ادعا میکنم از همین مشهد شما میتوان کمدینهایی را کشف کرد که با متن و اجرای خود بتوانند یک ایران را بخندانند. مشهد استعدادهای فوقالعادهای در بازیگری و بهخصوص طنز دارد که متأسفانه کشف نشده و ناشناخته باقی ماندهاند.
طنز بهعنوان یک هنر بسیار تخصصی، پشت پرده دقیق، ظریف و حساسی به نام «اندیشه» دارد. اندیشهای که در قالب متن نمود عینی پیدا میکند، میتواند به حدی از کمال و بلوغ برسد که مخاطب عام را فارغ از هر سن، جنسیت و حتی طبقه اجتماعی بخنداند. وقتی هم که مخاطب میخندد، با هنرمند پیوندی نادیدنی از جنس محبت و البته احترام برقرار میکند تا پیام اجرای طنز را درک و با نظر کمدین همراهی کند.
البته که اهمیت و جایگاه کمدی در همهجای دنیا پذیرفته شده، اما بهجرئت میتوان گفت که ارزش آن در ایران بسیار بالاتر است؛ کشوری که اگرچه تاریخ هنر و ادبیات آن از عبیدزاکانی گرفته تا محمدعلی جمالزاده و کیومرث صابری با ستارههای درخشانی از جنس طنز و کمدی آشناست، اما امروز، مردمانش بهخاطر مشکلات سخت اقتصادی، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و مشکلات متعدد و مختلف، به نسبت ملتها و کشورهای دیگر بسیار سختتر میخندند. به همین دلیل است که در کشور ما، اجرای موفق کمدی بهمراتب سختتر است و به تبع جزئیات فنی دقیقتر، ارزش آن نیز بیشتر میشود.
در این شرایط، آنچه مهم است کشف و پرورش استعدادهایی است که بتوانند در کهکشان هنر ایران بدرخشند و جای خالی طنزپردازان بلندآوازه و محبوب ایران را پر کنند. اگرچه ممکن است در شرایط فعلی با وجود برنامههایی همچون خندوانه که با نسخههای مشابه در تلویزیون، پلتفرمها و حتی فضای شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام و یوتیوب استمرار پیدا کرد، برخی به این باور رسیده باشند که دیگر بس است و فضای کمدی اشباع شده، اما واضح و صریح میگویم که این باور قطعاً نادرست است.
در فضای هنر اینطور میگوییم: «اشتباهها خودشان میروند». واقعیت هم همین است. بالاخره زمانی میرسد که اجراها تکراری شود، متن قوی وجود نداشته باشد و شکل روایت، مخاطب را دلزده کنند. آن زمان است که اشتباهیها به دست خودشان حذف میشوند و فضای پیشرفت در انحصار کسانی میماند که واقعاً مستعد باشند. به همین دلیل است که ما همیشه نیاز به نیروی جدید داریم. شاید خیلی از این افراد بتوانند از آزمونهای مقدماتی همچون اجرا در فضای یک مسابقه تلویزیونی دوام بیاورند و مخاطب را راضی نگه دارند، اما در بلندمدت، همهچیز تغییر میکند.
رویکرد اجرایی در این موقعیت نباید مسیر استعدادیابی و پیشرفت را مسدود کند، زیرا شاید حتی خود افراد هم بر تواناییهای خود واقف نباشند. شاید فرد خودش تصور کند استعدادی دارد و مثلاً با تجربه خنداندن قوم و خویش و دوست و آشنا، به این نتیجه رسیده باشد که میتواند قدم به عرصه بزرگتری بگذارد، اما وقتی وارد این فضا شود، بهتدریج به این نتیجه برسد که به جای اجرا میتواند نویسنده خوبی باشد، کارگردان خوبی باشد یا اصلاً حتی مناسب نباشد.
همه کسانی که مرا میشناسند، میدانند که در کارم هرگز تعارف ندارم. به پشتوانه همین سابقه ادعا میکنم که از همین مشهد شما میتوان کمدینهایی را کشف کرد و پرورش داد که با متن و اجرای خود به معنای واقعی کلمه بتوانند یک ایران را بخندانند. مشهد استعدادهای فوقالعادهای در بازیگری و بهخصوص طنز دارد که متأسفانه کشف نشده و ناشناخته باقی ماندهاند.
شما در کارگاههای آموزشی میتوانید ببینید جوانانی روی جایگاه میآیند که پیشتر گویا دهها بار اجرا داشتهاند درحالی که واقعاً تازهکار هستند. تقریباً از همه آنها هم یک استندآپ کمدین یا حداقل یک نویسنده خوب میتوان استخراج کرد. به همین دلیل است که میگوییم فضا برای کشف استعداد باید فراهم باشد و بقیه امور را بهتر است به زمان بسپاریم؛ زیرا درنهایت این زمان است که استعدادهای واقعی را کشف خواهد کرد.