بالانشینی گلگهر و قعرنشینی ماشینسازی از نکات جذاب نیمفصل دوم لیگ برتر بود
به گزارش شهرآرانیوز؛ دور برگشت لیگ برتر با قهرمانی پرسپولیس پایان یافت؛ تیمی که درمجموع هم قهرمان لیگ برتر شد و نشان داد شایستهترین تیم برای تصاحب جام است، تیمی که با کالدرون شروع و با یحیی تمام کرد.
پرسپولیس یحیی گلمحمدی در دور برگشت بازیها تهاجمیترین تیم بود و این نشان میدهد پرسپولیس مدل یحیی تهاجمیتر از پرسپولیس مدل کالدرون بود؛ ضمن اینکه در فاز دفاعی پرسپولیس بههمراه تراکتور و نساجی بیشترین صلابت را داشت. در کارنامه این ۳ تیم و در ۱۵ بازی دور برگشت تنها ۱۰ گل خورده دیده میشود. بدونشک اگر یحیی گلمحمدی از ابتدای فصل سرمربی تیم پرسپولیس بود، در پایان فصل میتوانست برای تصاحب تهاجمیترین تیم لیگ برتر، چالشی جدی با استقلال داشته باشد. استقلال با ۵۵ گل زده در مجموع ۳۰ بازی، عنوان بهترین تیم در فاز تهاجمی را به خود اختصاص داده است؛ ضمن اینکه عنوان بهترین خط دفاعی فصل نیز در اختیار پرسپولیس است با ۱۷ گل خورده در ۳۰ بازی.
بهترین تیم در دور برگشت بعد از پرسپولیس، فولاد بود؛ تیم جواد نکونام. تیمی که در بیش از نیمی از بازیهایش حریفان را شکست داد. در شروع دور برگشت جواد نکونام در یک تصمیم درست و با جذب مهرههای تهاجمی جدید از جمله فرشاد احمدزاده، پاتوسی و...، فولاد را با اندیشه تهاجمی روانه میدان کرد. او در بازی با سپاهان ازسوی امیر قلعهنویی متهم به بازی دفاعی و تقلید از سبک کارلوس کیروش شد، اما فولادی که ما در نیمفصل دوم دیدیم، اصلا چنینخصیصهای نداشت. جواد نکونام که در ابتدای مسیر مربیگری و کسب تجربه است، خیلی زود متوجه شد که فوتبال دفاعی یک جایی از حرکت میایستد و مهمترین موفقیتها در فوتبال تهاجمی است. قهرمان ۲ دوره لیگ برتر حالا با صعود به لیگ قهرمانان آسیا در حال بازگشت به روزهای خوب خود است. فولاد با عملکردی که در نیمفصل دوم به نمایش گذاشت، نشان داد شایستگی صعود به لیگ قهرمانان آسیا را داشت.
و، اما نساجی، بهترین تیم در فاز دفاعی در دور برگشت به همراه پرسپولیس و تراکتور بود؛ تیمی که با محمود فکری به یک تیم دیگر و امتیازگیر تبدیل شد. این تحول درحالی بود که بازیکنان نساجی در دور برگشت یکبهیک مصدوم میشدند و در بازی پایانی با شهرخودرو، این تیم ۱۰ بازیکن خود را در اختیار نداشت. این یک توفیق اجباری برای مازنیها بود؛ بهاینخاطر که محمود فکری به بازیکنان جوان میدان داد. محمود فکری که اولین فصل حضور در لیگ برتر را بهعنوان سرمربی تجربه میکرد، در نساجی نشان داد اندیشههای نویی برای تزریق به فوتبال باشگاهی دارد؛ نمونهاش بازی با ۳ دفاع در ۲ دیدار پایانی دربرابر ذوبآهن و شهرخودرو.
تیمی که بیم سقوط داشت، درنهایت با رتبه تکرقمی به کارش پایان داد و این درحالی بود که محمود فکری بعد از برعهدهگرفتن هدایت تیم، اجازه جذب بازیکن جدید را نداشت و با همان تیم به کارش ادامه داد؛ تیمی که همانطور که اشاره شد، بازیکنان زیادی را تا پایان بازیها از دست داد. اتفاقی که در نساجی رخ داد، بهخوبی نشان داد یک مربی تاچهاندازه میتواند در موفقیتهای تیم دخیل باشد.
جدول دور برگشت بهراحتی نشان میدهد چرا تیمهایی، چون سپاهان، سهمیه حضور در لیگ قهرمانان را از دست دادند یا چرا تیمهایی، چون گلگهر در جدول بازیها باقی ماندند. گلگهر با مجید جلالی در نیم فصل دوم جزو ۶ تیم بالای جدول بود و حتی در جدول بالاتر از تیمی، چون سپاهان ایستاد. موفقیت تیمهایی، چون نساجی و گلگهر نشان داد اگر تیمی در دور رفت بازیها امتیازات زیادی از دست بدهد، با تدبیر و چارهاندیشی میتواند در دور برگشت بازیها شرایطش را بهطورکل تغییر دهد.
سایپا در نیمفصل دوم بازیها با ۹ تساوی درنهایت در جدول بازیها باقی ماند. این تیم تنها در ۳ بازی شکست خورد؛ هرچند باید به این نکته اشاره کرد که در هفته پایانی خوششانس بود که سقوط نکرد. این نشان میدهد در فوتبال سهامتیازی، تساوی با باخت زیاد فاصلهای ندارد. صنعتنفت و ماشینسازی، ۲ تیم انتهایجدول در دور برگشت بازیها بودند؛ اما به لیگیک سقوط نکردند. تیمهای سقوطکننده شاهین و پارس جنوبی بودند. این اتفاق نشان میدهد امتیازاتی که آنها در دور برگشت بازیها کسب کردند، برای بقا کافی نبوده است. صنعتنفت بدونشک مدیون امتیازاتی است که در دور رفت بازیها کسب کرده بود. این تیم با ازدستدادن شانس کسب سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا تا رده پانزدهم جدول سقوط کرد!