درباره تک درنای برجا مانده که از سیبری بال زده و این روزها سروکلهاش در ساحل فریدونکنار پیدا شده است.
محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ هرسال همین وقتها سروکلهاش پیدا میشود، حالا کمی این طرف و آن طرف، اما میآید. میداند که باید بیاید و در این میان پیگیرترها و دوستداران محیطزیست حتما بیشتر از همه چشمانتظارش هستند تا دوباره قدوبالای رعنا و شکوه بالزدنش را ببینند یا حتی فقط به تماشای تصویرش به هنگام سکناگزیدن در سواحل شمالی کشور دل خوش کنند. این قسمت زیبای ماجراست؛ اینکه «امید»، تکدرنای سپید باقیمانده، در میانه پاییز کیلومترها راه از سیبری بال زده، قدم رنجه کرده و مطابق معمول تصمیم گرفته است تا چندصباحی را در آبوهوای خوش تالاب فریدونکنار استان مازندران بگذراند. اما این داستان یک قسمت غمانگیز و دردناک هم دارد.
قسمتی که با تنهاییاش گره خورده است و هرچند از شکوهش بر فراز آسمانها یا ابهتش به هنگام فرودآمدن روی صخرهها و سنگهای ساحلی چیزی کم نمیکند، جای خالی جفتش، «آرزو»، را حسابی در کنار او خالی میکند و چقدر حیف که در این میان، این خودخواهی انسانها و اهمیت ندادنشان به طبیعت و محیطزیست، کار دست این درناهای زیبای دوستداشتنی داده است. حکایت حکایت غریبی است، اما جدید نیست. همین چندوقت پیش بود که محمددرویش، کنشگر فعال محیطزیست، با انتشار عکسی از لاشه یک پرنده در صفحهاش که اتفاقا آن هم به فریدونکنار آمده بود، از قصه تلخ پرندگانی نوشته بود که هرگز به وطن خود بازنمیگردند.
پرنده مهاجری که روی پلاکی که به پایش داشت، نوشته شده بود که از فنلاند آمده، اما جانش را بهعلت خودخواهی عدهای از دست داده است. درویش در صفحهاش به رشته دراز این ماجرا اشاره کرده و نوشته بود: «این پرنده بیگناه از فنلاند تا فریدونکنار پرواز کرده تا کشته شود؟! مانند هرسال دوباره ماشین پرندهکشی در شمال کشور روشن شده است و مسئولان محیطزیست هم مثل همیشه در خواباند و گویا دیگر باید باور کرد هیچ راهی برای توقف کشتار این مهمانان بیگناه در کشورمان وجود ندارد.» و درنهایت هم گفت: «از سازمان محیطزیست که ناامید شدهایم. از مردم تقاضا داریم از خرید پرندگان مهاجر صیدشده خودداری کنند. به سهم خود کمک کنید به برچیده شدن این تجارت.»
همین خودخواهی است که حالا یقه درناهای دوستداشتنی را هم گرفته است و امید را بدون آرزو و همراه دیگرشان که ۳ پرنده باقیمانده این گونه بودند را تنها راهی فریدونکنار کرده است. زمستان سال ۹۶ بود که این ۳ درنای سیبری به ایران مهاجرت کردند، اما یکی از آنها با شلیک یک گلوله کشته شد و به همین سادگی یکی از ۳ قطعه بازمانده و بهشدت در معرض انقراض درناهای سیبری از بین رفت. آنگونه که گفته میشود و البته هیچگاه بهصورت رسمی و علنی بیان نشد، آرزو هم در سال ۱۳۸۷ به همین شکل و با ضرب یک گلوله دیگر وقتی به ایران آمده بود، از پا درآمد و حالا درنهایت از این دسته زیبای سهنفره «امید» تنها امید باقیمانده است که هرسال در انزوای خویش از کشورهای زیادی نظیر روسیه، قزاقستان، آذربایجان و... میگذرد تا سری به سواحل شمالی ایران بزند.
حضور این پرنده که حالا نادر است، بیشتر از همه چشم دوستداران محیطزیست را روشن کرده و تا حدودی واکنشهایی را هم در پی داشته است. کاربری با کنایه به انتخابات آمریکا که این روزها فضای مجازی و حقیقی را پر کرده است و آدم و عالم را پیگیر، نوشته است: «وسط پیگیری اخبار انتخابات، یهو چشمم به عکس زیبای ایشون روشن شد؛ جناب «امید» آخرین بازمانده درناهای سفید مهاجر سیبری که هر سال اوایل پاییز میآد به تالاب فریدونکنار مازندران و اواخر زمستون برمیگرده سیبری! بهحق از قشنگترین چیزاییه که توی این مدت اخیر دیدم.»