مریم شیعه | شهرآرانیوز؛ لوک با دقت به قطرهای از مایع سلولی نگاه میکند. نمیداند که مشاهداتش از همین یک قطره، قرار است تاریخ پزشکی دهه ۱۹۸۰ را از نو بنویسد. او صبح تا شب را توی مؤسسه پاستور پاریس میگذارند تا بیشتر درباره یک بیماری مرموز بداند. مدتهاست که یک همهگیری ناشناختهای در حال بلعیدن جانهاست و مرگ، آدمها را نه با گلوله و بمب که در سکوت و با ناتوانسازی سیستم ایمنی فرامیگیرد.
بسیاری از قربانیان این بیماری هراسانگیز، جواناند. جوانانی که به ظاهر سالماند، اما وقتی درگیر یک عفونت ساده میشوند، خیلی زود به زانو درمیآیند و درست در روزهایی که این کابوس، بخشهای بیشتری از جهان را غرق خود میکند، لوک برای رمزگشایی از اتفاقی که در حال رخ دادن است، دستبهکار میشود. میان میکروسکوپها و محیطهای کشت سلولی در رفتوآمد است. تیم او بر روی بخشی از بافت لنفاوی یک بیمار سیوسهساله کار میکنند که او هم به سندرم نقص ایمنی ناشناخته مبتلاست.
این بیمار، ویلی روزنباوم، آخرین امیدش را به دستهای این رتروویروسشناس مشهور سپرده. مونتانیه و همکارش، فرانسواز بارهسینوسی، با دقت به دنبال عامل میگردند. همان روز زیر میکروسکوپ، ذرات کروی شکلی دیده میشوند که پیشتر ناشناخته بودند. ویروس برای نخستینبار خودش را به لوک نشان میدهد. در محیط بیمارستانهای آمریکا بیماران یکی پس از دیگری در بخشهای عفونی جان میدهند و اینجا، در پاریس، مونتانیه میداند که اگر این ویروس همان عامل ناشناخته باشد، کل ساختار فهم ما از همهگیری در جهان دگرگون میشود.
او روزها بین نتایج آزمایشهای کشت ویروس، نمودارهای تکثیر و مقالات تازه جمعآوریشده میچرخد. هر بار که نمونهها زیر میکروسکوپ تکثیر میشوند، فرمی از وحشت و امید همزمان در چهره او دیده میشود. سال۱۹۸۳ نام HIV برای ویروس ثبت میشود و شبکههای خبری از عامل بیماری ایدز حرف میزنند.
آزمایشگاه پاستور در صدر اخبار قرار میگیرد. مونتانیه، که تا دیروز یک پژوهشگر متخصص رتروویروسها بود، حالا در مرکز بزرگترین بحران پزشکی قرن بیستم ایستاده است. هزاران پزشک در سراسر جهان با دادههای او شیوه جدید تشخیص بیماری را میآموزند و از تاریکی جهل بیرون میآیند.
لوک مونتانیه در سال۱۹۳۲ در شربورگ فرانسه به دنیا آمد. پسری کنجکاو که به گفته دوستانش بیشتر وقتش را صرف کالبدشکافی قورباغهها و مطالعه درباره میکروبها کرد. خانوادهاش او را به درس خواندن تشویق کردند و همین شد نقطهای که مسیر آیندهاش را روشن کرد. تحصیلاتش در رشته زیستشناسی و سپس ویروسشناسی در دانشگاههای پاریس و پواتیه ادامه پیدا کرد.
از همان سالهای جوانی، علاقهاش به ساختارهای نامرئی حیات در او ریشه دوانده بود. در دوران دانشجویی، مونتانیه شیفته پژوهشهای تازه درباره ویروسها شد، همان سالهایی که جهان با کشف ساختار DNA تازه وارد عصر جدیدی از علم شده بود. او به سرعت وارد پژوهشهای ویروسهای سرطانزا شد و بعدها در دهه۱۹۶۰ و ۷۰، یکی از چهرههای نوظهور ویروسشناسی فرانسه شد. دقت او در آزمایشها و علاقهاش به روشهای تازه کشت سلولی، او را از دیگر پژوهشگران متمایز میکرد. دهه۱۹۷۰ برای مونتانیه سالهای صعود بود.
او به عنوان استاد مؤسسه پاستور شروع به کار کرد، جایی که برایش حکم خانه دوم را پیدا کرد. در همین سالهاست که نخستین پژوهشهایش درباره رتروویروسها و رفتارشان در بدن انسان منتشر میشود. او نمیداند، اما همین تحقیقات، بعدتر کلید کشف HIV میشود. مونتانیه برخلاف بسیاری از دانشمندان بزرگ، شخصیت خشک و بستهای ندارد. او در گفتوگوها همیشه آرام حرف میزند، ادبیاتش دقیق است، اما نه متکلف.
دانشجویانش او را کسی میدانند که وقتی از ویروسها حرف میزند، انگار از یک منظومه آسمانی سخن میگوید. نزدیکانش میگویند که او همیشه اصرار دارد علم باید در خدمت انسان باشد، نه اینکه در برج عاج دانشگاه بماند و مجموعه اینها، او را در سال ۲۰۰۸ به جایزه نوبل میرساند.
در سالهای پایانی عمر، مونتانیه بیش از همیشه در مرکز جنجالها قرار گرفت. او که زمانی نماد دقت علمی و کشف بزرگ HIV بود، بعدها بهسبب برخی اظهارنظرهای بحثبرانگیز توجه رسانهها را جلب کرد. در دوران همهگیری کرونا، او از نظریههایی سخن گفت که ادعا میکرد ویروس ممکن است منشأ آزمایشگاهی داشته باشد، ادعایی که جامعه علمی آن را تأیید نکرد و نقدهای جدی به او وارد شد.
مونتانیه مردی آرام و کمحاشیه بود. خانوادهاش همیشه او را فردی پرکار و شیفته پژوهش توصیف میکردند کسی که ساعتها میتوانست مشغول مطالعه یا بررسی نتایج آزمایشها باشد. سفرهای متعدد علمی، سخنرانیها و همکاریهای بینالمللی بخش مهمی از زندگی او را تشکیل میداد.
با وجود جنجالهای علمی، بسیاری از کشورها و مراکز تحقیقاتی همچنان از او بهعنوان یکی از چهرههای بزرگ تاریخ ویروسشناسی یاد میکردند. سرانجام در سال ۲۰۲۲، لوک مونتانیه در سن هشتادونهسالگی درگذشت. با رفتنش، جهانی که او کمک کرده بود تا بیماری ایدز را بفهمد، در سکوتی عجیب به استقبال خبر رفت و با این حال، مونتانیه بهخاطر کنجکاوی و جسارتش در تاریخ پزشکی ماندگار شد. جسارتی که در رویارویی با ناشناختهها به خرج داد.