باوجودیکه بسیاری از کشورها آن را غیرقانونی اعلام کردهاند، این امر نه تنها تاثیری بر کاهش آمار سقط نگذاشته، بلکه باعث شده است زنان برای رفع مشکل به مکانهای غیرمجاز و افراد بدون صلاحیت و مهارت روی آورند. آمارهای جهانی میگوید در هر ۹ دقیقه یک زن در اثر عوارض ناشی از سقط پرخطر، جان خود را از دست میدهد.
تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ در شرایطی که دولتها و مسئولان برای ترغیب زوجها به فرزندآوری در تلاش هستند و داشتن بیش از یک فرزند و پیشگیری از شتاب بهسوی سالمندی جامعه را تبلیغ میکنند، زنان زیادی از روشهای غیرقانونی برای از بین بردن جنین خود استفاده میکنند. یک سوم بارداریها در همه دنیا ناخواسته اتفاق میافتد و از این تعداد، دوپنجم زنان تصمیم میگیرند فرزند خود را از بین ببرند؛ به این دلیل، سقط جنین عمدی یکی از اعمال رایج پزشکی در همه دنیاست. باوجودیکه بسیاری از کشورها آن را غیرقانونی اعلام کردهاند، این امر نهتنها تاثیری بر کاهش آمار سقط نگذاشته، بلکه باعث شده است زنان برای رفع مشکل به مکانهای غیرمجاز و افراد بدون صلاحیت و مهارت روی آورند. آمارهای جهانی میگوید در هر ۹ دقیقه یک زن در اثر عوارض ناشی از سقط پرخطر، جان خود را از دست میدهد. هرچند آماری در این زمینه در ایران وجود ندارد، گفتهها و شنیدههای پنهانی حاکی است که اوضاع چندان خوب نیست. در همین شهر، سقطکنندگان غیرمجاز زیادی مشغول به کارند، زیرا نه قابل پیگردند و نه کسی عملا از آنها شکایتی میکند.
زوجهای موافق و اصرار پزشکان
«روانپزشکم گفته بود با داروهایی که میخورم و با حملات پانیک دوران بارداری، یا خودم میمیرم یا بچه. دو هفته مانده بود به عید سال ۹۷ که خبردار شدم دوماهه باردار هستم. به هر دکتری که گفتم و هرچه در اداره پزشکیقانونی زار زدم که من قرص اعصاب میخورم، گوش هیچکس بدهکار نبود. مثل یک نوار ضبطشده تکرار میکردند که این کار سقط جنین محسوب میشود و غیرقانونی است. هیچ راهی نداشتم جز اینکه خودم دستبهکار شوم. از طریق چند آشنا ۱۰ عدد قرص میزوپروستول را که آن زمان یکمیلیون و ۲۰۰ هزارتومان برایم تمام شد، خریدم و مُردم و زنده شدم تا سقط کردم.» ملیکا هنوز هم داستان سقط جنینش را با غصه، یادآوری میکند. دردهای روحی هنوز از سرش دست برنداشتهاند. او غصه زنانی را میخورد که درد جسمی و رنج روحیِ پنهان کاری را به جان خریدهاند تا فرزند خود را از بین ببرند.
او اصرار میکند که جزئیات سخت ماجرا را هم بنویسم: «چشمتان روز بد نبیند! تا شب دردهای شدید و افت فشار پیدا کردم. مرا بسته بودند به آبمیوه که فقط بههوش باشم. پرستار آورده بودند بالای سرم تا اگر فشارم افت کرد، سُرم بزند. بعد از اینکه داروها اثر کرد و جنین سقط شد، یک هفته بعد رفتم دکتر و او تشخیص داد که باید کورتاژ کنم و دردسرهای بیمارستان و دردهای بعد از آن هم اضافه شد.» ملیکا آن روزها دو پسر شش و سیزدهساله داشته و برخلاف دیگر مواقع، همسرش با سقط جنین موافق بوده و خودش برایش دارو خریده است. میگوید: شوهرم از وخامت وضع روحی من، خبر داشت و از ابتدا با داشتن فرزند دیگر مخالف بود.
داستان را که مرور میکند، از کاری که انجام داده است، راضی است: «مادر باید توان و تحمل مادری را داشته باشد. وقتی زن و شوهر هر دو موافق سقط جنین هستند، اصرار پزشکان قانونی چه معنی دارد؟»
جلوگیری از گرفتاری چندساله
با رؤیا از طریق یکی از فامیلها آشنا میشوم. دانشجوی تخصصی پوست است و با شوهرش که او هم پزشک است، در مشهد تحصیل میکنند. سال گذشته مجبور شده است جنین سههفتهایاش را سقط کند. میگوید: من و شوهرم یا سر کلاس هستیم یا کشیک بیمارستان. هیچ فامیل و آشنایی هم در این شهر نداریم که بچه را بزرگ کند. وقتی که جواب آزمایشم را گرفتم، به شوهرم خبر ندادم؛ چون میدانستم اعتقاداتش قبول نمیکند سقط کنم. رنج بارداری، شیفتهای مداوم کاری، درس خواندن و بعد هم بچهداری بدون کمک دیگران را نمیتوانستم تحمل کنم.
به نظر او باید برای بهدنیا آوردن بچه، نظر زنها را پرسید: «مردها از شببیداری و خستگی بزرگ کردن بچه چیزی نمیدانند. برای همین تنهایی تصمیم گرفتم. از دوست پزشکم کمک گرفتم و جنین را سقط کردم. کار سختی بود و مجبور شدم با همان دردهای وحشتناک در بیمارستان بمانم تا هم اوضاعم در کنترل باشد و هم همسرم متوجه نشود، اما سختی چندروزه به گرفتاری چندساله میارزد.»
رؤیا میگوید: هروقت شرایط زندگی مهیا شد، بچهدار میشویم.
دیگر نمیتوانم مادر شوم
داستان زهره هم حکایت از همان اجبار و ماندن بر سر دوراهی دارد، اما طور دیگر. او چهار سال بعد از عقد تصمیم گرفته است از شوهرش جدا شود، اما بارداری نابهنگامش، اوضاع را برایش سختتر کرده است: «دو سال که از عقدمان گذشت، فهمیدم شوهر بیستوسهساله من مسئولیتپذیر نیست. حتی توانایی گرفتن یک مراسم ساده عروسی را هم نداشت. خودم سه سال بزرگتر بودم و از تجربه زندگی خواهرهایم فهمیدم که این مرد نمیتواند سرپرستی یک خانواده را بپذیرد که متوجه شدم باردارم. دنیا روی سرم خراب شد. فکر کردم اگر این بچه را نگهدارم، باید یک عمر بدبختی بکشم؛ برای همین دنبال آدمی گشتم که دارویی بفروشد یا مامایی که جنین سقط کند. این کار آنقدر طول کشید که جنین سهماهه شد. بالاخره یک ماما پیدا کردم تا در مطبش کورتاژ کند.»
زهره حالا از خطری میگوید که میتوانست به مرگ او بینجامد. پشیمان است و هزینه زیادی برای درمان عوارضش پرداخته است. میگوید: یک هفته مُردم و زنده شدم، اما دردهایم با سقط جنین تمام نشد. ماما کارش را بلد نبود، ولی هر بلایی توانست، سرم آورد تا جنین را سقط کند. بین آنهمه درد و خونریزی فهمیدم که چند زن دیگر چطور بر سر سقط جنین جان دادهاند. خونریزیهای شدید ادامه داشت و مجبور شدم به پزشک مراجعه کنم. آنجا متوجه شدم که دچار پارگی رحم شدهام، زیرا بیش از اندازه مجاز کورتاژ کرده بود. یک سال بعد بهدلیل اشتباهات آن ماما، رحمم را برداشتم.
او با تلخی ادامه میدهد: هرگز نمیتوانم مادر شدن را تجربه کنم، اما هیچوقت از آن فرد شکایت نکردم؛ چون خودم سراغش رفته بودم و متهم بودم. شوهرم هم وقتی فهمید چهکار کردهام، تهدیدم کرد که از من شکایت میکند. برای اینکه دست از سرم بردارد، مهریه و همه حقوحقوقم را بخشیدم و طلاقم را گرفتم.
میزان مرگومیر جنین، بیش از تصادفات رانندگی
بنا بر روال همیشگیِ نبود آمارهای رسمی اینچنینی، از اوضاع اسفناک سقط جنین در کشور ما هم آماری وجود ندارد. تنها آمار جدید موجود، عددی است که محمدباقر لاریجانی، معاون آموزشی وزیر بهداشت، در سال ۹۶ اعلام کرده است و ادعا میکند: هر روز هزار جنین در کشور سقط میشود و تنها حدود ۱۰فقره آن قانونی است؛ یعنی روزانه ۹۹۰ سقط جنین غیرقانونی. در ادامه و با مقایسه آمار ۱۸ هزار فوتی سالانه تصادفات جادهای، گفته میشود که تلفات سقط جنین حدود ۲۰برابر بیشتر است. سال ۷۴ وزارت بهداشت آمار سقط جنین را ۸۰ هزار فقره اعلام کرده بود؛ یعنی حدود ۲۲۰ جنین در هر روز و آمار دیگری تا سال ۹۲ وجود نداشت. در این سال، وزارت بهداشت آمار را ۲۵۰ هزار جنین در سال اعلام کرده بود؛ یعنی هر روز حدود ۷۰۰ سقط جنین.
رازداری مشتریان، رمز ماندگاری است
در مدت تهیه گزارش با زنان زیادی برخورد میکنم که یک یا چندبار جنین خود را سقط کردهاند. خیلیها بدون ترس و نگرانی، ماجرایشان را شرح میدهند، اما داستان که به معرفی ماما، پزشک یا فروشنده داروی سقط جنین میرسد، همه پا پس میکشند. هیچکدامشان حاضر نمیشوند نام آن «آشنا» را بگویند. یکی میگوید: شاید بازهم نیاز به سقط جنین داشتم، اگر لو برود، چهکار کنم؟ دیگری هم میگوید: من آدرس آن شخص را از چند آشنای مختلف گرفتم. نمیدانم از کجا به کجا رسید و از هویت آن فرد اصلی خبر ندارم.
سالهای سال است که سقطکنندههای زیرزمینی جنین درحال فعالیت هستند. علت مهم ادامه فعالیت آنها در رازداری مشتریانی نهفته است که وقتی به گفتن نام او میرسند، انگار به حلال تمام مشکلات خود رسیدهاند، پس هرچه را دیدهاند، ندیده میگیرند و هرچه را شنیدهاند، ناشنیده. به همین دلیل هم هست که سقطکنندههای جنین با خیالی آسوده در این شهر کار میکنند، مشتریان خودشان را دارند و اگر هم کار به شکایت برسد، هیچ مدرکی نیست و دیوار حاشا هم که بلند است. ازطرفی قانون در این زمینه همیشه میگوید: «خود فرد، متهم است» و آنها هم خوب میدانند که چطور ردپایشان را پاک کنند.
آنها که سلامتی مادر را به خطر میاندازند
در میانه جستوجوهایمان، یکی از خانمها از پزشکی عمومی نام میبرد که سقط جنین هم انجام میدهد. اگر قرار باشد سراغش بروید، باید کلی خواهش و التماس کنید؛ چون زیربار نمیرود. درنهایت با اسم معرف و البته معاینه اولیه و آزمایش تایید بارداری، قبول میکند کار را انجام بدهد. او را با واسطه کردن یکی از مشتریهایش که آشناتر است، مجاب میکنم بینام و نشانی به سوالاتم جواب بدهد: «پزشکان متخصص زنان در سالهای اخیر به قدری درآمد و بیمار دارند و به لطف سزارینها و جراحیهای اغلب بیجا برای خودشان، کاسبی راه انداختهاند که حاضر نمیشوند برای مبلغی ناچیز، سابقه کاریشان را خراب کنند. تعداد اندکی از ماماها چنین کاری میکنند؛ چون همه در کورتاژ کردن مهارت ندارند.» کمی که پیش میرویم، متوجه میشوم او نه پزشک عمومی است و نه حتی ماما، اما به داروهای سقط جنین دسترسی دارد. میگوید: آنها که برای سقط میآیند، انگیزهشان را نمیگویند، اما میدانم به زنانی کمک میکنم که به هزارویک دلیل، توانایی نگهداری فرزندشان را ندارند، والّا کدام زن دلش میخواهد خودش را بیخود و بیجهت به درد و بیماری یا ناقص شدن گرفتار کند؟
از ۵۰۰ هزارتومان تا چندمیلیون
هزینه داروهای معمولی و مرسوم در بازار بین ۵۰۰ تا یکمیلیون تومان است؛ البته بستگی به انصاف فروشنده هم دارد. اگر قیمت تخصصیاش را بخواهید، ماما در دفترش ۲ تا ۳ میلیون تومان و پزشک هم در مطب خود تا ۵ میلیون تومان میگیرد تا جنینی را سقط کند. با صرف مبالغ هنگفت، «پروستاگلایدین E» و «میزوپروستول»، داروهای رایج، شناختهشده و دردسترسی هستند. به اغلب خانمهای متقاضی گفته میشود بعد از مصرف و همزمان با دردهای شدید، باید طناب بزنید و از پلهها بالا و پایین بروید. عوارض داروها در برخی در حد تهوع، اسهال و خونریزی است، اما برای برخی زنان به حدی شدید است که راهی بیمارستان میشوند. بعضیشان که با داروها نتیجه کامل نمیگیرند، باید برای کورتاژ به پزشک مراجعه کنند. این یکی از عوارض سقطهای غیرمجاز است. یکی دیگر از کسانی که عمل سقط جنین را انجام میدهد، بدون گفتن نامش، میگوید: عارضه دیگر، ماندن تکههایی از جنین در رحم است. برای همین لازم است افراد بعد از سقط جنین، سونوگرافی انجام بدهند. اگر سن جنین بیشتر باشد، باید به همان ماما یا پزشک مراجعه کرد که درد شدیدتر و عوارض خطرناکتری دارد. این هزینهها را هم باید به هزینه اولیه اضافه کنید.
در سوی دیگر ماجرا، دکتر فرنازمحمدی در مقام یک داروساز، تایید میکند که داروخانههای عادی شهر به فروش داروهای سقط جنین مجاز نیستند. او اطلاعی از قیمت داروها ندارد، اما تاجاییکه به خاطر دارد، تنها داروخانه امامرضا (ع) و داروخانه بیمارستان آریا پس از مشاهده پرونده قانونی، به فروش این داروها مجاز هستند. با این گفتهها به نظر میرسد وقتی با یک تلفن و واریز وجهی، داروهای یادشده کف دست شماست، یعنی نفر یا نفراتی در چرخه توزیع دارو هستند که بهطور غیرقانونی عمل میکنند.
در ۱۱ سال گذشته هیچ شکایتی نداشتهایم
از گفتهها و شنیدهها مشخص است که مشکل همه آنهایی که بین مادر شدن و به دوش کشیدن بار عذابوجدان مرگ جنین خود، راه دوم را انتخاب کردهاند، با حضور یک ماما، پزشک یا رابط دارویی حل شده است. بالاخره یک نفر باید از سیستم درمانی باشد که بتواند کورتاژ کند یا دارو بیاورد. یکی از زنانی که سقط جنین کرده بود، میگفت که رابطشان، کارمند بیمارستان بوده و از همانجا دارو میآورده است. دیگری یک فامیل داروساز داشت. بماند که اگر یک پزشک یا نیروی بیمارستان فامیل و دوست شما باشد، کارتان ردیف است و شاید همه این مراحل برایتان رایگان تمام شود.
با این حال ماجرا همیشه به این بیسروصدایی هم تمام نمیشود. درمیان آمارهای سازمان نظامپزشکی مشهد، تعداد شکایتهای درمانی و راه رسیدگی به تمام پروندهها وجود دارد، اما در کمال ناباوری و به گفته دکتر سروش احمدی، مدیر روابطعمومی این سازمان، آخرین شکایت این حوزه بهخصوص از یک پزشک عمومی و بهدنبال فوت مادر بارداری در سال ۱۳۸۷ ثبت شده است که با صدور حکم محرومیت دائم از خدمات پزشکی در سراسر کشور، حبس تعزیری و پرداخت دیه، مختومه شده است و در سالهای اخیر شکایت جدیدی در این باره، در سازمان ثبت نشده است.
وقتی هیچ آماری نیست، طبیعتا نمیتوان وضعیت امروز را با گذشته مقایسه کرد. احمدی راهحل اصلی پیشگیری از سقط جنین غیرقانونی را اندیشیدن تمهیداتی درباره بارداری ناخواسته میداند و میافزاید: بیشترین بارداریهای ناخواسته در دوران عقد، با روابط خارج از ازدواج یا بهاصطلاح ازدواجهای سفید و گاه در دورانی که همسران در آستانه طلاق هستند، رخ میدهد و زمینهساز سقط جنین غیرقانونی است. اگر قانونگذار بتواند این عوامل را تعیینتکلیف کند، میتوان تاحد بسیار زیادی آمار درخواستهای غیرقانونی مرگ جنین را کاهش داد.
او در انتهای کلامش یادآوری میکند که افراد میتوانند درصورت بروز مشکل، شکایت خود را بهصورت حضوری در واحد انتظامی سازمان نظامپزشکی، ثبت و پیگیری کنند. این گفتهها یعنی همه آن زنانی که بهصورت غیرقانونی سقط جنین کردهاند، با عارضه و بیعارضه هرگز بهدنبال شکایت نرفتهاند و اکنون تعداد نامشخص و نامعلومی زن دچار مشکل جسمی داریم که از ترس محکومیت خود، حاضر نشدهاند فرد خاطی را پای میز محاکمه بکشانند. این یعنی تا مادری از عارضه سقط جنین فوت نکند، فرد مجرم هرگز دادگاهی نمیشود؛ یعنی مداخلهکنندگان، خیالشان راحت باشد که هرطور شده فقط مادر را زنده نگهدارند، باقی مسائل اهمیتی ندارد.
آماری از سقط جنین در ایران
- سال ۱۳۸۴ تصویب قانون سقط درمانی در کشور
- ایران در ۳۰ سال گذشته، بالاترین سرعت کاهش نرخ موالید در دنیا را داشته است
- ۱۰۰۰ مرتبه آمار روزانه سقط جنین کشور در سال ۹۶،
- سقط جنین غیرقانونی، باعث مرگ ۵ درصد مادران میشود
- ۲۰ درصد امکان معلولیت و برداشتن رحم بهدنبال سقط جنین غیرمجاز
- پیامدهای متعدد روحی و روانی، گریبانگیر والدین میشود
- سال ۹۸ در استان ۵۰۰ دستور سقط قانونی جنین صادر شده است
- در ۱۱ سال گذشته هیچ شکایتی درباره سقط غیرمجاز در مشهد، ثبت نشده است
رایجترین دلایل سقط جنین عمدی
- وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی
- اختلافات در رابطه و ازدواجهای ناخواسته
- بارداری در روابط مخفیانه و ممنوع
- انتخاب زنان برای اشتغال و پیشرفت
- اعتیاد همسر به موادمخدر
- احتمال بیماری یا مشکل ژنتیکی در جنین
- طبقه اجتماعی و ناآگاهی از راههای پیشگیری
شایعترین علل سقط جنین خودبه خودی
- سن بیش از ۴۰ سال مادر
- قرار گرفتن در معرض اشعه ایکس
- مصرف سیگار، الکل یا موادمخدر
- سابقه سقط جنین
- مشکلات ژنتیکی و کروموزومی
- ضربه یا تصادف
۵۰۰ سقط جنین قانونی در سال ۹۸
خواهرشوهر الهه مشکل کمبینایی مادرزادی دارد و ستایش، دخترشان، هم به این نقص عضو دچار است. الهه از روزی که متوجه این مشکل در خانواده شوهرش شده، هرروز خودش را بهخاطر بهدنیا آوردن این بچه سرزنش میکرده، یک روز به بخت و اقبالش نفرین میفرستاده و روز دیگر خانواده شوهرش را متهم میکرده است که این بیماری مادرزادی را به او نگفتهاند. او بههرحال تصمیم میگیرد دیگر صاحب فرزندی نشود.
الهه، اما چند روز بعد از جشن تولد پنجسالگی دخترش میفهمد که دوباره باردار است: «دنیا روی سرم خراب شد. مادر و خواهرم میگفتند بگذار بچه به دنیا بیاد، انشاءا... که این یکی سالمه.»، اما هرچه فکر کردم، دیدم تحمل بزرگ کردن دو بچه معلول را ندارم. از طریق خانمی که در آرایشگاه پیدا کرده بودم، به یک ماما رسیدم که داروی سقط میفروخت. گرفتم و بعد از کلی دردسر و درد کشیدن، سقط کردم. جنین از بین رفت، اما گناه مرگ فرزندم بعد از چهار سال، هنوز دست از سرم برنداشته است. افسردگی گرفتهام. شب و روز توبه میکنم که خدا مرا ببخشد.»
یکی از دلایل مهم سقط جنین، پیشگیری از تولد نوزادان دارای معلولیت است؛ این مورد را البته باید با تایید قاضی و یکی از مراکز ژنتیک انجام داد. هماکنون ۱۱ مرکز ژنتیک در استان فعال هستند که حدود ۸۰ درصد آنها در مشهد هستند. حسین تنهاطلب، معاون امور پیشگیری ادارهکل بهزیستی خراسان رضوی، ابتدا بهسراغ آمارهای سقط جنین قانونی استان در سال ۹۸ میرود و میگوید: در سال گذشته بالغبر ۵۰۰ پرونده داشتیم که با دستور مقام قضایی، سقط جنین قانونی آنها انجام شد. اینها پروندههای ژنتیکی مراجعانی است که بعد از مشاوره و با نظر پزشک متخصص ژنتیک به این نتیجه قطعی رسیدهاند که جنین ممکن است معلول متولد شود. سپس دستور سقط جنین داده میشود، اما درنهایت خانواده انتخاب میکند که جنین را سقط کند یا خیر.
او دلیل افزایش آمار مراجعه قانونی والدین به مراکز سقط جنین را نسبتبه گذشته، اطلاعرسانی و افزایش آگاهی خانوادهها میداند و اضافه میکند: بسیاری از خانوادهها بهویژه خانوادههایی که دارای یک یا چند فرزند معلول هستند، از مرکز ژنتیک بیخبرند، درحالیکه میتوان بهجای پذیرفتن خطر سقط جنین غیرقانونی، به متخصص مراجعه کرد.
مجازات سقطکنندگان جنین و حکم مادر
قانونگذار برای سقط عمدی جنین، هم مجازات تعزیری و هم پرداخت دیه درنظر گرفته است. کسانی که در ارتکاب این جرم مساعدت یا مشارکت میکنند، چه پزشک، چه ماما یا شخص عادی فرقی نمیکند، قانونگذار آنها را معاون جرم سقط جنین و مجازاتپذیر میداند. به عبارت دیگر افرادی که به هر طریقی سقط جنین را تسهیل کنند، چه با آموزش دادن، چه با دارو دادن و چه با اقدامی که باعث شود مادر یا شخص دیگری جنین را سقط کند، بهعنوان معاون جرم، قابلیت مجازات را دارند.
باید افراد را به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول افراد عادی و دسته دوم شاغلان به مشاغل پزشکی و مامایی و مشاغل مشابه. در قوانین ما برای دسته دوم، مجازات سنگینتری پیشبینی شده است؛ چراکه این دسته بهدلیل شغلشان مسئولیت بیشتری داشتهاند، لذا بنابر قانون مجازات اسلامی، اگر کسی که زن حامله را به سقط جنین دلالت میکند، فردی معمولی باشد، علاوهبر پرداخت دیه، به سه ماه تا شش ماه حبس محکوم میشود.
حال اگر همین فرد به زن حامله، عملا در سقط مساعدت کند و با دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن شود، به مجازات حبس از شش ماه تا یک سال و پرداخت دیه محکوم میشود. اما اگر فاعل، پزشک، ماما یا فروشنده دارو یا مشاغل مشابه باشد، علاوهبر پرداخت دیه، به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.
همچنین کسانی که از کادر درمانی رسمی کشور نیستند و از افراد عادی هستند، اما خود را پزشک یا ماما معرفی و با این عناوین، اقدام به سقط جنین کنند، مجازات دسته دوم درمورد آنها اعمال میشود. باید توجه داشت که قانونگذار ایرانی در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس، جریمه و... پیشبینی نکرده است و درهرحال مادر حتی اگر بهعمد و شخصا جنین خود را سقط کند، فقط به پرداخت د یه به پد ر، محکوم خواهد شد. دیه جنین نیز با توجه به مراحل رشد آن متفاوت است، اما پس از چهارماهگی که اصطلاحا روح در جنین دمیده شده است، دیه جنین، کامل خواهد بود.
اثر سقط جنین بر جسم و روح مادر
عوارض ناشی از سقط جنین عمدی تنها به مشکلات و نقصهای جسمی ختم نمیشود، بلکه یکی از دغدغههای مهم گاه تا پایان عمر برای زنانی که دست به چنین کاری میزنند، آسیبهای روحی است. به محض اینکه سقط جنین خاتمه مییابد، مادر احساس میکند از بار و فشار مسئولیتی بزرگ رها شده است، اما اینطور نیست. مرور تکراری خاطرات مربوط به سقط جنین، خوابهای تکراری درمورد روز واقعه، احساس بیگانه بودن و جدایی از دیگران، افسردگی خلقی، افزایش تحریک پذیری و کاهش تمرکز، احساس گناه از زنده بودن، خشم، اضطراب و دردهای عصبی، نمونههایی از عوارض روحی پیشروی این زنان است. کمبود خواب و اختلالات غذا خوردن، از دیگر عوارض مربوط به سقط جنین است.