صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

«خادم» جواهرنشان

  • کد خبر: ۴۴۷۶
  • ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۳
۷ قاب از زندگی محمد خادم به بهانه روز تولدش؛ پدری که با تربیت ۲ قهرمان افسانه‌ای در تاریخ کشتی ایران جاودانه شد

مرتضی اخوان - هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد «صدا، دوربین، حرکت» نیتش تیواری، کارگردان هندی، به موفقیتی تاریخی در سینمای هندی دست یابد و با ملودرام‌های عاشقانه بالیوودی، شهره جهان است؛ موفقیتی که بیشتر از آنکه هنر کارگردانی تیواری یا بازی عامرخان باشد، مدیون داستان منطبق بر واقعیت فیلم و روایت زندگی پُراعجاز ماهاویر سینگ پوگات، کشتی‌گیر ملی‌پوش هندوستانی بود. روایت پرورش 2 قهرمان المپیکی توسط کشتی‌گیر بازنشسته هندی که منجر به برآورده‌شدن آرزوهای یک پدر برای مدال‌آوری فرزندانش در عرصه جهانی شد. درست شبیه داستان «خادم اصلی» کشتی ایران؛ پدری که بیشتر از آنکه مدال‌آوری‌اش در مسابقات جهانی تولیدوی آمریکا ارزشمند باشد، تربیت 2 فرزندش به‌عنوان قهرمان‌های افسانه‌ای کشتی ایران ستودنی است. محمد خادم، پدر امیر و رسول خادم، ستاره‌هایی را در کشتی خراسان تربیت کرد که شاید افتخارات آن‌ها دیگر هرگز در کشتی این خطه تکرار نشود. 12شهریور، سالروز تولد مردی است که اگر داستان زندگی‌اش جلوی دوربین هر فیلم‌سازی می‌رفت، شاید می‌توانست موفقیتی عظیم‌تر از «دنگل»، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای هند، به دست بیاورد.

 

قاب اول؛ حوالی 23کیلومتری مشهد
سکانس اول زندگی خادم‌های کشتی ایران در بیست‌وسه‌کیلومتری مشهد کلید خورد. 12شهریور1314 بود که محمد خادم در روستای ازغد به دنیا آمد. پدرش حاج‌ملا‌ابراهیم، اهل گود و پهلوانی بود؛ اهل ضرب و زنگ. کوچ از روستا به شهر خیلی سریع اتفاق افتاد و محمد در همان کودکی به‌همراه خانواده در محله سرشور مشهد ساکن شد. پسر شروشور حاج‌ملا، توی کوچه‌رفتن‌هایش از جنس لگدزدن به توپ نبود و بیشتر گلاویز دوست و رفیق‌ها می‌شد؛ گلاویزهایی که گاه دعوا و جدل بود و گاه جنس کشتی و زورآزمایی به خود می‌گرفت. بااین‌همه محمد خادم خیلی زود با رفقایش پایش به باشگاه خیام در ایستگاه سراب باز شد؛ باشگاهی برای هدایت زورآزمایی‌های جوانانه محمد و دوستانش.

 

قاب دوم؛ محمد، آزادکارِ فرنگی!
یورش‌هایش چشم استاد را گرفت. به‌سمت حریفان که حمله می‌کرد، گویی آخرین ثانیه مبارزه است. مرحوم کریم محمدیان، زیر پَروبالش را گرفت و بیشتر از سایر کشتی‌گیران به تربیت ستاره‌ای پرداخت که کشتی را هم آزاد می‌گرفت و هم فرنگی! اعجوبه مشهدی، بیش از 7 سال در مسابقات کشوری هم در رشته آزاد و هم فرنگی مبارزه می‌کرد؛ اتفاقی که کمترکشتی‌گیری در تاریخ کشتی ایران آن را تجربه کرده است. مبارزه‌ای برای فنون بالا و یورش به فنون پایین برای رستگاری روی دایره طلایی.


قاب سوم؛ باخت به ژاپنی بدبدن
63کیلوی تیم ملی کشتی در مسابقات المپیک1960 رم بدشانس‌تر از آن بود که بتواند مدال‌آور باشد؛ اما محمد خادم 2 سال بعد و در آمریکا و در عرصه مسابقات جهانی تا پای فینال رفت. خادم فینالیست آن دوره شد و نقره خود را قطعی کرد؛ اما تقریبا همه می‌دانستند مقابل اعجوبه ژاپنی شانسی ندارد، ژاپنی‌ای که فراتر از باور بود و با کشتی زمختش هیچ‌وقت مقابل هیچ حریفی شکست نخورده بود و به‌سادگی آب خوردن طلا را به خانه می‌‎بُرد! خادم بعد از آن بارها در مسابقات بین‌المللی حاضر شد؛ اما هیچ‌کدام از افتخاراتش به خوش‌رنگی مدال نقره مسابقات جهانی آمریکا نبود.

 

قاب چهارم؛ 8 مدال جهانی که از چنگش پرید!
زیروبم تاریخ کشتی را از خود کشتی بیشتر می‌داند. کارشناس کشتی‌دان کشتی ایران روایت جالبی از پدر خادم‌ها دارد. او می‌گوید اگر قوانین امروز بر کشتی دوران محمد خادم حاکم بود، بی‌تردید هفت‌هشت مدال طلای جهان و المپیک را به خانه می‌بُرد. ‌هادی عامل می‌گوید: «محمد خادم کشتی‌گیر یورشگری بود. وقتی به حریف حمله می‌کرد، حریف یا از زمین به بیرون فرار می‌کرد یا پرتاب می‌شد. آن‌موقع این اتفاق امتیاز نداشت؛ اما با قوانین جدید کشتی این حرکت برای یک کشتی‌گیر مهاجم امتیازآور است.» او سخت‌کوشی، پله‌زنی، کوه‌رفتن و طناب‌زدن خادم بزرگ را منحصربه‌فرد می‌داند و می‌گوید: «ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشت. نفسش خیلی خوب بود و سرعت بالایی در حملات و زیرگیری‌هایش داشت.»


قاب پنجم؛ هنری ارزشمندتر از نقره جهانی
نه زیرگیری‌های سریعش و نه یورش‌های ویرانگرش به حریف؛ خادم بزرگ، هنری فراتر از این‌ها داشت. حتی نقره جهانی او هم ارزشش به اندازه کاری که محمد خادم برای کشتی ایران کرد، نبود. هنر بزرگ خادم پدر، تربیت 2 فرزندی بود که در تاریخ کشتی ایران، افسانه شدند. قاب مرارت‌هایی که برای تربیت 2 کشتی‌گیر چغر و بدبدن کشید، در ذهن بسیاری از اهالی ورزش باقی مانده است. می‌گویند رسول و امیر را به سالن می‌آورد و چنان با آن‌ها تمرین می‌کرد که انگار قهرمانی المپیک و جهان را در پیش دارند. پسران لاغراندامی که به گفته خودش هیچ‌کس به «کسی»شدن آن‌ها اعتقاد نداشت. محمد خادم فرزندانی تربیت کرد که با خودش، جمعا 10 مدال جهانی و المپیک را برای کشتی خراسان و ایران به ارمغان آوردند؛ اتفاقی که شاید نه، قطعا دیگر تکرار نخواهد شد، مگر به ممکن‌شدن غیرممکن!

 

قاب ششم؛ شباهت‌های خادم‌ها
کارشناسان کشتی معتقدند سبک کشتی امیررضا خادم با پدرش نزدیک بود. دراین‌بین رسول بود که با «بُزکش»‌ها، «مچ‌گیری» و تکنیک‌های ناب خود سبکی متفاوت با پدر و برادرش را در پیش گرفته بود. بااین‌همه خادم بزرگ در سبک زندگی و رفتار، پسرانش را حسابی شبیه خودش بار آورد؛ قهرمانانی که پهلوان هم هستند. ‌هادی عامل دراین‌رابطه می‌‎گوید: «محمد خادم درباره پسرانش علاوه بر سودای مدال، سودای اخلاق هم داشت. امیر و رسول ثمره تربیت پدری هستند که خودش هم از مردان اخلاق کشتی ایران بود.»

 

قاب هفتم؛ تولد آقای کشتی
محمد خادم، پدر 2 کشتی‌گیر نابغه‌ای است که بارها پرچم ایران را در آوردگاه‌های جهانی و بین‌المللی به‌اهتزاز درآوردند؛ پدر کشتی‌گیرانی که بعد از آویختن کفش‌هایشان و خداحافظی با دوبنده، در عرصه مدیریت ورزش خدمات شایانی به جامعه ورزش کشور ارائه دادند. بااین‌حال نام محمد خادم، فراتر از مدال‌ها و افتخارات فرزندانش به‌واسطه نقش پدری و تربیت بزرگش در تاریخ کشتی ایران ماندگار است.

 

گپ‌وگفت با محمد خادم که امروز 84ساله شد
می‌گفتند این بچه‌ها به جایی نمی‌رسند

به زورخانه رفته است؛ تفریح روزگار موسپیدی‌اش. هراز‌گاهی برای دیدار با دوستانش به آنجا می‌رود. میل‌زدن جوان‌های امروزی را به تماشا می‌نشیند و گاهی از زنگی که برایش می‌زنند، سر ذوق می‌آید. این‌بار هم وقتی با منزلش در تهران تماس می‌گیریم، همسرش می‌گوید برای تماشای مراسم باستانی به زورخانه رفته است. بعد از چند تلاش، محمد خادم، پدر خادم‌های کشتی ایران، را پشت‌خط تلفن پیدا می‌کنیم. گپ‌وگفتی صمیمانه با مردی برقرار می‌شود که اغراق نیست بگوییم کشتی ایران به او مدیون است.
برای ساختن امیر و رسول کشتی این خطه، خیلی زحمت کشیدید...
- اوایلش بیشتر برای تماشا به سالن می‌آمدند؛ اما بعد علاقه هم ایجاد شد و من هم بدم نمی‌آمد امیر و رسول کشتی‌گیر شوند.
فکر می‌کردید این‌قدر افتخارآفرین شوند؟
- خودم می‌دانستم؛ چون مهارت‌هایی در این بچه‌ها می‌دیدم که دیگران نمی‌دیدند، اما خیلی از اطرافیان می‌گفتند این بچه‌ها به جایی نمی‌رسند، خودت را خسته نکن!
و امروز به آن‌ها افتخار می‌کنید...
- امیر و رسول جزو افتخارات کشتی خراسان هستند و من هم ازاین‌بابت خوش‌حالم و خدا را شکر می‌کنم.
هنوز کشتی را دنبال می‌کنید؟
- مگر می‌شود دنبال نکنم؟!
وضعیت کشتی ایران و خراسان چطور است؟
- کشتی اگر دست جوان‌ها باشد، بهتر می‌شود. الان هم افرادی که هستند از خانواده کشتی آمده‌اند و امیدوارم بتوانند آینده کشتی ما را بسازند.
روزگار بازنشستگی را چطور می‌گذرانید؟
- مثل همه بازنشسته‌های دیگر. در خانه و گاهی هم اگر توانش را داشته باشم، به زورخانه می‌روم تا جوان‌ها را تماشا و کیف کنم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.