صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یک بار دیگر شریعتی

  • کد خبر: ۴۵۰
  • ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۵

محسن مدیرشانه‌چی| راز و‌ پرمز ماندگاری تنی چند از میان هزاران شاعر گمنام و نامی در قلمرو زبان فارسی، و پایداری و ماندگاری آنان در ساحت ادبیات ایران، افزون بر سحر سخن و قدرت کلام، طرح ایده‌ها و اندیشه‌هایی است که تاریخ مصرف ندارد و از حد مدح و ثنای خداوندان قدرت ‌یا نازک‌خیالی‌های بازی‌گونه و احساسات شخصی فراتر بوده است. این نکته کم‌و‌بیش در مورد بسیار کسان دیگر نیز در حوزه‌ها و عرصه‌های گوناگون مصداق می‌یابد. به‌ویژه در عرصه اندیشه و عمل سیاسی و اجتماعی، کم نبوده‌اند بزرگانی که در مسیر تحولات تاریخی، پیش‌گام و نقش‌آفرین بوده‌اند اما با گذر ایام، بسیاری از آرا و ایده‌های آنان رنگ باخته و کهنه و منسوخ شده و نادرستی آن و نیز نامبارک‌بودن نتایج آن آرمان‌ها و اندیشه‌ها به ثبوت رسیده و ارزش‌ها و جاذبه‌های پنهان در آن پیام‌ها به ضدارزش و دافعه تغییر جهت داده است.
اسطوره نامدار سیاست و فرهنگ روزگار ما، دکتر علی شریعتی، از جمله شخصیت‌هایی است که در سال‌های اخیر، بسیاری او را به قرار گرفتن در چنین جایگاهی متهم کرده‌اند. بیشترینه این منتقدان یا از جمع دوستداران پیشین شریعتی و دل‌بریدگان از اویند که آرمان‌های مشترک خود و شریعتی را تحقق‌نایافته و بهشت موعود خیالی خویش را سرابی فریبنده یافته‌اند و با انتقاد یا انتقام از شریعتی به انتقاد یا انتقام از گذشته خود دست زده‌اند، ‌یا جوان‌ترهایی هستند که با انتقال تدریجی این نگاه و با ساده‌سازی فرایندهای تاریخی، شریعتی را تنها منشأ و مسئول پدیده‌های پس از او انگاشته‌اند.
شخصیت چندوجهی شریعتی دست‌کم از 2 منظر قابل بررسی است: نخست در مقام معلم تحولی تاریخی و دیگری در جایگاه آسیب‌شناس و منتقدی آگاه از دین، فرهنگ، سیاست، اجتماع و تاریخ که در عرصه‌های گوناگون از مباحث زودگذر تا مسائل پایدار و تکرارشونده در معبر زمان، قلم زد و سخن گفت. دست‌کم از این منظر، شریعتی جاودانه و پیام او همواره تازه و نوشونده است. در واقع، متناقض‌نمای شریعتی را با این تحلیل در آثار او و عنوان‌های این آثار می‌توان واشکافت. دسته‌ای از رویکردهای او را رویکردهای روشن‌فکر تندرو و نویسنده روشنگری باید ارزیابی کرد که غرق در زمان خود و در مرکز تحولات زمانه خویش همان مقولاتی را با مناسب‌ترین و مؤثرترین بیان طرح کرد که در آرا و آثار همه روشن‌فکران انقلابی و چپ عصر او از مارکسیست‌ها تا مذهبیون در دهه‌های 40 و 50 (60 و 70 میلادی) در ایران، منطقه و جهان به شکل‌ها و تعبیرهای گوناگون دیده می‌شد و وجه مشترک همه آن‌ها تحت‌الشعاع قرار گرفتن دموکراسی در برابر انقلابیگری و رادیکالیسم بود. از میان آثارش «امت و امامت»، «جهاد و شهادت»، «انتظار مذهب اعتراض»، «تشیع سرخ»، «شیعه یک حزب تمام»، «هابیل و قابیل»، «حسین وارث آدم» و ... را می‌توان در این زمره قرار داد.
دسته‌ای دیگر از رویکردهای شریعتی که از منظری بیرونی و جامعه‌شناختی و با نگاه ژرف و نکته‌یاب او به فراز و فرودهای گاه تکرارشونده و مستمر تاریخی در عرصه‌های دین‌شناسی و انسان‌شناسی و غیر آن شکل می‌گرفت، نه‌تنها با گذر زمان به کهنگی و انقضای تاریخ مصرف نینجامید، بل با گذشت روزگاران صحت و واقعیتی نمایان‌تر یافت. ایده‌ها و مقوله‌هایی چون تسنن محمدی و اموی، تشیع علوی و صفوی، اُقنوم‌های سه‌گانه (زر و زور و تزویر، تیغ و طلا و تسبیح، استبداد و استثمار و استحمار)، مردان و زنان پاک و پوک و پوچ و بسیاری دیگر از ایده‌ها و تعابیر گاه منحصربه‌فرد شریعتی، گویی با نگاهی دوربینانه و پیش‌گویانه، نیازمند گذر زمان و رخ نمودن وضعیت‌هایی تازه بود تا مفاهیم و مصادیق روشن‌تر خود را بیابد. باز هم باید منتظر ماند تا نگره‌های دیگری از خیل بی‌شمار آثار شریعتی بازتولید شود و چراغی فراراه عصرها و نسل‌های تازه بیفروزد و شریعتی را یک بار دیگر در میانه اندیشه‌ورزی و چاره‌سازی در ساحت‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران و گستره‌ای فراتر از ایران قرار دهد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.