به گزارش شهرآرانیوز، دربی درست شبیه یک میدان قدیمی است؛ میدانی که هر بار درش گشوده میشود، بوهای آشنا از دلش بلند میشود. هیجان، اضطراب، لرزشِ قدمها و نگاههایی که دنبال یک قهرمان تازهاند. در چنین میدانی، همیشه چند جنگجوی کهنهکار هستند که راه پیچوخم لحظههای گرهخورده را بلدند.
پرسپولیس امسال باز هم از این کهنهکارها بیشتر دارد. عالیشاه، رفیعی، علیپور، کنعانیزادگان، پورعلیگنجی، سرلک، اورنوف و عمری همه شبیه سربازانیاند که بارها خاک این میدان را بو کردهاند. میدانند چه وقت باید آرام کنند و چه وقت باید در دل طوفان پا روی توپ بگذارند. برای آنها دربی مثل کتابی است که فصلهایش را از حفظاند.
اما استقلال از راه دیگری وارد این میدان میشود. آبیها شاید در دستهی «اهل این کوچه» کمتر نفر داشته باشند، اما سربازانی دارند که جنگهای بزرگتری را دیدهاند؛ جنگهایی که هیاهویش از دربی هم بلندتر بوده. آسانی، منیر حدادی، آدان، نازان، جنپو، سحرخیزان، رضاییان و چشمی اینها مثل مسافرانیاند که از سرزمینهای دور و نزدیک آمدهاند، با تجربههای سخت، با نگاههایی که خیلی چیزها دیده. حتی اگر اولینبار باشد که پا روی چمن دربی میگذارند، ردّ میدانهای بینالمللی را روی شانههایشان دارند. همین تجربهی آبدیده میتواند برگ برندهی ساپینتو باشد؛ چیزی که گاهی از شناختِ دربی هم مهمتر است.
به این ترتیب، پرسپولیس با حافظهاش وارد بازی میشود و استقلال با سفرهایش. یکی گذشته را پشت خود دارد، دیگری جهان را.
در دل این نبرد، دو نگهبان دروازه هم برای نخستین بار روی دیوارهای این قلعه قدم میگذارند؛ آدان با سالهای طولانی ایستادن زیر آفتاب فوتبال اسپانیا، و نیازمند با تجربهی سفر به اروپا. هر دو شبیه نگهبانانیاند که دروازههای بسیاری را محافظت کردهاند، اما حالا باید برای نخستین بار طعم دربی را بچشند. باید دید اینبار کدام تجربه زورش میچربد، حافظهی دربیبازهای پرسپولیس، یا سفرهای پرفشارِ بینالمللیهای استقلال؟