بحرین دومین کشوری است که پس از امارات متحدهعربی در روزهای گذشته، با رژیم صهیونیستی به توافق رسید و بهصورت رسمی گامی بزرگ در جهت عادیسازی روابط خود با این رژیم برداشت. درحالیکه برخی دیگر از کشورهای عربی نیز برای گام نهادن در این مسیر درحال ارزیابی شرایط هستند، اقدام اخیر بحرین همانند امارات، با واکنشهای منفی در جهان اسلام و کشورهای منطقه مواجه شده است.
علی قدیری | شهرآرانیوز؛ بحرین دومین کشوری است که پس از امارات متحدهعربی در روزهای گذشته، با رژیم صهیونیستی به توافق رسید و بهصورت رسمی گامی بزرگ در جهت عادیسازی روابط خود با این رژیم برداشت. درحالیکه برخی دیگر از کشورهای عربی نیز برای گام نهادن در این مسیر درحال ارزیابی شرایط هستند، اقدام اخیر بحرین همانند امارات، با واکنشهای منفی در جهان اسلام و کشورهای منطقه مواجه شده است.
در واکنش به اقدام اخیر بحرین، وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای، اعلام برقراری روابط دیپلماتیک میان بحرین و رژیم صهیونیستی را بهشدت محکوم کرد و آن را اقدامی ننگین و خفتبار ازسوی بحرین دانست که آرمان فلسطین و چندین دهه مبارزه و تحمل رنج و مصیبت مردم فلسطین را در قربانگاه انتخابات آمریکا ذبح میکند.
در همین راستا، عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، در حساب توئیتری خود نوشت: «برقراری ارتباط بین کشورهای عربی منطقه و رژیم کودککش صهیونیستی نهتنها کمکی به احقاق حق مردم مظلوم فلسطین محسوب نمیشود، بلکه هزینههای انتخاباتی ترامپ است که دولتهای عربی، سخاوتمندانه و از جیب مردم خود میپردازند».
واکنش منفی به توافق کشورهای عربی منطقه با رژیم صهیونیستی، تنها به ایران محدود نماند و کشورهای دیگری نیز این اقدامات را محکوم کردند. به عنوان نمونه، وزارت خارجه ترکیه در واکنش به توافق سازش بحرین با رژیم صهیونیستی، طی بیانیهای اعلام کرد: «این اقدام منامه، ضربه جدیدی به تلاشها برای دفاع از فلسطین وارد میکند».
برای بررسی بیشتر موضوع و تأثیر توافقات اخیر بر منطقه خاورمیانه، سراغ دکتر احمد فاطمینژاد، استاد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، رفتهایم.
فاطمینژاد در پاسخ به این پرسش شهرآرانیوز که توافق بحرین با رژیم صهیونیستی را در چه چارچوبی باید تحلیل کرد، گفت: «فکر میکنم توافق بحرین و رژیم صهیونیستی را باید در ادامه توافق این رژیم با امارات متحدهعربی دانست و درنتیجه، این توافقها را در چارچوبی کلانتر تحلیل کرد؛ یعنی چارچوب عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و نه تکتک این کشورهای عربی بهصورت مجزا و مستقل. این توافقها در شرایط فعلی، پیامدهای خاصی را نیز میتواند بهدنبال داشته باشد که یکی از آنها اثرگذاری بر انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکاست».
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی چه تأثیری بر منطقه خاورمیانه خواهد گذاشت، گفت: «یکی از مسائل پایهای در منطقه خاورمیانه، منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی است.
مسیر این منازعه، کیفیت، دوام و تحولات ناشی از آن بر وضعیت خاورمیانه بسیار اثرگذار است. در شرایط کنونی باید بررسی کنیم که روابط هرکدام از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در چه وضعیتی است، چه تصمیماتی گرفتهاند و به چه مسیری خواهند رفت. عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، اتفاقی جدی است؛ چون اگر این موضوع تبدیل به یک جریان شود و پس از چندین دهه سایر کشورهای عربی نیز بهسمت حلوفصل مشکلات خود با رژیم صهیونیستی بروند، آن زمان دیگر نمیتوانیم از منازعه اعراب و اسرائیل سخن بگوییم و نهایتا میتوانیم از منازعه فلسطین یا گروههایی خاص با رژیم صهیونیستی صحبت کنیم و این به معنی آن است که ماهیت سیاست بینالمللی در منطقه خاورمیانه، اساسا متفاوت خواهد شد. هرچند که معتقدم این تفاوت مدتهاست آغاز شده است و در دو دهه اخیر شاهد تنشی جدی میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی نبودیم.
اما تفاوت اتفاقات امروز با دو دهه گذشته، در این است که آنچه پیشتر وجود داشت، اکنون دیگر رسمی شده است و این یعنی یک گام مثبت در جهت منافع رژیم صهیونیستی». استاد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این پرسش که توافقات اخیر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی چه تأثیری بر سرنوشت آرمان فلسطین خواهد گذاشت، گفت: «اگر تاریخچه رفتار رژیم صهیونیستی با مسئله فلسطین را بررسی کنیم، متوجه میشویم که بهترین زمان برای فلسطینیها زمانی بوده است که اعراب بسیار قاطع و با رویکرد نظامی در برابر اسرائیل قرار گرفتهاند و این نحوه مواجهه، تنها به دهههای اولیه بازمیگردد.
اما از دهه ۱۹۷۰ بدین سو پس از توافق مصر با رژیم صهیونیستی، وضعیت فلسطینیها متفاوت میشود و دیگر شاهد آن فشار بر رژیم صهیونیستی نیستیم و بهتدریج این فشار کاهش هم یافته است. بالاترین تفسیری که از وضعیت امروز میتوان داشت، این است که رژیم صهیونیستی تلاش میکند بهمرور زمان، مسئله فلسطین را به مسئلهای ملی تنزل دهد؛ یعنی صرفا اعتراض مردمی خاص در یک منطقه جغرافیاییِ محدود، به وضعیت و نظم سیاسی مستقر در آن منطقه و نه یک مسئله مرتبط با جهان اسلام.
برخلاف تفسیری که امروز برخی کشورهای عربی ارائه میدهند و این توافقهای اخیر را به نفع مردم فلسطین تفسیر میکنند، چنین روندی به ضرر آرمان فلسطین خواهد بود. اگر وضعیت به گونه متفاوت پیش میرفت که رژیم صهیونیستی در منطقه، محدود و منزوی و توسط دیگر کشورهایی که آن را به رسمیت نمیشناسند محاصره میشد، شرایط برای فلسطین بسیار متفاوت و بهتر رقم میخورد تا اکنون که این وضعیت تغییر پیدا کند و کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی همانند یک کشور عادی رفتار کنند. وضعیت کنونی در فضای بینالمللی، بدین ترتیب تفسیر خواهد شد که اعراب، فلسطین را تنها گذاشتهاند و این به معنی آن است که در سازمانهای تأثیرگذار بینالمللی، موقعیت فلسطین تضعیف خواهد شد».