این هفته اگر سراغ دوست یا آشنایی رفته باشید که در بورس سرمایهگذاری کرده باشد، میدانید که یک چشمش اشک بوده و یک چشمش خون.
ایمان فروزاننیا | شهرآرانیوز؛ این هفته اگر سراغ دوست یا آشنایی رفته باشید که در بورس سرمایهگذاری کرده باشد، میدانید که یک چشمش اشک بوده و یک چشمش خون. شاخص بورس و بسیاری از سهمهای این بازار در هفته گذشته کاهش قیمت بیسابقهای را شاهد بودند. البته بیسابقه در چند ماه اخیر، وگرنه بازار بورس هم مثل هر بازار مالی دیگری بالا و پایینهای خودش را داشته و دارد. بیشتر افرادی هم که ناراحت و سرخورده هستند، از این نکته غافلاند و تصورشان از بورس بر اساس همین یکیدو سال گذشته ساخته شده است. این تصور غلط رفتارهای غلطی را به دنبال دارد که به پایین آمدن ارزش سهمهای مختلف در بورس دامن میزند.
بگذارید مقصران ریزش اخیر بورس را به شما معرفی کنم. مقصر اول دولت است که تکلیفش برای عرضه سهمهای پالایشگاهی در بورس مشخص نیست.
مردم منتظر بودند تا سهام شرکتهای بزرگ پالایشگاهی (شبندر، شپنا، شتران) در غالب صندوق دارا دوم یا سوم در بورس عرضه شود، ولی برخلاف این تصور، خبر رسید که این سهامها قرار است به نحو دیگری (بلوکی) در بازار معامله شوند و در صندوقهای دولتی نخواهند بود. همین موضوع باعث افت قیمت این سهامها شد و مردم را به صف فروش سهمشان کشاند که بر شاخص بورس هم تأثیر منفی داشت. دلیل دیگر پایین آمدن شاخص بورس، کاهش قیمت دلار است که از ۲۵ هزار تومان به کانال ۲۲ هزار تومان برگشت، اما این عوامل جرقههای اصلاح شاخص اخیر هستند و بهتنهایی نمیتوانستند بازار بورس را اینطور قرمز و نزولی کنند. مقصر اصلی وضعیت این روزهای بورس سهامداران آماتوری هستند که با اصلاح شاخص میخواهند یکهو کل پولشان را از این بازار خارج کنند. هرروزی هم که ارزش سرمایهشان کم میشود، برای فروش سهمهایشان تلاش بیشتری میکنند و همین موضوع باعث نزولیتر شدن بازار میشود.
روزی که سهامداران خرد میترسند و شروع به فروختن سهمهایشان میکنند، آغاز جشن صاحبان عمده سرمایه است. این افراد هرروز بخش کمی از سهامهای مردم هراسان را در کف قیمت میخرند. این موضوع باعث پایین آمدن روزانه قیمت سهم میشود. این کاهش قیمت تا زمانی که فروشندهها صف بستهاند، ادامه پیدا میکند. صاحبان سرمایه در این مدت بهصورت پلکانی سهمهای زیادی را جمع میکنند و آنقدر این را کار را ادامه میدهند تا فروشندهها کم شوند. با کم شدن فروشنده و متعادل شدن بازار، ارزش سهام بالا میرود. با وضعیت اقتصادی فعلی و تورم موجود، بالا رفتن ارزش یک سهم در درازمدت ردخور ندارد. صاحبان سرمایه وقتی سود منطقی کسب کنند، آرامآرام سهمهایشان را میفروشند، آن هم در روزهایی که خریداران از فروشندهها بیشترند. با این کار ارزش سهامشان هم افت نمیکند. بعد از مدتی سرمایهشان نقد و البته نسبت به زمان شروع سرمایهگذاری چندبرابر میشود و مینشینند یک کنار و منتظر روزی میشوند که دوباره سهامداران خرد بترسند و دوباره این داستان را تکرار کنند. سهامداران خردی در بازار سرمایه ضرر نمیکنند که الگوی رفتارشان الگوی رفتار صاحبان سرمایه باشد. در روزهای نزولی سهم بخرند و در روزهای متعادل بازار یا صعودی بفروشند.
ماجرای بورس یک درس مهم دیگر هم دارد که اگر به آن توجه شود، جلو بسیاری از ضررهای احتمالی در آینده را خواهد گرفت. در این یک هفته که برخی افراد ۴۰ درصد از کل سرمایهشان را از دست دادند، صندوقهای سرمایهگذاری ضررهای کمی (بین ۱ تا ۱۰ درصد) را شاهد بودند. این دوباره ثابت میکند که مطمئنترین محل برای سرمایهگذاری افراد آماتور که سرمایه کمی دارند، صندوقهای سرمایهگذاری است. صاحبان این صندوقها بورس و سهمهای آن را میشناسند، از طریق سرمایههای اندک مردم، ابزار مالی قدرتمندی ساختهاند و کلی فن بلدند که آنها را از ضررهای هنگفت در روزهای ریزش بازار مصون میکند.