به گزارش شهرآرانیوز، این مبلغ دینی و استاد اخلاق، عصر امروز، ۲۱ مهرماه، در همایش مردمی «حیات طیبه» که از سوی کانون فرهنگیتبلیغی منتظران منجی شعبه مشهد در دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، در شرح دعای بیستم صحیفه سجادیه، اظهار کرد: امامسجاد(ع) در بخشی از این فراز فرمودند «و لا تَرفَعْنی فی النّاسِ دَرَجَةً إلاّ حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مِثلَها، و لا تُحدِثْ لی عِزّا ظاهِرا إلاّ أحدَثتَ لی ذِلّةً باطِنَةً عِندَ نَفسی بِقَدرِها» یعنی مرا عزّت بخش و به کبر و غرور مبتلایم مفرما و مرا در نزد مردم درجهاى بالا مبر، جز اینکه به همان اندازه در نظر خودم فرود آورى و هیچ عزّت آشکارى برایم پدید میاور مگر اینکه به همان اندازه ذلّتى درونى در نظر خودم پدید آورى.
شجاعی در ادامه افزود: رفعت (ترفیع) برای انسان انواع مختلفی دارد؛ گاهی رفعت، جمادی است و فرد ظاهر زیبایی دارد، گاهی رفعت حیوانی است یعنی بدنی سالم و ورزیده دارد، میتواند بچهدار شود و از خوردن غذاهای بهتر برخوردار است، گاهی رفعت، اجتماعی است و شأن و مقام و منزلت اجتماعی خوبی دارد، شغل خاصی دارد، توانسته ارتقای شغلی بگیرد، بخش دیگری از رفعت، علمی است و فرد تحصیلات عالیه دارد. همچنین رفعت معنوی، رتبه دیگری از این درجات است بهمعنای اینکه فرد از موقعیتهای معنوی و زیارتهای متعدد و ظواهر دینی برخوردار است که هرکدام از اینها میتواند برای رشد انسان، خطرآفرین باشد.
این مبلغ دینی به ادامه حدیث که میفرماید «و لا تُحدِثْ لی عِزّا ظاهِرا إلاّ أحدَثتَ لی ذِلّةً باطِنَةً عِندَ نَفسی بِقَدرِها» اشاره و بیان کرد: امام در این بخش حدیث میفرماید «خدایا برای من هیچ عزت ویژه و ظاهری ایجاد نکن مگر اینکه ذلت باطنی به اندازه همان عزت، به من عنایت کنی»؛ یعنی اگر انسان در نزد مردم عزیز شود و پیش خودش هم اینگونه تصور کند و خود را بزرگ ببیند، در چشم مردم و آسمان سقوط خواهد کرد. این خطر به اندازهای برای انسان زیانآور است که طبق فرموده امامسجاد(ع)، باید به خدا پناه برد.
شجاعی تأکید کرد: رفعت و رشد فردی اگر موجب کبر و غرور شود، فاصله بین انسانیت و فرد را زیاد میکند. اگر این ترفیعها باعث شود فرد با زیردست، کارمند، فرزند و همسر و خانواده و دوستان خود برخورد نامناسب و متکبرانهای داشته باشد، نشان از سقوط آدمی است.
وی تصریح کرد: رشدکردن در ابعاد مختلف خوب و پسندیده است، انسان میتواند درس بخواند، شغل و خانواده خوب داشته باشد، در همه ابعاد رشد کند به شرط آنکه مایه نگاه تحقیرآمیز به دیگران نشود و آنها را برای خود امتیازی نداند. اگر چنینذهنیتی در او شکل گرفت، وجه رحمانیت و رحیمیت وجود انسان به خطر میافتد و روح او را به سوی رفتار غیرانسانی و استکبار و ظلم میکشاند. افرادی که با هدف فخرفروشی درس میخوانند و به درجات بالاتر در حوزههای مختلف میرسند، سقوط خواهند کرد. این موضوع حتی در ازدواج هم وجود دارد و گاهی فرد به دلیل اینکه به دیگران فخر بفروشد، با فرد خاصی ازدواج میکند.
شجاعی اضافه کرد: چنینفردی، برای رقابت زندگی میکند، نه انسانیت؛ درحالیکه قرآن، برای زندگی و حیات طیبه، دستورالعمل مشخصی دارد و اگر فرد به بلوغ عاطفی و اجتماعی و معنوی برسد، میتواند این دستورالعمل را در زندگی به کار گیرد.
این استاد اخلاق، با اشاره به این موضوع که انسان میتواند نشانه رحمانیت و رحیمیت خداوند بر روی زمین باشد، بیان کرد: چیزی که ممکن است ما را از رحمانیت و رحیمیت یا از آرامش و نشاط دور کند، فکر درباره گذشته و نگرانی و اضطراب نسبتبه آینده است و انسانی که چنین است دیگر عابد خدا نیست بلکه در زمین شیطان بازی میکند. آدمهایی که دائماً ذهنشان مشغول گذشته یا آینده است، نمیتوانند مهربان باشند و محبت خود را خرج دیگران کنند. اینکه آرامش و شادی ندارند، دلیلش چیست؟ چون فکر به آینده، انسان را درگیر مقایسه با دیگران و نگرانی نسبتبه اعمال ریز و درشت خود میکند و از حال، غافل میشود.
وی با بیان این مطلب که یکی از صفات خدا، «مبدل» بهمعنی تبدیلکننده سیئات به حسنات است، افزود: انسان میتواند با استفاده از این صفت خود را بزرگ کرده و به آرامش برساند و رشد کند. خداوند در قرآن بارها به بندهاش گفته است سیئاتش هرچه باشد خریدار است و آنها را به حسنات تبدیل میکند. انسان نیز اگر بخواهد شبیه مربی و ربّ خود که خداوند است، شود باید بدیها را به شادی و خوبی تبدیل کند. کسی که دستپرورده خداوند بوده و عالم و عامل به سبک و سیره اهلبیت(ع) باشد، اینگونه است، نه آنکه بداخلاقی کند و صرفاً بندگی را در انجام امور عبادی بداند. چنینانسانی که بهظاهر دین بسنده کرده است، دائم، زندگی خود را با دیگران مقایسه میکند و با فکر گذشته و آینده روزگار خود را میگذراند. مضطرب است و آرامش ندارد و به همان اعمال ظاهری، افتخار و اکتفا میکند، اما حاضر نیست گامی در جهت ایجاد شادی مردم و رشد و تغییر خود بردارد.
شجاعی در پایان با اشاره به سیره شهدا که توانستهاند چنینصفتی را در خود شکوفا کنند، گفت: «مردم»، خانواده خدا هستند و محبوبترین افراد، کسانی هستند که با خانواده خدا، یعنی مردم رفتار خوبی دارند. اگر نگاهی به زندگی و سیره شهدا بیندازید، میبینید این افراد هرچه بیشتر صعود کردند، برای مردم بیشتر وقت گذاشتند، برای رضای آنها گام برداشتند که رضایت خدا، در گرو آن است. اگر مسئولی در جامعه اینگونه نباشد و هدفش، رضای مردم نباشد و خلاف این رضایت حرکت کند، از این دایره معرفتی خارج است و تنها به فکر خود و بهدنبال منافع خویش است.