حانیه سالم | شهرآرانیوز؛ زیارت جامعهکبیره، فراتر از یک زیارتنامه، یک متن بنیادین در حکمت شیعی شناخته میشود که آیتا... مظاهری، آن را معدن اسرار شیعه مینامد. این کلمات، پنجرهای بهسوی درک مقام حقیقی اولیای الهی در نظام خلقت میگشایند و رابطه انسان با هستی و خالق را بازتعریف میکنند. در این میان، فرازی وجود دارد که بهوضوح پیوند میان امر غیبی و تجلیات عینی در جهان مادی را نشان میدهد: «بِکُم یُنَزِّلُ الغیثَ وَ بِکُم یُمسکُ السَّماءَ أن تَقَعَ عَلى الأرض إلّا باذنِهِ وَ بکُم یُنَفِّسُ الهَمَّ وَ یَکشِفُ الضُّرَّ.» این عبارت، دو حوزه حیاتی را به یکدیگر پیوند میدهد؛ نظم فیزیکی و بقای طبیعت و آرامش روانی و سلامت انسان.
در نگاه روزمره، باران تجلی قدرت الهی در بخشش حیات است. اما باران، نماد عام هرگونه نعمت مادی و رزق الهی است که به زمین (مقام مادی) نازل میشود. حکمت الهی بر آن است که برکات مادی، مستقیما و بدون واسطه به ما نرسند؛ زیرا فیض الهی، مانند هر جریان انرژی، نیازمند یک مجرا و کانال برای تثبیت و هدایت است. ائمهاطهار (ع) مجرای این فیض جاری هستند.
این عبارت، نمادی از حفظ نظم کیهانی و ثبات قوانین فیزیک است. در علوم مدرن، ما از جاذبه، نیروهای هستهای و پایداری ساختارهای اتمی، سخن میگوییم، اما در کلام شیعی، نگهدارنده این نظم، حضرات معصومین (ع) هستند. اگر قوانین بنیادین هستی لحظهای از نظم خارج شوند، کل ساختار کیهان فرومیریزد. آنچه امروز شاهدش هستیم، از گردش منظم سیارات تا پایدار بودن اتمها نه یک تصادف، بلکه یک مدیریت فعال و مستمر است. خداوند متعال، این نظم حیاتی را بهواسطه وجود اهلبیت (ع) حفظ میکند.
برای درک دقیقتر این دو رکن مادی، یعنی نزول باران و حفظ آسمان، باید به جایگاه وجودی اهلبیت (ع) توجه کرد. آیت ا... مظاهری در تبیین این نقش میگوید: «یا صاحبالزمان! ما در محضر مقدس تو هستیم و عالم وجود، وابسته به توست. اگر نعمتی از طرف خدا میآید، واسطه فیض، تو هستی.
آقا امامزمان! اگر این آسمان و زمین برپاست و این کهکشانها برپاست، واسطه فیض تو هستی.» این تأکید بر واسطه فیض بودن، نکتهای بسیار کلیدی است. هر آنچه در عالم هست، از کوچکترین نعمت تا بزرگترین آن، ابتدا در مقام تجلی بر امامان (ع) جاری میشود و سپس از آنجا به این عالم سرازیر میشود. این مقام، نه اکتسابی، بلکه ذاتی و الهی است و ثابت میکند که خلقت، بدون محوریت ایشان، بیمعنا و ناپایدار است.
پس از پرداختن به نظم مادی و کیهانی، زیارت به ساحت وجودی انسان و نیازهای درونی او میپردازد: وَ بکُم یُنَفِّسُ الهَمَّ. همّ (غم یا نگرانی شدید) یک عارضه درونی است که میتواند فرد را از مسیر زندگی بازدارد. تنفس همّ به معنای دمیدن روحی تازه در کالبد روح خسته است؛ یعنی زدودن سنگینی غم از سینه انسان.
اینکه دعای ما یا استمداد ما از امام، ابتدا متوجه مجرایی است که مستقیم با منبع آرامش (خدا) در ارتباط است، خود یک عامل اطمینانبخش قوی است. آیتا... مظاهری تأکید میکند که امامزمان (عج)، واسطه رفع غمها هستند. این موضوع به ما قدرت میدهد تا در مواجهه با استرسهای روزمره، بدانیم که کانال ارتباطی قدرتمندی برای کاهش بار روانیمان وجود دارد.
وَ یَکشِفُ الضُّرَّ (برطرف کردن زیان و سختی) دامنه اثرگذاری را به امور ملموستر گسترش میدهد. ضرر میتواند شکل بیماری، فقر یا هر نوع مانع فیزیکی باشد. کشف به معنای کنار زدن پرده است؛ این به این معنا نیست که سختی، هرگز وجود نخواهد داشت، بلکه یعنی این توانایی وجود دارد که آن سختی یا بهکلی برداشته شود یا ماهیت آن تغییر یابد و تبدیل به عاملی برای رشد شود.
انسان با توسل به اهلبیت (ع)، درواقع از واسطهای میخواهد که با اجازه الهی، مسیر فیض را بهگونهای تغییر دهد که ضرر از او دفع شود. این کشف ضرر، خواه در سلامتی باشد یا در امور مالی، تجلی دیگری از همان واسطه فیضبودن است که نظم مادی را مدیریت میکند.
این مفاهیم عمیق، ما را به وظیفه عملیمان میرساند. اگر ائمه (ع) ستونهای نگهدارنده جهان و تسکیندهنده دردهای فردی ما هستند، وظیفه ما بهعنوان شیعه، پاسداشت این ارتباط است. آیتا... مظاهری معتقد است: «ما مدعی هستیم که انشاء ا... امامزمان (عج) میآیند، لذا همه ما باید منتظر آمدن ایشان باشیم.
همه ما سرباز امامزمان (عج) هستیم و باید یک صبحگاهی داشته باشیم و صبحگاهی ما زیارت جامعه است.» این زیارت درواقع تجدیدبیعت صبحگاهی ما با اهلبیت (ع) است که هر روز تأکید میکند ثبات جهان و آرامش روح ما، در گرو پیوستگی فعال ما با مقام شامخ ایشان است تا زمینه برای ظهور کامل آن نظم جهانی فراهم آید.