برخلاف تأکید اسناد بالادستی، متولیان درمان کشور به ظرفیتهای طب سنتی بیاعتنا هستند.
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «متأسفانه مقابله آشکاری بین طب سنتی و طب نوین در کشور وجود دارد.» دکتر محمود خدادادی، معاون وقت طب سنتی وزارت بهداشت، به وجود این دوگانه اینطور اذعان کرده است. شاید دلیل تقلیل جایگاه طب سنتی در وزارت بهداشت از سطح معاونت به دفتر نیز همین باشد؛ دوگانهای که با شواهد موجود به نظر میرسد طرفداران طب مدرن، در آن دست برتر را دارند.
ماجرا بر سر ظرفیتی است که در قوانین بالادستی مانند قانون برنامه پنجم توسعه، سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی و سیاستهای کلی سلامت ابلاغی ازسوی مقام معظم رهبری بر آن تأکید شده است. شهریور امسال درحالیکه کشور با نگرانی از نزدیکشدن پاییز و آغاز موج جدید کرونا دستوپنجه نرم میکرد و مسئولان از بسیج همه ظرفیتها برای مقابله با این بیماری میگفتند، اظهارات دکتر رضا ملکزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درباره طب سنتی، با واکنش تند متخصصان این طب همراه شد. بررسی حافظه رسانهها نشان میدهد این نخستین و آخرین موضعگیریهای از این دست، درباره طب ایرانی یا همان طب سنتی نبوده است.
این دوگانه تا آنجا پیش رفته است که شاهد نوعی دستهبندی در رسانههای جمعی رسمی هستیم. به بیان دیگر رسانههایی که به قاعده باید اصل بیطرفی را در انعکاس اخبار مدنظر داشته باشند، به دلایلی نامعلوم، سراغ یکی از طرفین این ماجرا میروند و بیشتر بر انعکاس خبرهای همان طیف تمرکز دارند.
تشکیل فراکسیون طب سنتی در مجلس شورای اسلامی که مرداد امسال انجام و با واکنش تمسخرآمیز برخی رسانهها همراه شد، نخستین برونداد جدی خود را در آخرین روز مهر نشان داد.
دکتر زهرا شیخی، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، به روحانی، رئیسجمهور کشورمان نامه نوشت و با اشاره به تجربه کشورهای مختلف در استفاده از ظرفیت طب بومیشان برای مهار کرونا، خواستار تشکیل کمیته طب سنتی و مکمل در ستاد ملی کرونا شد. هرچند رئیسجمهور بلافاصله به این نامه پاسخ داد و آن را برای بررسی و اقدام به وزیر بهداشت ارجاع کرد، تا لحظه تنظیم این گزارش، خبری از نتیجه آن نیست.
حساب من را سوا کنید
پس از این نامهنگاری همچنان اظهارنظرهای منفی درباره ظرفیتهای طب سنتی، آن هم ازسوی افراد غیرکارشناس در این زمینه، ادامه دارد. بهطور مثال دکتر مسعود مردانی، عضو کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا، گفته است: طب سنتی از ظرفیت چندانی برخوردار نیست. اولینبار چینیها در ووهان، داروهای سنتی و گیاهی را برای درمان کرونا به بیماران تجویز کردند. این اقدام باعث وخامت حال بیماران و افزایش مبتلایان و کشتهشدگان ناشی از کرونا شد. او همچنین گفته است: اگر با طب سنتی پیش برویم دو صفر جلو آمار کشتهشدهها اضافه میشود.
این صحبتها درحالی مطرح میشود که پرفسور جانگ بولی، رئیس دانشگاه طب چینی تیانجین، فروردین امسال در جلسهای ویدئوکنفرانسی با کارشناسان کشورمان، با استناد به موفقیتهای بهدستآمده، از عزم وزارت بهداشت چین برای استفاده از طب سنتی این کشور درکنار طب رایج گفته و تأکید کرده بود: تاکنون ۷۰ هزار بیمار در شهر ووهان، از درمانهای طب چینی بهرهمند شدهاند.
موضعگیری جدیدتر درباره این تقابل، به اظهارات رئیس سازمان غذا و دارو برمیگردد. چهارشنبه هفته گذشته، دکتر محمدرضا شانهساز، رئیس سازمان غذا و دارو، در جلسه بررسی بهرهمندی از ظرفیتهای طب ایرانی برای درمان کرونا، بیان کرد: علیرغم مخالفتهایی که با طب سنتی میشود، با حمایت و پیگیری دکتر نمکی از طب ایرانی، چهارداروی گیاهی مؤثر در درمان کرونا مجوز تولید کسب کردهاند.
دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت نیز که موضعگیریهایش درباره طب سنتی به نقطه امید متخصصان و طرفداران این طب تبدیل شده است، در این جلسه حساب خود را از مخالفان متعصب طب ایرانی سوا کرد و گفت: سخنان دیگران در تخریب طب سنتی را به پای بنده نگذارید. براساس آنچه در خبرها آمده، او به نتیجه بررسی نامه رئیسجمهور مبنیبر امکان تشکیل کمیته طب ایرانی در ستاد ملی کرونا، اشارهای نکرده است.
دو روز پیش شیخی، رئیس کمیته طب سنتی ایرانیِ فراکسیون بهداشت مجلس در صفحه اینستاگرامی خود از افتتاح نخستین مرکز تخصصی طب ایرانی ویژه کرونا در کشور، در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران خبر داد و گفت: امروز حدود ۲ هفته از پاسخ نامه ریاستجمهوری و ارجاع آن به وزیر محترم بهداشت میگذرد و متاسفانه شاهد از دست رفتن حدود ۶ هزار نفر و ابتلای صد و چند هزار نفر (یعنی بیش از ظرفیت استادیوم آزادی) به کرونا بودهایم. این افتتاحیه کاملا جهادی، آتش به اختیار و در راستای سیاستهای ابلاغی سلامت بوده است. عصر همان روز، وزارت بهداشت در پایگاه اطلاعرسانی خود، افتتاح این مرکز را اعلام و ضمن بیان جزئیاتی، در ابتدای این خبر آورد: این مرکز توسط دانشکده طب سنتی ایران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با همکاری دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت و حمایت ستاد مقابله با کرونای کلانشهر تهران راهاندازی شده است.
در میان این تفاوت روایتها و اصرار و انکارهای طرفین، یک موضوع انکارشدنی نیست: اینکه طب سنتی و مدرن درحال تبدیلشدن به سوژهای جدید برای دوقطبیشدن جامعه است.
ایجاد این دوگانه با اثرات مخرب اجتماعی، بهراحتی قابل پیشگیری است اگر اعتقادی به اصل دموکراسی در پزشکی وجود داشتهباشد.
این یا آن
میخواهد سوال را دوباره برایش تکرار کنیم تا مطمئن شود منظورمان را خوب متوجه شده است. دکتر حسین اکبری، جامعهشناس است و از همین منظر به چالش ایجادشده میان متخصصان طب ایرانی و طب رایج نگاه میکند؛ «جامعه ایران بیشتر براساس منطق صفر و یک اداره میشود؛ منطقی سیاه و سفید که میگوید یا این یا آن.»
او منظور خود را اینطور باز میکند: این موضوع ریشه فرهنگی دارد. مصداقهای دیگرش را در فضای سیاسی هم دیدهاید. افراد عموما یا طرفدار چیزی هستند یا دشمن آن و تمایل دارند به سر یکی از دو طیف وصل شوند. عملا این الحاق به معنی نفی طرف مقابل است.
او اضافه میکند: وقتی ساختار ذهنی مردم یک کشور براساس این منطق شکل گرفت، تأثیر خود را کم یا زیاد، در ارزیابیها، قضاوتها و رفتارهای آحاد مختلف از بیسواد تا باسواد و دانشگاهی و غیردانشگاهی نشان میدهد.
به گفته وی در منطق صفر و یک، گفتگوها براساس استدلالهای قوی شکل نمیگیرد. از سوی دیگر، نهادهایی که باید مرجع تصمیمگیری باشند مثل دانشگاهها و مراکز علمی پژوهشی، مرجعیت لازم را ندارند و چهبسا حرف یک فرد عامی یا سلبریتی، برای مردم پذیرش بیشتری داشته باشد. در این بین فضای مجازی هم به برجستهشدن صحبتها و افرادی که به «یا این یا آن» معتقدند، دامن میزند.
هم این و هم آن
عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد از رویکرد دیگری با عنوان «منطق فازی یا درجهای» نام میبرد که مبتنیبر اصل «هم این و هم آن» است. یعنی «هر کدام از دو سر طیف دارای درجهای از حقیقت هستند، هرچند ممکن است یکی درجاتش بیشتر از آن یکی باشد؛ مثلا در همین قضیه طب سنتی و مدرن، اگر بخواهیم با منطق فازی به ماجرا نگاه کنیم، میگوییم هر دو اینها تا اندازهای میتوانند به بهبود وضعیت این بیماری کمک کنند و هیچکدام هم نمیتوانند بهطورکامل قضیه را پوشش بدهند.»
به اعتقاد این مدرس دانشگاه تا منطق صفر و یکی با منطق فازی جایگزین نشود، هر مسئلهای میتواند به ایجاد یک شکاف و در مرحله بعد، به یک تضاد تبدیل شده و برای جامعه مشکلساز شود. راهکاری میانمدت که اکبری ارائه میدهد، تمرین بردباری اجتماعی، تحمل دیدگاههای مخالف و گفتوگوست تا جامعه براساس استدلال تصمیم بگیرد. راهکار بلندمدتی که این جامعهشناس به آن اشاره میکند به آموزش منطق فازی در مهدهای کودک و مدارس بازمیگردد؛ بهطوریکه کودک یاد بگیرد بهجای سیاه یا سفید دیدن و مطلقنگری، آدمها و اتفاقات را طیفی از خاکستری ببیند.
اکبری به نخبگان و محققان طب سنتی توصیه میکند که در دام دوقطبیسازی جامعه و عمیقترکردن شکافها نیفتند؛ «ممکن است محققان در بررسیهایشان به روشی رسیده باشند که کارایی بیشتری داشته باشد. این بهمعنای نفی بقیه روشها نیست و احتمالا روشهای دیگری هم هست که جواب بدهد، بهویژه درباره بیماریای مثل کرونا با ویژگی های سیال و الگوهای رفتاری متغیری که دارد.»