ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ عکاسی خیابانی، شیوهای است که در آن تصاویر با تمرکز بر لحظات واقعی، داستانهایی کوتاه و پرمعنا روایت میکنند؛ گویی هر عکس، پنجرهای است به زندگی روزمره جامعه.
نمایشگاه عکاسی «همین خیابان نبود؟!» این روزها به همت جمعی از دانشجویان دانشگاههای مشهد و زیر نظر محمدصادق یارحمیدی، استاد رشته عکاسی، در نگارخانه اشراق در حال برگزاری است.
در این نمایشگاه، قابهای سیاهوسفید کوچکترین جزئیات زیست شهری را به تصویر کشیدهاند؛ تصاویری طبیعی و بیپرده که جهان شهر را در سطوح گوناگون نشان میدهند ـ از خیابانهای پرتردد تا حرکت و بیتفاوتی انسانها. فریمبندی دقیق و مهارت عکاسان، مخاطب را در دنیای خیابانها و راهروهای شهری غرق میسازد.
محمدصادق یارحمیدی، استاد رشته عکاسی که حدود پانزده سال سابقه تدریس در دانشگاه دارد، درباره برگزاری این نمایشگاه توضیح داد: در چند سال اخیر درس عکاسی مستند اجتماعی را تدریس میکردم که عکاسی خیابانی نیز یکی از زیرشاخههای آن است. احساس کردم خروجی این کلاسها درخشان، پراحساس و عمیق است.
خودم نیز به این شاخه و بهویژه به این نوع نگاه از عکاسی خیابانی ـ که وجهی هنریتر و شاعرانهتر دارد ـ علاقهمند بودم. در این نمایشگاه تصمیم گرفتیم عکسها سیاهوسفید باشند، چون میخواستیم از رنگ عبور کنیم و به آن اصالت تصویر، نورها، سایهها، ترکیب بندیها و لحظات برسیم.
وی در بیان تفاوت عکاسی خیابانی با مستند اجتماعی گفت: در عکاسی خیابانی گزارش، لحظه، روایت و استناد اهمیت چندانی ندارد و نگاه شخصی هنرمند به جهان پیرامون خود، انسانها، خیابانها و اتفاقاتی که رخ میدهد اهمیت بیشتری دارد.
این هنرمند اضافه کرد: دانشجویان از دانشگاههای آزاد اسلامی، فردوس، ثامن و فرهنگ و هنر در این نمایشگاه شرکت کردهاند. وقتی دیدم عکسها ارزشمند هستند و میتوانند قالب نمایشگاهی داشته باشند، فراخوانی به دانشجویانم دادیم، تا نمونه کارهای خود را بفرستند.
از ۲۵۰ دانشجو حدود ۷۰۰ عکس دریافت کردیم، که این عکسها را طی مراحلی براساس ویژگیهایی همچون داشتن جنبه هنری، شاعرانه و نگاه شخصی و هنری انتخاب کردیم. سرانجام از بین آنها ۹۹ اثر از ۴۱ عکاس انتخاب شد و با همکاری حوزه هنری استان توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم.
یارحمیدی یادآور شد: ما در دانشگاه دانشجویانی داریم که رشته اصلیشان عکاسی است و دروس تخصصی همچون عکاسی مستند اجتماعی، عکاسی تبلیغاتی، ترکیببندی و رنگ را میگذرانند. در کنار آن، گروهی از دانشجویان در رشتههایی مانند گرافیک تحصیل میکنند و تنها دو واحد عکاسی در طول دوران تحصیل دارند.
بهطور کلی منابع آموزشی در حوزه عکاسی محدود است، هرچند همان منابع موجود، ارزشمند هستند. متأسفانه بهدلیل گرانی کتاب، قدرت خرید دانشجویان کاهش یافته است. ما تلاش میکنیم همین کتابهای معدود را عمیقتر با آنها کار کنیم و بیش از مباحث صرفا درسی، درباره دغدغههای اجتماعی و نگاههای شخصی هر دانشجو گفتوگو کنیم.
وی با اشاره به مهمترین چالشهای پیشروی عکاسان گفت: عکاسی با افزایش قیمت تجهیزات، به هنری گران تبدیل شده است. مسئله بعدی، صدور مجوزها و همکاری سازمانهاست که مشکلاتی را به وجود میآورد. چالش بعدی مربوط به عکاسی خیابانی است. در عکاسی خیابانی، یکی از مهمترین نکات که باید به دانشجویان آموزش داده شود؛ برخورد با سوژه است.
اگر عکاس نگاه خوبی داشته باشد، اما اصول حرفهای را نداند، چندان موفق نخواهد بود؛ بنابراین لازم است روابطعمومی بالایی داشته باشد و بتواند ارتباط هنری مؤثری با مخاطب خود برقرار کند. امنیت موضوع دیگر این حوزه است؛ در شب وقتی عکاسی میکنیم خطراتی برای دوربین وجود دارد، اما تمام این موارد با همت، انگیزه و پشتکار حل خواهد شد.
این هنرمند در پایان بیان کرد: وقتی نمایشگاه برگزار میکنیم، مخاطب باید از ما انتظار داشته باشد. در این نمایشگاه حس، نگاه شخصی و نگاه هنری که هنرمندان دارند برای ما اهمیت داشته است. اگر مخاطب از کار ما لذت ببرد و آن حس به او منتقل شود، در کارمان موفق بودهایم، اما اگر با آن ارتباط برقرار نکند ما در مسیر معرفی و اجرا موفق نبودهایم.