صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

«آنتیگونه»؛ آن‌گونه که باید!

  • کد خبر: ۴۷۶۳۵
  • ۰۱ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۶
محمدناصر حق‌خواه
در روان‌شناسی و ادبیات مفهومی به نام کهن‌الگو وجود دارد که در تعریفی مختصر و کوتاه می‌توان آن را دسته‌ای از شکل‌های ادراک و دریافت دانست که به یک جمع به ارث رسیده‌است. در توضیح این مفهوم می‌توان این‌طور گفت که اخلاق جمعی یا خاصیت روحی ثابتی را که بین مردمان در طول تاریخ در همه زمان‌ها وجود داشته و دارد و برای همه در هر زمانی جذابیت دارد و در متون کهن ادبی ملت‌های مختلف آمده و هنوز هم زیرمتن خیلی از آثار ادبی و نمایشی است، می‌توان کهن‌الگو‌های نمایشی دانست.
 
مثلا مفهوم کهن‌الگوی سفر قهرمان که از رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی تا اودیسه هومر و تا فیلم ۱۹۱۷ سام مندس می‌توان آن را پی گرفت؛ یا مثلا پدرکشی و پسرکشی و کهن‌الگوی پیر دانا که در مسیر شخصیت اصلی داستان قرار می‌گیرد و چیز‌هایی شبیه این که در همه زمان‌ها می‌تواند برای مخاطب یک اثر ادبی یا نمایشی جذاب باشد، به شرط اینکه با نیاز‌های روز او هماهنگ شده باشد. غرض از این مقدمه پرداختن به نمایش «آنتیگونه» اثر همایون غنی‌زاده است که متن مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش در یونان باستان و از تراژدی‌های مهم تاریخ و نوشته سوفوکلس را در ایران دهه ۹۰ خورشیدی با گروهی از بازیگران خارجی اهل استونی اجرا کرده است، اما مخاطب ایرانی را جلب و جذب می‌کند؛ حدی از جذابیت که باعث شده است در این یادداشت تماشای آن را به شما پیشنهاد کنیم.
 
اما چرا آنتیگونه غنی‌زاده تماشایی است؟ داستان نمایش درباره زنی به نام «آنتیگونه» است که برخلاف حکم پادشاه، جنازه برادرش پولونیکس را به خاک می‌سپارد. این کار او به ماجرا‌های دیگری می‌انجامد که اصل تراژدی را می‌سازد. اولین تلاش غنی‌زاده، ساختن مرزی بین نمایشنامه و اجراست، به‌شکلی که در آن شما پیش از هر چیز، یک اجرای به‌شدت منظم می‌بینید که بازیگران به‌شکلی طنازانه حرکاتشان را روی صحنه انجام می‌دهند تا تماشاچی که هیچ اطلاعی از قصه ندارد هم قبل از در جریان قرار گرفتن، از شکل لباس‌های متحد و یک‌دست و حرکات منظم و یک‌شکل و موتیف‌های تکراری مثل غذای ثابتی را خوردن و شکل خاصی از کلاه برداشتن و بر سر گذاشتن لذت ببرد.
 
از همین نقطه، یعنی کلاه بر سر گذاشتن و برداشتن وارد نگاه غنی‌زاده به نمایشنامه می‌شویم و این گزاره را تشریح می‌کنیم که کارگردان توانسته است یک نمایشنامه قدیمی را بازآفرینی کند، آن‌گونه که با طبع مخاطب امروز هماهنگ باشد.
 
در این نمایش حرکات بار معنایی خاصی دارند که با طنز آمیخته شده است. مثلا هر برداشتن کلاه از سر نشان یک قتل است؛ بنابراین قتل‌هایی که در نمایشنامه صورت می‌گیرد، همه با این قرارداد همراه است. یعنی به‌جای گفتن و روایت قتل که در نمایشنامه اصلی آورده شده است و به سبک تراژدی‌های آتنی قتل روایت می‌شود و بر صحنه نمی‌آید، کارگردان اخبار مرگ را در لایه‌ای از استعاره‌ها می‌پیچد تا برای مخاطب امروزه که از شنیدن اطلاعات مستقیم بیزار است، هم جذاب باشد.
 
پس به‌جای روایت عین‌به‌عین آنچه نویسنده‌ای در قرن ۵ پیش از میلاد نوشته است، کهن‌الگویی که همیشه قهرمان و ضدقهرمان و سفر او به سمت تعالی را جذاب می‌کند؛ جذابیتی فارغ از تاریخ و نام و نشان. با تماشای «آنتیگونه» شما علاوه بر آشنا شدن با یک تراژدی مهم و اثر ادبی سترگ تاریخ ادبیات نمایشی، لحظاتی خنده‌آور، صحنه و حرکاتی آمیخته با قرارداد‌های جذاب و لحظاتی عمیق و تفکربرانگیز را می‌بینید؛ یعنی یک تیر و چند نشان!
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.