صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقد و بررسی فیلم سینمایی «شاه نقش» | حرکت روی خط باریک بین موقعیت‌سازی و روایت

  • کد خبر: ۳۷۴۲۰۸
  • ۳۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
فیلم شاهد احمدلو تصویری از هنروران سینما و رقابت‌های پشت صحنه را روایت می‌کند؛ داستان انسان‌هایی که برای دیده شدن در صنعت سینما از هر مانعی عبور می‌کنند.

به گزارش شهرآرانیوز، فیلم شاه‌نقش به کارگردانی شاهد احمدلو ادای دینی به هنروران سینمای ایران است. فیلمی از منظر ایده واجد ظرفیت‌های فراوان برای ساختن سکانس‌های انتقادی و معنادار. داستان هنرورانی که در دورانی نه‌چندان دور به عنوان سیاهی‌لشکر، سکانس‌پُرکن و صحنه‌شلوغ‌کن به حساب می‌آمدند.

خلاصه داستان فیلم «شاه‌نقش» و نقد محتوایی فیلم

فیلم بی‌واسطه به معضلی کمتر پرداخته شده در سینمای ایران می‌پردازد. سوژه‌ای خاص و ملتهب که پرداخت به آن فی‌نفسه خطرپذیر است. ناصر عشقی (بهرنگ علوی) و رضا شهاب (هومن برق‌نورد) دو رقیب قدیمی در گروه سیاهی لشکر‌های سینما هستند. هر یک از آنان می‌کوشد در هیاهوی آشفته سینما برای خودش وجهه‌ای بسازد و حق بیشتری طلب کند. کوششی که هر دفعه مشکلات جدیدی را سر راه‌شان می‌گذارد. فیلم بدون پرده‌پوشیِ بیهوده سراغ ماجرا‌های حاشیه‌ای در حیطه مدیریت‌های سیستمیِ سینمایی می‌رود. جریان‌هایی پشت ماجرا و خارج از دید دیگران که در ظاهر رؤیت‌شدنی نیست، اما به خوبی توسط اهالی سینما درک می‌شود. اتفاقاتی که توسط یک راهبر از پشت پرده هدایت و بازرسی می‌شوند.

ناصر و شهاب در این فیلم نماد‌هایی از انسان‌های فریب‌خورده و دیده‌نشده در یک جامعه بزرگ هستند. کسانی که برای رسیدن به مراحل بالاتر در هر منجلابی می‌خرند و تحت عنوان کمک به صنف و همکاران به مسیر‌های خطرناک گام می‌نهند. این دو شخصیت با هدف یاری رساندن به صنف هنروران وارد معرکه می‌شوند، اما درنهایت به انجام اعمال ناپسند و کتک‌کاریِ مداوم تن می‌دهند.

ناهید (نسیم ادبی) و کمیسر (مهدی میامی) در زمره شخصیت‌هایی هستند که به طور مستمر پیام‌هایی غیرمستقیم صادر و پیامد‌های این قبیل رفتار‌های غیرانسان را به آنان گوشزد می‌کنند. اما شهاب و ناصر تاختن در سراشیبی را به زیستن در جاده‌ای مسطح و امن ترجیح می‌دهند. خطراتی که بیخ گوششان وجود دارد و آنان به سادگی از کنارشان می‌گذرند. چیزی مشابه رقابتی هیجان‌انگیز و مشکل‌زا که صرفا مصیبت‌های جدیدتری را نزدشان به ارمغان می‌آورند.

فضاسازی در این فیلم نه صرفا منحصر به سینما که نمادی از زندگی در جامعه‌ای مصرف‌گرا و پرآشوب است. کاراکتر‌ها باید به دیگری چنگ زنند و از شانه‌های کسی بالا روند تا به جایگاهی که در خیالات دارند دست یابند. جایگاهی که بالانشین شدن در آن وابسته به سُر خوردن در فساد سیستماتیک و هم‌نشینی با اشخاص خاصِ پنهان از دید است. این استدلال نیز بر اساس ظرایف و زیرمتن‌های موجود در گفتار فیلم اخذ شده است. زیرمتن‌هایی که ظاهری کمیک دارند و به فواصل خلال دیالوگ‌ها منتشر می‌شوند.

کارگردانی؛ حرکت روی خط باریک

شاهد احمدلو کارگردان خوش‌فکری است. هرچند «شاه‌نقش» از نظر کیفیت با فاصله از برخی آثار قبلی‌اش مثل «چند می‌گیری گریه کنی؟» که تجربه‌ای منحصر‌به‌فرد بود قرار می‌گیرد. احمدلو در این فیلم بنا را بر موقعیت‌سازی می‌گذارد. با توجه به صحنه‌ها و لوکیشن‌های متعدد در این فیلم، ساختن موقعیت طبیعتا ارجح بر سایر موارد است. موقعیت‌هایی پردیالوگ همراه بده‌بستان‌های کلامیِ بسیار که کارگردانی آن ظاهرا کاری دشوار به نظر می‌آید. با وجود آن، اما کارگردانی احمدلو در مقایسه با فیلم‌های سابقش ضعیف‌تر به چشم می‌آید. ضعف کارگردانی را اگر منوط به گذر زمان و تغییرات محسوس در رویکرد این کارگردان بدانیم، بر این مساله وقوف بیشتری می‌یابیم. وقوف بر آن که این کارگردان پیش از این تکنیکی‌تر، خوش‌ذوق‌تر و متبحرتر از اکنون عمل می‌کرد.

دیالوگ‌نویسی؛ تراز و قاعده‌مند

دیالوگ‌نویسی بخشی مهم از فیلمنامه «شاه‌نقش» است. هومان فاضل بر اساس اتمسفر متفاوت فیلم به صورتی بدیهی به بهره‌گیری مکرر از ضرب‌المثل‌ها و تکه‌کلام‌های مردم کوچه و بازار دست برده است. شیوه‌ای اصولی که با توجه به نوع بستر اصلی ماجرا به‌درستی کار گرفته شده است. قسمتی مهم از ادبیات کوچه که کماکان در میان افرادی از نسل قدیم جاری است. از این بابت که شناسایی درست موقعیت‌ها و تحلیل کافی طرح داستانی این فرصت را در اختیار می‌گذارد که طبع نویسنده در بیان دیالوگ‌ها با سیر وقایع هم‌خوان شود.

منبع: سلام سینما

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.