیستانی، میرزا علیرضا غروی، شیخ محمد واله، سیدمحمد موسوینژاد، میرزا عبدالجواد غرویان، شیخ حبیبالله مهماننواز، شیخ مسلم حائری، شیخ علیاکبر علیزاده یزدی، شیخ محمود اکبرزاده، شیخ حسین گرایلی، سیداحمد صدرایازی، شیخ محمدحسن خزاعی، شیخ علی نوروزی، شیخ علیاصغر یوسفی، شیخ محمد امینی، روحانی کاشمری، شیخ علیاکبر الهی خراسانی، حاج جلال مروارید و شیخ مهدی مروارید اشاره کرد.
آثار علمی او هرچند محدود و بیشتر در قالب درسنوشتهها و تقریرات شاگردان باقی مانده، اما تأثیر معنوی و تربیتیاش در میان روحانیان جوان همچنان محسوس است.
آیتالله مروارید در کنار تدریس و تبلیغ، در ساخت و ساماندهی مراکز دینی و فرهنگی مشهد نیز نقش داشت و به گسترش فرهنگ اهلبیت(ع) یاری رساند. حضور او در مراسم دینی، مجالس وعظ و نیز همراهی با خانوادههای شهدا، جلوهای از روحیه اجتماعی و همدلی او با مردم بود.
آیتالله مروارید در واپسین سالهای عمر، همچنان باوجود کهولت سن، به پاسخگویی مردم و تدریس ادامه داد. وی در ۱۴ مهر ۱۳۸۳ در نودوسهسالگی درگذشت و بعد از اقامه نماز میت توسط دوست دیرینهاش، میرزا علی فلسفی، در رواق دارالسرور حرم امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.
یاد و نام آیتالله مروارید، یادگار نسلی از عالمانی است که علم را با اخلاق، و عرفان را با مردمداری پیوند زدند. او نهتنها در کلاس درس، بلکه در کوچهپسکوچههای زندگی مردم حضور داشت؛ عارفی در لباس فقیه که صداقت و فروتنیاش، درس بزرگتری از همه کتابها بود.