در چند ماه گذشته، اما فرازونشیبهای استقلال و آمدن و رفتنهای افراد مختلف در کادر مدیریتی و فنی و بازیکنان، استقلال را به اف سی اینستاگرام ایران تبدیل کرده است! اتفاقی که از چند ماه پیش شروع شد و در این روزها به عجیبترین شکل خود رسیده است.
محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ بایرن مونیخ را همیشه اف سیهالیوود میخواندند. دلیلش رفت وآمدها و قهر و آشتیهای بازیکن سلبریتیهایی بود که شرایط باشگاه را شبیه به ازدواج و طلاقهای سلبریتیهای هالیوودی و آمدن و رفتنهای آنان میکرد، یک باشگاه احساسات زده و شلوغ که هرکس در آن ساز خود را میزد.
سالها بعد، باشگاه یک شبه خلق شده استیل آذین هم چنین وضعی داشت و آن را اف سی بالیوود ایران میخواندند. در چند ماه گذشته، اما فرازونشیبهای استقلال و آمدن و رفتنهای افراد مختلف در کادر مدیریتی و فنی و بازیکنان، استقلال را به اف سی اینستاگرام ایران تبدیل کرده است! اتفاقی که از چند ماه پیش شروع شد و در این روزها به عجیبترین شکل خود رسیده است.
از همسر استرا تا برادر فرهاد!
در روزهایی که به دلیل مشکلات پرداخت به مربیان خارجی، کالدرون از پرسپولیس و استراماچونی از استقلال رفتند، قضیه پرسپولیس این طور مدیریت شد که کالدرون و کادرش با یک پست خداحافظی رفتند و یحیی و تیم فنی اش در سکوت و به سرعت به پرسپولیس اضافه شدند. در استقلال، اما اول از هر چیز همسر استراماچونی، سرمربی سابق استقلال، استوری دوپهلو برای خداحافظی از ایران و هواداران گذاشت که تا ۲۴ ساعت وضعیت پیرامون استقلال را متشنج کرد و هواداران بی گناه و از همه جا بی خبر را به اینستاگرام استرا فرستاد.
بعد از کش وقوسهایی که استقلال را رسما بی سرمربی گذاشته بود، برای مربیای حرفهای مثل آندره آاستراماچونی، اینستاگرام به یک تریبون رسمی تبدیل شد که گاهی از بازگشت میگفت، گاهی از رفتن برای همیشه، گاهی به مدیران حمله میکرد و گاهی برای هواداران دلبری میکرد. شاید بگویید که اقتضای آن زمان بوده و تمام شده است، اما این روزها که تا چند ماه دیگر به سالگرد رفتن استرا میرسیم، او همین یکی دو روز پیش یک مجموعه استوری در انتقاد از سعادتمند، مدیر عامل استقلال، گذاشت!
شاید بگوییم که این راهبرد استراماچونی است که در اینستاگرام اظهارنظر کند، اما این وضعیتی است که در استقلال به یک روند تبدیل شده است، زیرا در همان روزها که بحث رفتن استرا و آمدن فرهاد مجیدی بود، فرهاد باز به جای پیش بردن مذاکرات، یک بار به علت حمله هواداران به صفحه اش پستی گذاشت که قطعا به استقلال نمیآید و برادرش فرزاد هم از این گفتههای او باقدرت در اینستاگرام دفاع میکرد، اما بعد از چند هفته، دوباره فرهاد با گذاشتن یک پست به تیم آمد و دوباره حمایتهای اینستاگرامی برادر از او شروع شد. شاید بگوییم دوره پرتنش نقل وانتقال که تمام شد، این حاشیهها هم تمام شده باشد، اما نه، این تازه شروع ماجراها بود!
بی بزرگ تری!
دعوای اینستاگرامی سرمربیان و راهبرد پست و استوری همچنان ادامه داشت. فرهاد بعد از هر باخت در اینستاگرام به داور و سازمان لیگ و زمین و زمان میتاخت و بازیکنان هم بعد از بردها کری هایشان را در اینستا میخواندند و حتی کرونا گرفتنشان را با عکسهای سوزناک و متنهای دل گیر در فضای مجازی پخش میکردند. این وضعیت البته برای رقیب سنتی، پرسپولیس، هم گاهی وجود داشت و غیرحرفهای بودن در رفتار مجازی بازیکنان و سرمربی این تیم دیده میشد، اما مدیریت قاطع و وجود بزرگ ترهایی مثل کریم باقری، زیاده رویهای بازیکنی مثل شجاع خلیل زاده را متوقف و پست پاک کردنها و خداحافظی کردنهای احساسی یحیی گل محمدی را بی اثر میکرد.
در استقلال نه تنها کسی جلو فرهاد را نگرفت که بعد از رفتن او هم این رفتار به بازیکنان منتقل شد. ارسلان مطهری بعد از حذف استقلال استوری عجیبی گذاشت و به مجید نامجومطلق، سرمربی موقت استقلال، تاخت و او را عامل بدبختی خود دانست. از آن سو وریا غفوری، کاپیتان استقلال، با پستی توهین آمیز به مطهری تاخت که وقتی هنوز ۶ ماه نشده که به استقلال آمده است، لازم نیست حرف بزند! اما شاهکار آخر نه این حرفها که حرکت عجیب آقای مدیرعامل بود.
قلیان و مدیرعامل!
در بحث غیرحرفهای بودن پرسپولیسیها از مدیریت قاطع و وجود عامل مهم فرد بزرگتر در باشگاه گفتیم، اما استقلال نه تنها چنین امکانی نداشت، بلکه حالا تیر خلاص را هم مدیرعامل استقلال، یعنی سعادتمند، به تیم زده است. البته دیروز بود که سعادتمند از سمت خود برکنار شد. او باز هم به جای اینکه با بازیکنها یا سایر عوامل حرف بزند، جلو دوربین نشست و گفت که من میخواهم افشاگری کنم. انگارنه انگار که شخص اول تیم است و نه یک خبرنگار درحال افشاگری.
او گفت که بعضی بازیکنان قلیان با خود به قطر برده اند و در فرودگاه قلیان خریده اند و تا ۴ صبح شب زنده داری کرده اند و تا یک ظهر صبحانه نمیخوردند! انگار این حرفها را نمیشد درون تیم مطرح کرد و حتما باید جلو دوربین شوآف کرد و ادای اقتدار درآورد. حالا از زمین به آسمان باریده است و کسی که باید جلو تنشها را میگرفت، خودش به سوپراستار اینستاگرامی تبدیل شده است. یک بازی عجیب که معلوم نیست تا کی به این تیم پرطرف دار ضربه میزند؟!