صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

روایت خانواده از ناگفته‌های صابر کاظمی: ستاره‌ای که تنها ماند

  • کد خبر: ۳۷۲۹۵۷
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳
پس از گذشت دو هفته از فوت صابر کاظمی، ملی‌پوش والیبال ایران، عموی این بازیکن از بی‌مهری‌هایی می‌گوید که در حق صابر شد.
ضحی زردکانلو
خبرنگار ضحی زردکانلو

به گزارش شهرآرانیوز، حالا بیش از دو هفته است قلب صابر کاظمی که در خانه او را میکائیل صدا می‌زدند، از کار افتاده است و پشت‌خط‌زن چپ‌دست تیم‌ملی والیبال کشورمان با آن همه آرزو و سودایی که هنوز در سر داشت، رفت زیر خروار‌ها خاک.

وقتی با آراز کاظمی، عموی میکائیل، هم‌کلام می‌شوم، زخم صدایش هنوز تازه است و از برخی بی‌مهری‌هایی که در دوران بازی‌های صابر به او شده بود، گلایه می‌کند: برخی بازیکنان تیم‌ملی شیطنت‌های بسیاری داشتند و رئیس این گروه سعید معروف بود. آنها دلشان نمی‌خواست صابر به جایگاهی برسد. مثلا معروف با اینکه سال‌ها با صابر هم‌بازی بود، همیشه به او پاس‌های پرخطر می‌داد. گویی بدنه تیم مافیایی عمل می‌کردند و اگر صابر توانست شاخص شود، به‌خاطر وجود سرمربیان تیم بود که به او بازی می‌دادند.

به گفته آراز کاظمی، با همه این حرف‌وحدیث‌ها، صابر اجازه نمی‌داد کسی از فامیل و دوست و آشنا، درباره سعید معروف و دیگرهم‌تیمی‌هایش حرفی بزند و باور داشت معروف دوستش دارد و خیرخواه اوست. عموی پشت‌خط‌زن تیم‌ملی با ارسال ویدئویی برای شهرآرا، گوشزد می‌کند که برخی هم‌بازی‌های میکائیل در بازی‌های تیم‌ملی عمدا به او آسیب می‌زدند: بینی میکائیل در یکی از ضربه‌های هم‌تیمی‌هایش آسیب دید و هیچ‌وقت کامل بهبود پیدا نکرد. پس از فوت صابر، از روی خجالت یا نمی‌دانم چی، خیلی از همین افراد نه آمدند برای تسلیت و نه پیامی فرستادند. صابر، اما هیچ‌وقت به هیچ‌کسی آسیب نرساند و مردم‌داری بزرگ‌ترین صفتش بود.

آراز کاظمی همچنین بخشی از خاطرات کودکی و نوجوانی ملی‌پوش فقید کشورمان را چنین توصیف می‌کند: از بچگی با دوتا نی و یک نخ با بزرگ‌تر از خودش والیبال بازی می‌کرد. ملایعقوب، بابای میکائیل، هم بازیکن آماتور آن‌چنانی بود. او مثل صابر چپ‌دست قهاری بود و هر روز ظهر که از حوزه برمی‌گشت، در زمین خاکی والیبال بازی می‌کرد. توپ‌های ملایعقوب را هیچ‌کس نمی‌توانست دفاع کند.

عموی صابر کاظمی نقش محمد وکیلی را که از مربیان او بوده است، در رشد و پیشرفت میکائیل مؤثر می‌داند و می‌گوید: میکی بیشتر عمر کوتاهش را در اردو‌ها و باشگاه‌ها گذراند و این آخری‌ها کمتر کنار خانواده بود، اما هروقت به خانه می‌آمد، هوس غذای محلی‌مان را می‌کرد و به مادرش می‌گفت برایش «چکدرمه» (غذای سنتی گنبد) درست کند. عمه‌اش هم همیشه به شوخی به او می‌گفت از آن بالا از ابر‌ها چه خبر؟

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.