صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌وگو با امیر اشکان غلامی، خواننده مشهدی: شجریان در موسیقی جریان‌ساز است

  • کد خبر: ۴۴۰۲۰
  • ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۷
  • ۱
با امیراشکان غلامی به گفتگو نشستیم تا از تأثیر شجریان در موسیقی ایرانی و تناسبات و تضاد‌های موسیقی راک و سنتی برایمان بگوید.
شهرآرانیوز - امیر اشکان غلامی، آهنگساز و نوازنده مشهدی، از کسانی است که تلفیق خوبی از موسیقی سنتی و راک را ارائه کرده است. او در آلبوم «پلاستیکا» و در قطعه سنگفرش، با استفاده از ساز کمانچه، موسیقی کانتری را با دستگاه ماهور تلفیق کرد، که ارائه نوینی از تلفیق راک و سنتی محسوب می‌شد. با او به گفتگو نشستیم تا از تأثیر شجریان در موسیقی ایرانی بگوید و تناسبات و تضاد‌های موسیقی راک و سنتی را از منظر او بشنویم.


به نظر شما فعالیت‌های محمدرضاشجریان چه تحولی را در موسیقی ایرانی ایجاد کرده است؟

بعضی از هنرمندان که در عرصه‌های مختلف هنری فعالیت می‌کنند، صرفا هنرمند هستند، ولی بعضی دیگر جریان‌سازند. به عبارت دیگر استاد شجریان فارغ از اینکه در حوزه فعالیت خود یک استعداد محسوب می‌شود، در موسیقی کلاسیک ایرانی جزو جریان‌ساز‌ها بوده‌است.

شجریان جریان‌ساز بود، زیرا طول و عرض جغرافیای موسیقی ایران را راه نرفته، بلکه دویده‌است. این جمله از بزرگی است که می‌گوید در کوه‌های کردستان چوپانی را دیدم که غزلی از مولوی می‌خواند، وقتی از او می‌پرسند این غزل از کیست؟ جواب داده، نمی‌دانم. بعد پرسیده‌اند این آواز را از کجا آموخته‌ای؟ گفته است از آواز شجریان. اینکه شخصی بتواند غزل مولوی و سعدی و حافظ را به گوش طبقه‌ای که به کتاب و ادبیات و دانش دسترسی ندارند، برساند، این تمام رسالت یک هنرمند است.

جدا از اینکه او ظرافت‌های موسیقی سنتی را کشف کرد و به مردم شناساند، پلی هم شد برای ورود شعر نیمایی به موسیقی سنتی ایرانی. ازاین‌نظر نیز اوجریان‌ساز است. تمامی استادان موسیقی ایرانی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که موسیقی ایرانی در بسیاری از دستگاه‌ها محدودیت دارد. اما با همه این اوصاف، استاد شجریان جزو اولین اشخاصی بود که شعر نیمایی را وارد موسیقی ایرانی کرد و در آلبوم زمستان خود، شعری از استاد اخوان ثالث را گنجاند.


اینکه او با آن پیشینه مذهبی و سنتی، به شعر نیمایی رو می‌آورند و آن را وارد دستگاه آواز کلاسیک می‌کنند، حرکت نوآورانه‌ای است. به نظر خیلی دشوار است صدای سنتی را با شعری که قافیه ندارد، تنظیم کرد؟

کلا آهنگ‌سازی کردن روی شعری که وزن و قافیه ندارد و اوزان آن مرکب است، بسیار سخت‌تر است. چون خود شعر و غزل و آهنگ تا حدودی به آهنگ‌ساز خط می‌دهد برای ساخت ملودی یا آهنگ. اما آهنگ‌سازی بر روی شعر نیمایی و خصوصا شعر سپید، بسیار مشکل است و خوشبختانه این به دست کسی اتفاق می‌افتد که کننده کار است و یک استعداد ذاتی در شناخت موسیقی و شعر و آهنگ دارد.

چیزی که من همواره تاکید کرده‌ام این است که یک خواننده، بیش از دانش موسیقایی باید دانش ادبیات داشته باشد. اینکه خواننده بتواند شعر را درک کند و شعر قسمتی از وجود او شود، فقط و فقط به مقدار مطالعات ادبیاتی او بستگی دارد. در چند گفتگو از شجریان شنیدم که می‌گوید به شدت عاشق ادبیات است و شعر خواندن را دوست دارد. بخشی از تسلط او به آواز، به دلیل همین مسئله است که شعر را می‌شناسد.


آیا این قابلیت وجود دارد که از سرمایه‌های موسیقی کلاسیک ایرانی در تمام سبک‌های موسیقی استفاده ببریم و یا به عبارت دیگر سبک‌های مختلف را بومی کنیم؟

این ظرفیت وجود دارد. زیرا همه انواع سبک‌های موسیقی با هم مرتبط هستند. حتی راک و موسیقی سنتی نیز به هم ارتباط دارند و اساس موسیقی تلفیقی یعنی ترکیب دستگاه‌های موسیقی ایرانی با غربی. اینکه یک آهنگ غربی را با ساز ایرانی بنوازیم، تلفیق نیست. بلکه باید دستگاه ماهور، بیات ترک، شور را بیاوریم و با ریتم‌ها و فواصل غربی ترکیب کنیم و مطمئن باشیم این شیوه قطعا مخاطب ایرانی را به سمت خودش جذب می‌کند. من به عنوان آهنگ‌سازی که دستگا‌های ایرانی را با ریتم غربی ترکیب کرده‌ام این را می‌گویم که موسیقی ایرانی یک موسیقی بسیار غنی و دارای عقبه است. یک موسیقی که در جان و دل و روح مردم نفوذ کرده است.


به نظر شما، همان مقدار که موسیقی سنتی توانسته خود را به سطح افتخارآمیزی برساند، موسیقی راک و پاپ هم می‌توانند به جایگاه ویژه‌ای دست پیدا کنند؟

مشکل همین جاست. زمانی که به وزارت ارشاد مراجعه می‌کنید برای گرفتن مجوز، فقط دو قالب وجود دارد، موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی کلاسیک جهانی. یعنی وزارت ارشاد حتی موسیقی راک و موسیقی جز، بلوز و رپ را به رسمیت نمی‌شناسد. زمانی مخاطبان ما درک می‌کنند که چقدر موسیقی ایرانی غنی است که انواع موسیقی را در جامعه بشنوند. امروز از یک مخاطب ایرانی اگر بپرسیم چه گوش می‌دهید، اسم خواننده را می‌گوید و سبک را نمی‌داند. موسیقی در سبک‌ها معنی می‌شود نه در اشخاص.


کدام یک از آهنگ‌های شجریان را بیشتر دوست دارید و آیا خاطره شخصی با آهنگ‌های شجریان دارید؟

در رسانه‌ها زیاد دیده‌ام و شنیده‌ام که مردم از «ربنا»‌ی او بسیار صحبت می‌کنند. استاد شجریان آلبوم‌های گوناگونی دارند که دستگاه‌های مختلفی را اجرا کرده‌اند. بهتر است که اول شجریان را بشناسند و بعد ایشان را با قطعه‌ای که اساسا یک قطعه تمرینی بوده است، قضاوت کنند.

برای خود من تصنیف «دود عود» از ساخته‌های مرحوم پرویز مشکاتیان، شعر مولوی و صدای محمدرضا شجریان، بسیار تاثیرگذاراست. این قطعه در رگ و جان من نفوذ کرده و هر بار آن را می‌شنوم، احساس می‌کنم روح من طی‌الارض می‌کند، آن‌قدر که این قطعه زیباست.
 
 
تصنیف «دود عود»
 
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ز
۱۹:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۴
احسنت به شما