صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تیم «بی» بدون کاپیتان!

  • کد خبر: ۴۹۶۶
  • ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۳:۴۵
سید جلال فیاضی | فعال رسانه

اخراج بولتون از کاخ سفید، پس از ماه‌ها تنش و اختلاف‌نظر، تیم جنگ‌طلب «بی» را بدون کاپیتان گذاشت و سردرگمی خاصی را در اردوگاه جنگ‌طلبان پدید آورد. هم‌زمان با اخراج بولتون، صدای شلیک موشک‌های مقاومت در اسرائیل سخنرانی بنیامین نتانیاهو (بازیگر دیگر تیم) را ناتمام گذاشت و او وحشت‌زده به پناهگاه رفت. تنش بین عربستان و امارات، بازیگران دیگر تیم را نیز رودرروی خود قرار داده و درنهایت تیم «بی» را در آستانه فروپاشی قرار داده است. بولتون (سخنران دائمی میتینگ‌های گروهک تروریستی منافقین و منادی جنگ با ایران و طراح تنش در ونزوئلا و مذاکره بی‌حاصل با کره شمالی) در شرایطی از کاخ سفید اخراج شد که حتی روایت‌های اخراج وی نیز در بیان او و ترامپ متناقض است؛ ترامپ می‌گوید او را وادار به استعفا کرده و بولتون مدعی است خود پیشنهاد استعفا داده است! این تناقض می‌تواند عمق اختلاف‌نظر در کاخ سفید را بیشتر نشان دهد. آخرین‌ ترمیم در کابینه دونالد ترامپ که رکورددار اخراج مقامات آمریکاست، این واقعیت را آشکار می‌کند که اصولا رئیس‌جمهور تاجر و پیش‌بینی‌نشدنی آمریکا هیچ راهبردی در سیاست خارجی ندارد و با روزمرگی و تصمیماتی شتاب‌زده و احساسی ایالات‌متحده را به «اتاق ایزوله بین‌المللی» می‌برد. خروج از برجام در راستای دکترین خروج از همه معاهده‌های بین‌المللی، بازگشت تحریم‌ها و اظهارات متناقض درباره مذاکره، از پیش‌شرط‌های دوازده‌گانه تا «دیپلماسی التماسی» مذاکره بدون هیچ پیش‌شرط، نشان می‌دهد که کاخ سفید ترامپ بدون هرگونه راهبرد در مواجهه با جمهوری اسلامی است. همچنان که در ونزوئلا و کره‌شمالی نیز شیوه‌های بولتونی کاخ سفید با شکست مواجه شده است. در مقابل جمهوری اسلامی با راهبرد «مقاومت و دیپلماسی فعال» از آغاز فصل تنش‌زایی ترامپ که با خروج از برجام آغاز شد، سیاست روشنی را ارائه کرده است؛ بازگشت آمریکا به برجام، لغو تحریم‌ها و حضور آمریکا در گفت‌وگوهای طرفین برجام به‌عنوان یکی از طرفین معاهده. اکنون روشن است که ترامپ با عقب‌نشینی گام‌به‌گام از رجزخوانی‌های احساسی و بدون راهبرد، چاره‌ای جز بازگشت به پیمان بین‌المللی برجام ندارد و سیاست فشار حداکثری نه به صفر شدن صدور نفت ایران منجر شده و نه موجب فروپاشی اقتصاد ایران گردیده است؛ اگرچه مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده است. کاپیتان تیم «بی» نیز مانند مقامات قبلی کاخ سفید که وعده پایان جمهوری اسلامی را می‌دادند، خود به خط پایان رسیده است و دیگر بازیگران تیم نیز هر یک گرفتار تنش‌های جدی هستند. در این میان اروپا که تلاش می‌کند با «گفتاردرمانی» بیماری ناشی از ویروس ترامپ «برجام بیمار» را معالجه کند و در عرصه عمل آن‌قدر فرصت‌سوزی کرده تا صبر راهبردی ایران را به نقطه پایان نزدیک کرده است، باید دریافته باشد که با طناب پوسیده کاخ سفید نمی‌توان برجام را از سقوط نجات داد و در مرحله گذار از عصر «تک‌قطبی» به دوران «چندقطبی» در نظم نوین جهانی، اروپا باید از هویت خویش و بازیگری‌اش به‌عنوان یک «قدرت جهانی» در این چالش سرنوشت‌ساز با قدرت و استقلال دفاع کند. شاید اروپایی‌ها هنوز درس «ترامپولوژی» را در دانشگاه دیپلماسی جهانی به‌خوبی فرانگرفته‌اند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.