بسیاری از ما یا زمانی خود هدف قلدری قرار گرفتهایم یا دستکم یکبار در زندگی شاهدش بودهایم. در سالهای اخیر برای این مفهوم زیرشاخه جدیدی هم تعریف شده است، با عنوان «قلدری سایبری». این نوع از قلدری معمولا ریشه در استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی دارد و امروزه بهعنوان معضلی جدی در حوزه سلامت عمومی پذیرفته شده است.
ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ بسیاری از ما یا زمانی خود هدف قلدری قرار گرفتهایم یا دستکم یکبار در زندگی شاهدش بودهایم. در سالهای اخیر برای این مفهوم زیرشاخه جدیدی هم تعریف شده است، با عنوان «قلدری سایبری». این نوع از قلدری معمولا ریشه در استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی دارد و امروزه بهعنوان معضلی جدی در حوزه سلامت عمومی پذیرفته شده است. برای بهتر فهمیدن این مفهوم تقریبا جدید باید اول بدانیم خود قلدری به چه معناست.
قلدری چیست؟
قلدری نوع بهخصوصی از پرخاشگری است که در آن رفتار فرد با نیت آسیبرساندن یا ایجاد مزاحمت برای مدتی و بهکرات انجام میشود و نابرابری قدرت در آن وجود دارد. یعنی فرد یا گروه قدرتمندتر به فرد یا گروه کمقدرتتر حمله میکنند. این رفتار پرخاشگرانه و تکرارشونده ممکن است بهصورت حضوری یا برخط انجام شود و بر ۳ نوع است: فیزیکی، کلامی یا روانی. کتک زدن، لگد زدن یا هل دادن (یا حتی فقط تهدید به انجام این کارها) و همچنین دزدیدن، پنهانساختن یا ازبینبردن متعلقات قربانی، بیگاریکشیدن از او و اذیت و آزار یا تحقیر او از مصادیق «قلدری فیزیکی» هستند.
قلدری کلامی عبارت است از ناسزاگویی، دستانداختن، مسخرهکردن، توهین یا هرگونه رنجاندن از طریق کلام. در قلدری روانی فرد از سخنگفتن با قربانی سر باز میزند، او را از گروهها و فعالیتهای خود کنار میگذارد، دربارهاش دروغ یا شایعهپراکنی میکند و او را مجبور به انجام کارهایی میکند که علاقهای به انجامشان ندارد.
قلدری سایبری چیست؟
با حضور فناوری در دنیای امروز، طبیعی است که قلدری هم از دنیای واقعی، در حیاط مدرسه یا سر گذر، فراتر برود و به دنیای مجازی وارد شده باشد. قلدری سایبری یا آزار و اذیت رایانهای میتواند در هر جایی و هر زمانی اتفاق بیفتد؛ در خانه، از طریق گوشیهای هوشمند، ایمیل، پیامک و شبکههای اجتماعی و در ۲۴ ساعت شبانهروز و شاید حتی همزمان با صدها نفر دیگر. قلدرهای سایبری از فناوری دیجیتال برای اذیت و آزار، تهدید یا تحقیر دیگران استفاده میکنند. تفاوت این نوع قلدری با انواع قدیمیتر قلدری کردن در این است که قلدری سایبری نیازمند داشتن قدرت فیزیکی، افراد بسیار یا ارتباط رودررو نیست.
تقریبا هرکسی که به اینترنت یا یک گوشی تلفن همراه دسترسی داشته باشد، میتواند در مقام یک قلدر سایبری ظاهر شود. این افراد بیشتر اوقات حتی مجبور به برملاساختن هویت واقعی خود هم نمیشوند. قلدرهای سایبری میتوانند هرروز هفته به شکنجهکردن قربانیهایشان ادامه دهند.
قلدریهای آنها میتواند در هر جایی قربانی را دنبال کند. گاهی فرد قربانی حتی در خانه خود هم احساس امنیت نخواهد کرد و با تنها چند کلیک صدها یا حتی هزاران نفر شاهد این تحقیرشدن او خواهند بود. روشهای کودکان و نوجوانان برای قلدری سایبری میتواند دقیقا به اندازه گجتهایی که در دست دارند و فناوری موجود در این گجتها، متنوع و خلاقانه باشد: از فرستادن پیامهای تهدیدآمیز یا تسمخرآمیز از طریق ایمیل، سرویس پیامک، شبکههای اجتماعی یا پیامرسانهای فوری گرفته تا هک ایمیل یا دزدیدن هویت آنلاین کسی بهمنظور آسیبرساندن و تحقیر او. بعضی از این قلدرهای سایبری تنها برای حمله به یک شخص حتی وبسایت یا صفحهای در شبکههای اجتماعی ایجاد میکنند. از آنجا که قلدریکردن به این روش کار سادهای است، یک کودک یا نوجوان میتواند روزی بهراحتی از قالب یک قربانی به قالب یک قلدر سایبری درآید و در زمانی دیگر دوباره به جایگاه پیشین خود بازگردد.
آیا قلدرهای سایبری خود قربانی هستند؟
همه ما طبیعتا با قربانیان قلدرهای سایبری همدردی میکنیم، اما خود قلدرهای سایبری چه؟ آیا آنها باید بهسبب اعمالشان کنار گذاشته شوند؟ یا باید به آنها هم کمک کرد و آنها هم ممکن است از مشکلات روانی مشابه قربانیانشان رنج ببرند؟
پژوهشی با عنوان «آیا قلدرهای سایبری هم رنج میکشند؟» نشان میدهد که ممکن است قلدرهای سایبری، خود نیاز به کمک داشته باشند. قلدرهای سایبری در مقایسه با افرادی که چنین رفتارهایی ندارند، با میزان بالاتری از افسردگی، استرس و اضطراب دستوپنجه نرم میکنند. در یک کلام، آنها بحرانزده هستند. این پژوهشگران معتقدند یکی از دلایل مشکلات روانی قلدرهای سایبری میتواند این باشد که خود در گذشته قربانی بودهاند و حالا دچار یک ترومای احساسی دیرپا هستند. این قربانیان پیشین قلدری به تلافی آنچه بر سرشان آمده است، حالا خود به یک قلدر تبدیل شدهاند.
درواقع افرادی که در این دسته «قربانیـقلدرها» قرار میگیرند، در بیشتر موارد با پیامدهای بدتری روبهرو میشوند. یافتههای پژوهشی با موضوع رابطه میان قلدری و میزان ابتلا به افسردگی، نشان میدهد که هم در قلدرها و هم در قربانیـقلدرها احتمال ابتلا به افسردگی افزایش مییابد. علاوه بر این، احتمال اینکه قلدرها در آینده معتاد به مصرف الکل شوند، بالاتر است.
حالا ما چطور باید با قلدرهای سایبری رفتار کنیم؟ از طرفی برخی معتقدند قلدری سایبری یک عمل مجرمانه است و برخی دیگر باور دارند توجه به اصلاح و بازپروری در مواجهه با این افراد رویکرد پایدارتری است. بحث و مجادله بر سر این موضوع پایانی نخواهد داشت. آنچه باید در شرایط فعلی به فکرش باشیم، یافتن بهترین راهحل موجود و تدبیراندیشی برای این مشکل است. میدانیم داشتن شخصیتی پرخاشگر حاصل آزارها و سوءرفتارهایی است که فرد در دوران کودکی متحمل میشود. پس وظیفه ماست که این دور باطل را جایی متوقف کنیم. بهجای اینکه فقط روی کمک به قربانیها تمرکز کنیم، باید به سراغ اصل و ریشه مشکل برویم و به خود یادآوری کنیم که قلدرهای سایبری نیز احتمالا خود زمانی قربانی بودهاند.
نباید فراموش کرد که تنها ۱۱ درصد از نوجوانانی که مورد حمله قلدرهای سایبری قرار میگیرند، درباره آن به یکی از والدین خود اطلاع میدهند. ترس آنها از این است که بیتجربه و بچه خطاب شوند. اگر قربانیان مشاوره درست دریافت نکنند، ممکن است تصمیم بگیرند به روش خودشان با این مشکل روبهرو شوند و به فکر تلافی و انتقامگرفتن بیفتند. پژوهشی دیگر در این زمینه با عنوان «ویژگیهای قلدرهای سایبری دوره کالج» نشان داده است احتمال ارتکاب قلدرهای سایبری به جرائم موادمخدر و اعمال پرخاشگرانه بیشتر از دیگران است. واکنشهای خشونتبار جوانان و نوجوانان در برابر قلدری موضوع تازهای نیستند. در دهه ۱۹۹۰، ایالات متحده پر شده بود از پسران دبیرستانی قربانی قلدری و طردشده از اجتماع که در مدارس این کشور دست به تیراندازی میزدند.
بهتر است پیش از رسیدن شرایط به آن مرحله دست به کاری بزنیم تا جلو وقوع اعمال مجرمانه جدی در آینده را گرفته باشیم. معنای حرف ما این نیست که قلدرهای سایبری نباید عواقب کارشان را ببینند، بهویژه در مواردی که اذیت و آزار ادامه دار و شدت آن زیاد است. هرکسی باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد، اما نحوه مواجهه ما با قلدرهای سایبری میتواند پیامی روشن برای آنها در بر داشته باشد. میتوانیم به آنها این پیام را بدهیم که پذیرایشان نیستیم و در انزوا قرارشان دهیم، یا میتوانیم الگوی رفتاری درستی پیش رویشان بگذاریم و کمکشان کنیم به آن دست یابند. بدیهی است که در ابتدا نخواهیم توانست وخامت مشکل قلدری سایبری و میزان مخرببودن آن را به حداقل برسانیم، اما باید بدانیم این معضل حل نمیشود مگر اینکه بایستیم و به این سوی ماجرا هم بپردازیم و آن را به رسمیت بشناسیم.
هیچ راهحل سادهای برای مقابله با قلدری یا قلدری سایبری وجود ندارد، اما از آنجا که قلدرها یا قلدرهای سایبری بهندرت به یک یا دوبار اکتفا میکنند، (حملههای آنها بیشتر بهطور مستمر و تا مدتی اتفاق میافتد) شما هم باید مثل آنها پیگیر باشید و تمامی موارد قلدری را یکبهیک گزارش دهید تا زمانی که این حملات دیگر قطع شوند. یادتان باشد هرگز دلیلی ندارد شما با هیچکدام از انواع قلدری کنار بیایید. خودتان را مقصر ندانید. شما تقصیری ندارید و اشتباهی انجام ندادهاید. فرقی نمیکند قلدرها چه میگویند یا چه میکنند، شما نباید از هویت خودتان و احساسی که دارید، شرمگین باشید. فرد قلدری که شما را آزار میدهد، دچار مشکل است، نه شما.