صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

اثر سلامت جسمی بر روان کودک

  • کد خبر: ۴۳۴۰
  • ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۲
حسین فکوری استادیارگروه روان‌شناسی‌ و علوم تربیتی دانشگاه آزاد

در فارسی ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید عقل سالم در بدن سالم است؛ با اینکه این ضرب‌المثل کمی اغراق‌آمیز است، ولی اثر سلامت جسم در سلامت عقل و روان هم انکارنشدنی است و بر همین اساس ناراحتی‌های جسمی که در روان اثر می‌گذارد، 2دسته است.
نقایص و بیماری‌های جسمی مادرزاد موضوع اول است و این بیماری‌ها و نقایص از بدو تولد با کودک همراه است؛ به همین دلیل پزشکان برای سلامت پدر و مادر اهمیت زیادی قائل‌اند و تا حدی که بتوانند با پیشگیری‌ها و توصیه‌هایی از تولد کودکان بیمار و ناقص جلوگیری می‌کنند. حتی برخی از بیماری‌هایی که مادر در هنگام بارداری گرفتار آن‌ها می‌شود، روی جنین اثر می‌گذارد؛ مثلا اگر مادری در این دوران مبتلا به سرخک یا آبله شود، امکان کوری، کری و بسیاری دیگر از نقص عضوها برای کودکش وجود دارد. کودکی که ناقص و بیمار متولد می‌شود، امکان ابتلایش به بیماری‌های روانی بسیار زیاد است؛ مثلا کودکی که نابیناست، احساس کمبود خواهد کرد که شدت یا ضعف این احساس به رفتاری که دیگران با او دارند و تربیتی که از آن برخوردار خواهد بود، بستگی دارد. بیماری‌های جسمی بعد از تولد هم موضوع دیگری است که در این‌باره کودک به هنگام تولد از سلامت کامل برخوردار است، ولی بعد از تولد به نقایص و بیماری‌هایی مبتلا می‌شود که بر روان او هم تأثیر می‌گذارد؛ به‌ویژه در مواردی که بیماری‌ها مزمن شده و به طول می‌انجامد. این امر سبب می‌شود که کودک عصبی و ناراحت شود و از نظر قوای فکری و عاطفی عقب بماند؛ مثلا کودکی که به رماتیسم قلب مبتلاست و همیشه از درد و ناراحتی رنج می‌برد و توان بازی و جست‌وخیز با دیگران را ندارد، احساس کمبود و ناراحتی خواهد کرد. حتی رشد جسمانی هم بر سلامت روانی اثر خواهد گذاشت؛ اگر بلندی و کوتاهی قد از حالت عادی خارج شود، ناراحتی‌ها و نگرانی‌هایی را به دنبال خواهد داشت و بر همین اساس می‌توان به نتیجه رسید.
اول اینکه باید پدر و مادر و مربیان دقت زیادی به‌ سلامت جسمانی کودک داشته باشند. آنان موظف‌اند با مشاهده نخستین علائم از عوارض ناراحت‌کننده بعدی جلوگیری کنند.
نکته دوم هم اینکه هرگاه کودکی به نقص عضو یا بیماری لاعلاجی مبتلا بود، باید به او بیاموزند که این امر نباید زندگی او را به تباهی بکشد، بلکه او می‌تواند واقعیت را بپذیرد و از سایر نیروها و استعدادهایی که خدا در وجودش نهاده است، استفاده کند.
مثلا اگر به‌طور مادرزاد یا بر اثر ابتلا به فلج اطفال توانایی حرکت و استفاده از پاهایش را ندارد، نباید از زندگی رنج ببرد و از مغز و دست و چشم و گوش هم استفاده نکند. با این آموزش، اگرچه‌ کار آسانی نیست و به آگاهی و روشن‌بینی خاصی احتیاج دارد، می‌توان کودک را از ناامیدی و ابتلا به بیماری‌های روانی نجات داد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.