به گزارش شهرآرانیوز، غلامحسین چهکندینژاد در این مجموعه مضامین ساده را با بیانی موجز و مختصر به تصویر میکشد. این دفتر شامل ۹۵ شعر بهنسبت کوتاه است که درواقع میشود گفت هرکدام از این شعرها پرترهای از طبیعت هستند. عصر/ در آفتاب رنگ پریده پاییز/ در حیاط تنهایی/ سرگردانی مرا/ به کجا میبرند/ مورچهها
بیان تصویری، شاخصه شعر چهکندینژاد است. او از طریق تصویر و ایماژهای شاعرانه، فضای شعر را ترسیم میکند و شاید باید کارش را نقاشی با کلمات دانست، شاعری که خوشهچین آواز پرندگان است.
این حیاط/ با باغچه و تاکستان/ وقف پرندگان/ این خانه وقف شعر/ من/ خوشهچین آواز پرندهام
درونمایه شعرهای این دفتر، عشق و ستایش جهان هستی است. او جهان را به صمیمیت و آرامش مییابد و اگر شاعر، گاه گله و شکایتی هم دارد، آن را به لطافت تمام در فضایی نوستالژیک بیان میکند.
حسرت روزهایی که/ از تو دور بودم را/ در بقچه میپیچم/ تا لابهلای خرتوپرتها /پنهان کنم
یا
فقط یکبار/ دست تو را گرفتم/ نمیدانستم/ با اولین برف/ آب خواهی شد/ هنوز گرمای دست تو/ روی دست من مانده
شعرهایی که در آن حضور عناصر طبیعت، عینی و ملموس است. چنانکه طبیعتگرایی یکی از ویژگیهای بارز شعرهای این دفتر است.
کبوتران از دره پر میکشند/ بلبل کوهی میخواند/ هزار گیاه فراموش شده/، چون رودی از عسل/ به جانب تو روان است/ با بغلی از بادام کوهی/ تابستان/ از کنارم میگذرد/ فقط گل سرخ میداند
شاعر با زبانی روشن و صریح، به دور از ابهام و فضاسازیهای انتزاعی، احساسش را بیان میکند با ایماژهای شاعرانهای که موجب زیبایی شعر است و چنان عادی در شعر به کار رفته که مخاطب در وهله اول متوجه دلیل ادبی و فنی این التذاذ نمیشود. تصویرهایی که ناشی از تجربه شخصی شاعر و اندیشهای است که به طور خودآگاه و ناخودآگاه، جهان زیسته شاعر را نشان میدهد. انگار کار شاعر شستن غبار عادت از اتفاقات ساده پیرامونش است، آنقدر که عشق را در خورجین صبح مییابد.
گُلی بینام/ از شکاف صخره/ سرک میکشید/ عطر تو در دره پیچیده بود/ بهار بود/ هوا هوای پریدن/ بلبل کوهی آواز میخواند/ عشق/ از خورجین صبح /پیدا بود
در برخی شعرهای این مجموعه با چند سطر بهعنوان مقدمه و فضاسازی، ذهن خواننده برای ضربه نهایی آماده میشود و گاه با تعبیری بدیع، واقعیتی هولناک از جهان به تصویر کشیده میشود؛ مانند جنگی که زیبایی را، چون لاشه گوسفند، شقه شقه میکند.
چه عشقی داشتم/ به زندگی به تو/ جنگ خانهام را خراب کرد/ تو را از من گرفت/ و زیبایی را/، چون لاشه گوسفند/ زیر ساطور شقه شقه کرد
غلامحسین چهکندینژاد متولد ۱۳۳۷ در بیرجند است و اولین مجموعه شعرش را با عنوان «سرود باران» در سال ۱۳۶۶ منتشر کرده است. در طی این سالها با چندین مجموعه شعر مستقل ازجمله «شیار شامگاه»، «زمان را از تو میگیرند»، «راه زیروچ»، «بادام تلخ» و چندین مجموعه شعر مشترک از جمله کتاب شعر هفت (شعر آزاد خراسان) مسیر شاعری را پیموده است. در حال حاضر دفتر شعر «هفت انار سوخته» تازهترین اثر غلامحسین چهکندینژاد است که انتشارات چارکوچه در ۱۰۵ صفحه منتشر کرده است.