به گزارش شهرآرانیوز، بیش از آنکه او را یک معلم بدانند، بهعنوان مدیری خلاق و کارآفرین میشناسند؛ مدیری که در طول دو دهه خدمت در آموزشوپرورش، همواره به دنبال راهی بوده است تا دانشآموزانش را به دنیای واقعی کسبوکار نزدیک کند.
ویدا اورلی که دارای مدرک کارشناسی مهندسی کامپیوتر است، از سال ۱۳۸۱ وارد آموزشوپرورش شد؛ اما دغدغه اصلیاش آینده دخترانی بود که در هنرستان او درس میخواندند. همین دغدغه سبب شد تحصیلاتش را تا مقطع دکتری مدیریت کسبوکار ادامه دهد.
راهاندازی نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوان در هنرستانهای کشور، ایجاد کارگاههای زودبازده مشاغل خانگی، انتخاب بهعنوان مدیر برتر در مدیریت کارآفرینانه، تلاش برای ورود رشته گردشگری به مدارس مناطق کمبرخوردار، تألیف دو کتاب در حوزه کارآفرینی و استارتآپهای جهانی و نگارش مقالات متعدد، تنها بخشی از افتخارات این مدیر پرتلاش است.
دیوارهای آجری کوچه که به نقوش سنتی آراستهاند، خبر از رسیدن به هنرستانی دخترانه میدهند که صدای شادی و هیاهوی نوجوانانش از پشت دیوارهای کوتاه مدرسه شنیده میشود. یکی از دختران با عجله خبر ورود ما را به دفتر مدیر میرساند. فضای دفتر مثل بیشتر مدارس شلوغ و پررفتوآمد است و چند دقیقهای طول میکشد تا زمان گفتوگو فراهم شود.
گفتوگو با ویدا اورلی از مسیر ورودش به آموزشوپرورش آغاز میشود. او که از نوجوانی به کارهای فنی علاقه داشت، در سال ۱۳۷۱ رشته مهندسی کامپیوتر را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. بعد از پایان کارشناسی، بهسبب مهارتش در کامپیوتر و زبان انگلیسی، به عنوان مدیر کنترل کیفیت در کارخانه ایرانخودرو مشغول شد.
اما رؤیای معلمی او را رها نمیکرد. با پذیرش در آزمون استخدامی آموزشوپرورش، تصمیم گرفت پس از هفت سال خدمت در صنعت، از حقوق بالا و جایگاه مدیریتیاش چشم بپوشد و بهعنوان حقالتدریس در یکی از هنرستانهای دخترانه طرقبه، مسیر تازهای را آغاز کند؛ مسیری که بعدها سرنوشت بسیاری از دختران نوجوان را تغییر داد.
اورلی از خانوادهای است که در جنگ جهانی دوم از فرانسه به آذربایجان و سپس ایران مهاجرت کردهاند؛ نام خانوادگی «اورلی» نیز میراث همان نیاکان است.
تسلط او بر زبانهای ترکی، هندی و انگلیسی و مهارتش در کامپیوتر سبب شد در دوران فعالیت در ایرانخودرو، مأموریتهای کاری متعددی به کشورهای مختلف داشته باشد.
او پس از رسمی شدن در آموزشوپرورش و حضور در هنرستان محمودزاده اسکویی واقع در شهرک شهید رجایی، تصمیم گرفت رشته نوپای گردشگری را برای نخستین بار به مناطق کمبرخوردار ببرد.
اورلی با یادآوری آن روزها میگوید:«در آن دوره باور عمومی این بود که هنرستان باید نیروی نیمهماهر تربیت کند تا بلافاصله وارد بازار کار شود. اما جذب دانشآموز برای رشتهای تازه مثل گردشگری ساده نبود. ساعتها با خانوادهها جلسه میگذاشتیم تا آنها را قانع کنیم.»
یکی از دانشآموزان او که خانوادهاش شدیداً مخالف ادامه تحصیل او در این رشته بودند، بعدها تبدیل به یکی از موفقترین لیدرهای تور در کشور شد؛ فردی که اکنون آژانس گردشگری خود را دارد و دهها نفر در مجموعهاش کار میکنند.
اورلی همیشه به دنبال راهی بود تا دانشآموزانش بعد از پایان تحصیل دغدغه شغل نداشته باشند.
او ماجرای یکی از دختران رشته خیاطی را بازگو میکند:«یکی از دانشآموزانم دستگاه برش مقنعه طراحی کرده بود. با حمایت هنرستان و همکاری یکی از مهندسان، طرح او اجرایی شد و دستگاه ساخته شد. بعد از بازگشت به شهرستان، کارگاه برش و دوخت مقنعه راه انداخت و در همان ماههای اول حدود ۱۲ نفر برایش کار میکردند.»
این موفقیت جرقهای شد برای او تا کارگاههای زودبازده و سپس باشگاه کارآفرینان نوجوان را پایهگذاری کند.
با به صدا درآمدن زنگ تفریح، شور و نشاط دختران فضای مدرسه را پر میکند. چند نفر از آنها با خوشحالی خبر اول شدن گروه آواها و نواها در مرحله استانی را به مدیر خود میدهند.
اورلی با لبخند و افتخار میگوید:«نوجوان ذهن خلاق و انرژی بالایی دارد. اگر درست هدایت شود، موفقیت از آن اوست. سال گذشته دختران من در هفت رشته مقام کشوری گرفتند.»
در اتاق مدیر، نقاشی شهید ابراهیم هادی و چند اثر چوبی منبتکاریشده توجه را جلب میکند.
اورلی با اشاره به آنها میگوید:«نمیخواستم اینهمه استعداد پشت درهای مدرسه بماند.»
او در جستوجوی امکانات بیشتر برای دخترانش، به «مرکاپ»، مرکز رشد و کارآفرینی آموزشوپرورش استان رسید. فاصله زیاد هنرستان تا این مرکز مانع او نشد. با پیگیریهای مداوم و حمایت اداره کار، نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوان در هنرستان عترت در سال ۱۳۹۸ افتتاح شد.
باشگاه بهصورت اردو و کمپ کارآفرینی در خوابگاه دخترانه رستگارمقدم تا پیش از شیوع کرونا فعال بود.
با وجود تعطیلی اجباری، آغاز این طرح مسیر تازهای در آموزشهای کارآفرینی هنرستانها گشود.
دستاورد آن، تصویب مجوز ایجاد باشگاههای کارآفرینانه در هنرستانهای کشور، آموزش ۶۰ دانشآموز مستعد و چند مربی، و همچنین گرفتن غرفهای در «گذر فرهنگ و هنر» برج آسمان بود؛ جایی که آثار دختران نوجوان در کنار آثار بزرگان هنر خراسان به نمایش درآمد و مورد توجه مقامات و رسانهها قرار گرفت.
در میان دختران هنرستان، او را «مامان اورلی» صدا میزنند؛ مدیری که با مهربانی مادرانهاش به دانشآموزان روحیه میدهد و برای موفقیت آنها از هیچ تلاشی دریغ نمیکند.
مادر زندهیاد بیتا قرچه ــ دانشآموزی با مشکلات جسمی ـ حرکتهای انسانی و دلسوزانه اورلی را چنین روایت میکند:«هیچ مدرسهای حاضر نبود دخترم را ثبتنام کند. اما خانم اورلی بدون لحظهای تردید او را پذیرفت و کل کلاس گرافیک را از طبقه دوم به همکف منتقل کرد تا رفتوآمد برایش آسان باشد.»
بیتا با حمایتهای او در هنرستان و نمایشگاههای متعدد، در دانشگاه هنر پذیرفته شد و آثارش حتی مشتری هم پیدا کرد.
مادرش میگوید:«خانم اورلی نگذاشت آرزوی دخترم در دلش بماند.»