روزهای تلخ پرافتخارترین مربی ایرانی تاریخ لیگ برتر یعنی امیر قلعه نویی آنقدر ادامه پیدا کرد تا او تصمیم به استعفا گرفت.
به گزارش شهرآرانیوز؛ روزهای تلخ پرافتخارترین مربی ایرانی تاریخ لیگ برتر آنقدر ادامه پیدا کرد تا او تصمیم به استعفا گرفت. تصمیمی سخت و کاملا دسته اول در کارنامهاش. حالا آیا واقعا امیر قلعهنویی به پایان راه خود در فوتبال ایران رسیده است؟
از تابستان ۱۳۸۰ که بعد از یک دوره آموزش مربیگری در بایرلورکوزن روی نیمکت برق تهران نشست، تا تابستان ۱۳۹۹ که بعد از شکست مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی از مربیگری سپاهان استعفا کرد، برای ۲۰ سال امیر قلعهنویی هیچوقت از هیچ باشگاهی استعفا نکرده بود. هیچوقت به دلیل مشکلات عصبی و حملههای قلبی مجبور نشده بود تیمش را رها کند و هیچوقت ندیده بودیم ساکت و آرام کنار زمین بایستد و هرازگاهی با لبخندی تلخ به اتفاقات درون میدان واکنش نشان دهد. اما در شب باخت در جام حذفی مقابل استقلال همه این اتفاقات برای امیر قلعهنویی رخ داد. مردی که از سال ۸۰ عادت کرده بودیم او را همیشه روی یکی از نیمکتهای باشگاهی و ملی ببینیم، حالا در خانهاش مشغول استراحت است. آیا مأموریت ژنرال در فوتبال ایران در ۵۶ سالگی به حالت تعلیق درآمده است!
تولد یک ژنرال
امیر قلعهنویی هیچوقت روابط خیلی خوبی با علی فتحا... زاده نداشت، اما بزرگترین لطف را او در حقش کرد و رابطه خوب مدیرعامل استقلال و مدیران بایرلورکوزن، امیر قلعهنویی را برای گذراندن دورههای مربیگری به این باشگاه آلمانی فرستاد. چندماه بعد امیر به ایران برگشت و اولین تجربهاش در کشاورز چندان خوب از آب درنیامد. برق تهران پیشنهاد سرمربیگری برایش فرستاد. امیر قلعهنویی روی نیمکت برق نشست، اما باز هم نتوانست برق را راهی دسته اول کند، اما اتفاقی که شمایل مربیگری را برای قلعه نویی ساخت، رودررویی برق تهران و پرسپولیس در جام حذفی همان سال بود. تیم امیر متعصبانه جلو پرسپولیس مقاومت کرد و بازی به وقتهای اضافه رفت. برق در وقتهای اضافه باخت، اما تصویر مربی آیندهدار فوتبال ایران در همان مسابقه برای امیر قلعهنویی ساخته شد. سال ۸۱ بهعنوان مربی موقت به استقلال آمد و با قهرمانی جام حذفی موقعیتش را در قلب هواداران تثبیت کرد. فصل بعد در میانههای مسابقات، به اهواز رفت و استقلال اهواز را در هفته آخر در لیگ نگه داشت. دوباره به استقلال برگشت؛ اینبار طولانیتر و برای ۳ سال متوالی روی نیمکت آبیها نشست و در پایان سال سوم استقلال را برای اولینبار در لیگ برتر فوتبال ایران قهرمان کرد. این قهرمانی هم درجه ژنرال را برای قلعهنویی به همراه داشت و هم نیمکت تیمملی ایران را به او هدیه داد.
یک اشتباه نابخشودنی
قرارداد قلعهنویی و فدراسیون فوتبال ایران یک وصلت نافرجام دوطرفه بود. ایران در جامملتهای آسیا حذف شد و قلعهنویی هیچوقت بعد از جدایی از تیم ملی در هیچکدام از باشگاههایی که مربیگری کرد، عطش و انگیزه سابق را نداشت. او خیلی زود قله فوتبال ایران را که همان تیم ملی بود، دیده بود و هیچ نیمکت دیگری راضیاش نمیکرد. بعد از جدایی از تیمملی مدتی به مس کرمان رفت، دوسالی به سپاهان رفت و حتی در قهرمانی لیگ دبل کرد، بازگشتش به استقلال چهارمین جام قهرمانی را برای او و استقلال به همراه داشت، اما مردی که در دوره اول حضور در استقلال تیمی از جوانان و آکادمی را ساخته بود و تمام زندگیاش صرف فوتبال میشد، دیگر نه حوصله کار با جوانان را داشت و نه اجازه میداد فوتبال تمام زندگیاش را ببلعد.
در هر باشگاهی یک فهرست بلندبالا از ستارهها را میداد و جز فوتبال برای دغدغههای دیگری مانند رستورانداری و تجارت وقت بیشتری میگذاشت. امیر قلعهنویی سقف آرزوهای یک مربی ایرانی را که نیمکت تیم ملی بود، تجربه کرده بود و دیگر سپاهان و استقلال و ملوان و تراکتور برایش تفاوتی نداشتند.
۷ سال قحطی
از آخرین جامی که امیر قلعهنویی در فوتبال ایران گرفت، ۷ سال میگذرد. از سال ۱۳۹۳ ژنرال در هیچجا موفق نبوده و در تهران، تبریز یا اصفهان خاطره خوبی از او باقی نمانده است. مربیانی در دنیا میتوانند طول عمر بالایی داشته باشند و در دهههای مختلف برای تیمهایشان قهرمانی بیاورند که روی یک تاکتیک خاص تمرکز نداشته باشند و بتوانند همراه با دگردیسیهای دنیای فوتبال خودشان را تطبیق بدهند، اما ژنرال در تمام این سالها با یک سبک و سیاق مشخص فوتبال بازی کرده است و به نظر میرسد مهمترین دلیل قحطی جام در ۷ سال گذشته همین باشد. اینکه مشت او برای حریفانش باز است و پیش از مسابقه میدانند از تیم قلعهنویی باید انتظار چه چیزی را داشته باشند.
تعلیق یک ژنرال
چندسال پیش که شمع تولد پنجاهسالگی را در مراسمی باشکوه فوت کرد، لیدرها و دوستانش برایش دم گرفتند: «امیرکبیر فوتبال ایران». دوستانی که این لقب را به او دادند، هیچوقت تصور نمیکردند همان کسی رگ دست امیر را میزند که امیر سالها برایش بازی کرد و قهرمانیهای لیگ برتر را وقتی به دست آورد که او روی نیمکتش نشسته بود.
امیر قلعهنویی هم مثل امیرکبیر از خودی خورد. همان استقلالی که کنار امیر قهرمان شد و امیر را بزرگ کرد، حالا حکم تعلیقش از فوتبال را امضا کرد. ۲ شکست در کمتر از چند روز کار سپاهان در این فصل فوتبال ایران را به آخر رساند و کسی چه میداند؛ شاید کار امیرخان هم به پایان رسیده باشد. این را هم بگذاریم جزو شوخیهای تاریخ؛ امیر قلعهنویی، کسی که در تمام ۲۰ سال دوران حضورش در لیگ و فوتبال ایران همیشه با اتهاماتی مثل زدوبند و تبانی و حمایت از سمت دستهای پشتپرده فوتبال روبهرو بود، با چنداشتباه داوری سلسلهوار به ضرر تیمش به پایان راه در فوتبال ایران رسید.
کسی نمیداند او فصل بعد را روی نیمکت تیمی دیگر شروع میکند یا به بازنشستگی فکر میکند، اما چیزی که برای همه مسلم است، اینکه همان کسانی که او را ژنرال فوتبال ایران کرده بودند، مدتهاست خلع درجهاش کردهاند.