غزاله حسینپور| «شب شمس»، نخستین رمان میلاد حسینی، نویسنده جوان دهههفتادی اهل مشهد، در زادگاهش رونمایی شد. در آیین رونمایی و امضای کتاب، کیارنگ علایی و حسین لعلبذری، نویسندگان مشهدی، دیدگاههایی درباره این اثر مطرح کردند که حاکی از نگاه مثبت آنها به این کتاب بود؛ بر پایه گفتههای این سخنرانان برنامه، بهرهمندی از فرم قوی و جزءنگاریهای خوب و پیرنگ زیرکانه و ضربآهنگ درخورتوجه از ویژگیهای اثر موردبحث است.
بعدازظهر جمعهای که گذشت، نشر چشمه دلشدگان میزبان آیین رونمایی و امضای «شب شمس» و گپوگفت درباره آن بود.
جزءنگاریهای نویسنده جوان از مشهد
در این نشست که با حضور علاقهمندان و نویسنده کتاب برگزار شد، کیارنگ علایی، عکاس و نویسنده، به بررسی ابعاد مختلف این اثر پرداخت.
او سخن خود را با تحسین پشتکار نویسنده آغاز کرد که با سن و تجربه کم، توانسته است در مدت زمان 8 تا 9 ماهه اثری شایسته را از طریق نشر چشمه به چاپ برساند.
علایی این اثر داستانی را اثری خاص و مبتنی بر نوستالژیای دانست که شبیه چیزی نیست که به شکل کلاسیک در برخی آثار با آن مواجه هستیم: اولین ویژگیای که کتاب «شب شمس» را برای مشهدیها جذاب میکند، خصلت مکاننگارانه آن است. برای همه کسانی که در مشهد زندگی کردهاند، کلاف پیچیده شهر تعجببرانگیز بوده است و گشتن و دیدن شهر با این اثر چنین مخاطبانی را جذب میکند. مکاننگاری خصلتی است که بعد از دوران مدرن، در هنر به شکل گسترده استفاده میشود. به طور کلی میتوان گفت این اثر در وهله اول یک اثر ماهیتمند است، یعنی تعدد مکان، ویژگی بارز آن است. مثل اغلب کارهای ادبیات مدرن، این کتاب هم تصویری چرک از شهر مدرن ارائه میکند و چنین حسی به خواننده القا میکند که مشهد شهری است متناقض و وبال گردن شهروندان.
به نظر سخنران این برنامه، نویسنده در کتاب به نمادهای شهری پرداخته و این بازنمایی نمادهای شهری در رمان، قالب جدیدی در ادبیات به شمار میرود. علایی گفت: فضای کلی کتاب، چیزی بین رئالیسم و رمانتیسم است و به طور کلی اگر بخواهیم چند خاصیت در توصیف سبک و سیاق این اثر نام ببریم، میتوان به بیان عواطف در آن اشاره کرد که به شکل آزادانه صورت میگیرد؛ همچنین نارضایتی از محیط و زادگاه و گریز به زمانی دیگر، که به شکل هوشمندانه شکل گرفته است، در این اثر داستانی میلاد حسینی دیده میشود.
متنی که برپایه ساختار دراماتیک تولید میشود، چند مرحله را سپری میکند؛ بخشی از آن آستانه است که در این کتاب، با آستانه لغزنده کوتاهی روبهرو هستیم که شامل یک مهمانی با خشونتی پنهان در پشت آن، یا همان جنگ است؛ همچنین گرافیک کتاب، مانند دیگر آثار نشر چشمه جذاب در نظر گرفته شده است. منتقد برنامه در پی این ستایشها تعدد شخصیتها و پر دیالوگ بودن داستان را موجب اذیت شدن خواننده دانست. او همچنین از برخورداری رمان از فرمی قوی، وجود مرگاندیشی در محتوای آن، حادثهمحور بودن و جزءنگاریهای خوب اثر گفت و ادامه داد: معرفی شخصیتها در این اثر بسیار جالب پیش میرود. یعنی به صورت مقطع و در فصلهای مختلف معرفی شخصیت تکمیل میشود. نوع این کار، خواننده را به یاد معرفیهای گلی ترقی میاندازد اما نه به آن سرراستی، بلکه شخصیتهای اثر حسینی، در بخشهای مختلف معرفی میشوند. نوعی فردیت بهواسطه توصیفها به شخصیتها تزریق شده است که آنها را از جمع جدا میکند.
علایی روایت کتاب را بسیار صمیمی و در قسمتهایی نزدیک به محاوره و مبتنی بر منحنی عواطف دانست و گفت: شاید تمام استعداد ادبیات، در خلق زبان باشد. یعنی آثاری که جهان زبانی متفاوتی دارند موفقتر هستند و این زبان متفاوت در کارهای اخیر بیشتر به چشم میخورد. آثار داستانی جدید، معمولا یک واقعیت مجازی تولید کردهاند، یعنی خاصیتی را که مربوط به شعر یا نظم است گرفتهاند و به متن بخشیدهاند.
پرداختن به مشهد در این رمان ریسک بود
میلاد حسینی، نویسنده «شب شمس»، با اشاره به اینکه رمانش در 3 شهر تهران و نیشابور و مشهد نوشته شده است، گفت: این اثر را در فاصله زمانی خیلی فشردهای در این 3 شهر نوشتم. سال آخر دوره کارشناسی بودم و مدام بین این 3 شهر درحال رفتوآمد. اما به این خاطر به مشهد پرداختم که جدا از زادگاه بودن، آن را بسیار دوست دارم و برایم مهم است. علت این امر صرفا خاطرهبازی و علاقه شخصی نیست؛ مشهد در ابتدا با آدمهای آن تعریف، و در درجه دوم با خیابانها شناخته میشود اما من سعی کردم در داستانم به روابط اجتماعی بین آدمها بپردازم. پرریسکترین کاری که به نظر خودم انجام شد، استفاده از مشهد در داستان بود، اما درنهایت به دلیل تسلطی که بر این شهر داشتم آن را انتخاب کردم. استفاده از نامهای 3 شهر در انتهای داستان هم برای دادن شکلی مستند و گزارشگونه به کار بود.
او درباره اشاره منتقد برنامه به مسئله مرگاندیشی در اثر نیز توضیح داد که فردی شدیدا شیفته زندگی و به دنبال زیستن باکیفیت است، اما همانطور که زندگی برایش اهمیت دارد، طرف مقابل آن نیز مهم است. حسینی در عین حال گفت که نمیداند این مسئله از کجا وارد آثارش میشود: شاید عاملش همان اهمیتی است که در پس ذهن برای این موضوع قائل هستم و اینکه همواره مرگ موضوع جذاب مطالعاتی برای من بوده است. قبل از نوشتن این رمان مطالعاتی درباره مرگ داشتم و مصاحبههایی هم با مردم درباره مواجهه با این مسئله انجام داده بودم که از برخی از آنها در این اثر استفاده کردم.
او درباره مسیر شکلگیری داستانش هم گفت: این کتاب، تجمیع ایدههایم در ناخودآگاه بوده است. من قبل از این کار، 2 تجربه ناموفق در رماننویسی داشتم. برای تجربه فرمهای مختلف نوشتن را با داستان کوتاه شروع کردم اما همیشه هدفم نوشتن رمان بوده است. ایده شکلگیری این اثر از یک نیت میآمد؛ معتقد بودم باید کاری انجام دهم. برای شروع به فرم و اسکلت مورد نیاز آن فکر کردم و طی 2 تا 3 ماه هم شخصیتپردازی را انجام دادم. همچنین حدود 15 هزار واژه درباره محتوای کار نوشتم و فرایند مطالعه رمانهایی درباره زوال و فروپاشی را طی کردم تا اینکه سرانجام خود کار را نوشتم.
اثری که قصهگوست
حسین لعل بذری، دیگر داستاننویس حاضر در آیین رونمایی از رمان «شب شمس»، نیز از 3 منظر، این اثر را دارای پرداختی خوب ارزیابی کرد. به اعتقاد او نویسنده با وجود تجربه و سن کم توانسته است ساختمانی با طرح و نقشه زیرکانه در این اثر شکل دهد. همچنین داستان توانسته است یک اثر قصهگو باشد و ضربآهنگی خوب را در پیش بگیرد.
او نقطه قوت دیگر اثر را استفاده درست و مناسب از گویش، رفتار و مناسبات مرسوم قشر خاصی از مردم مشهد دانست که ضمن اینکه با لهجه خاصی در آن روبهرو نیستیم، لحن را به خوبی حس میکنیم.