گزیده یک پژوهش درباره مصلای پایینخیابان که در نیمه دیماه ۱۳۱۰ خورشیدی ثبت ملی شد.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ مصلای پایین خیابان با طاق کاشی کاری شده و نقشهای اُخرایی رنگش روی زمینه فیروزه، قالیچه پرگلی است که چشم خیال را به تماشای باغهای ایرانی میبرد. محراب لاجوردی گونه اش انگار تکهای از آسمان است که به زمین دوخته باشند. حکم عروسی با پیراهن گلدار را دارد که در گوشهای از دیار مشهد بر تختی آجری نشسته است. منابع تاریخی میگویند امروز هشتادونهمین سال ثبت این اثر تاریخی در فهرست آثار ملی است.
این منابع همچنین یادآور میشوند در گذشته شهر دارای یک مصلی در محدوده طرق بوده که از آن به عنوان محلی برای گردهماییهای مذهبی استفاده میشده، اما، چون فاصله آن با شهر زیاد بوده است، در پی حمله مکرر ازبکها به خراسان در اواخر دوره تیموریان ناامن و به مرور بدون استفاده میشود. پس از این طرح ساخت مصلایی در نزدیکی شهر مطرح میشود و مصلای پایین خیابان سقف و ستون میخورد. در کتیبهای که در این بنا باقی مانده، آمده است که مصلای پایین خیابان به همت «نواب میرزا ابوصالح»، بزرگ و ارشد سادات رضوی، پاگرفته و معمار آن هم فردی به نام «حاجی شجاع بنای اصفهانی» بوده است.
نمازخانهای در هوای آزاد
«آندره گدار»، از سیاحان اوایل حکومت پهلوی، در کتاب «آثار ایران» درباره کاربری مصلیها این طور توضیح میدهد: «کمتر اتفاق میافتد مساجد جمعه، به ویژه مساجدی که برای شهرهای بزرگ ساخته میشود، گنجایش همه مؤمنان را داشته باشد و ممکن نیست همه مسلمانان در ایام فطر و عید قربان یا به هنگام دعاهای دسته جمعی نظیر دعاخوانی در موقع شیوع وبا، طاعون و خشک سالیهای بسیار طولانی بتوانند در آن جمع شوند. در این گونه مواقع مراسم نماز و دعا در زمینهای وسیع و آزادی به نام مصلی که عموما در کنار شهر قرار دارند، برگزار میشود.»
«ژرژماسه» هم مصلی را نمازخانهای در هوای آزاد توصیف میکند. او میگوید: «مصلی یعنی محل اجتماع خاص و عام. قطعه زمین وسیع و آزادی بوده است محصور یا غیرمحصور که برحسب افزایش یا نقصان وسعت و عدد سکنه شهر، گاهی استفاده و گاهی متروک میشده است.» «خانیکف»، سیاح روسی، هم در کتاب «خاطرات بخش جنوبی آسیای مرکزی» با شرح و توصیف مصلای مشهد به این نکته اشاره میکند که به احتمال زیاد مصلای طرق قدیمیتر از مصلای پایین خیابان است: «تصاویر این ۲ بنا که من نقشه آنها را در سپتامبر ۱۹۴۰ تهیه کرده ام، نشان میدهد مصلای مشهد را به ظاهر از روی بنای مصلای طرق که در ۸۳۷ خورشیدی به پایان رسیده است، ساخته اند.»
مصلی ها؛ ماکت بزرگ شده یک محراب
به گفته دکتر رجبعلی لباف خانیکی، مصلیها را در کنار شهرهای بزرگ نخست برای برپایی نماز عید فطر، بعد برای برگزاری دیگر مراسم و گردهماییهای بزرگ میساخته اند، برای همین دارای فضای باز و بسیار وسیعی بوده اند. برای نمونه، در کنار شهر بخارا مصلایی با ۱۷ مناره وجود داشته که به وسیله آن تکبیرهای نماز به نمازگزاران با آواز بلند هم رسانی میشده است. مشهد نیز به قطع دارای ۲ مصلای طرق و پایین خیابان بوده است که مصلای طرق را، چون بر سر راه و ورودی شهر ساخته بودند، به عنوان مکان استقبال و بدرقه بزرگان و رجال حکومتی نیز استفاده میکرده اند.
البته لباف خانیکی از بنای دیگری در کوهسنگی هم نام میبرد که احتمال میرود مصلی بوده باشد. او با تأکید بر اینکه در هیچ منبعی از این سازه به عنوان مصلی نام برده نشده است، برای فرضیه اش چند دلیل ذکر میکند: «ابتدا اینکه معماری این بنا نیز شبیه به مصلی است و دیگر اینکه در کوهسنگی، یعنی بر سر راه ورود به مشهد قرار داشته است. حتی در منابع مکتوب تاریخی نیز آمده است که حضرت رضا (ع) هم در مسیر مشهد ابتدا از کوهسنکی میگذرند.»
این باستان شناس در ادامه ساختار مصلیها را این گونه توصیف میکند: «این بناها را بیشتر به شکل یک ایوان بلند که به محراب منتهی میشده، میساخته اند. البته برخی مصلیها علاوه بر ایوان دارای فضایی چهارطاقی نیز بوده اند. در واقع ایوان مصلیها ماکت بزرگ شده یک محراب است. محرابهای آستان قدس را هم که دقیق بررسی کنید، متوجه میشوید چیزی نیست به جز یک در یا ورودی. یعنی با کوچک ترشدن قابهای معماری در این ساختار، بیننده انتظار دارد از قاب محراب که کوچکترین ورودی است، دری به آن سو باز شود. بر همین اساس هم در محرابها همیشه یک مشعل، چلچراغ یا شمع و فانوس روشن است که نورش نماد خداست.»
یادگار معماری اصفهان در مشهد
اما از آنجا که این محرابها در هر مسجدی نقطه عطف بنا هستند، بیشترین تزیینات هم در این قسمت دیده میشود. مصلای پایین خیابان به استناد کتیبه و تاریخی که دارد، متعلق به سال ۱۰۸۷ قمری، یعنی زمان تاجداری شاه سلیمان صفوی است. این بنا در روزگار خودش در حاشیه مشهد قرار داشته و برخلاف امروز دارای صحن بسیار وسیعی بوده که بخش بزرگی از جمعیت مشهد را در خود جای میداده است.
لباف خانیکی معماری این بنا را مانند همه بناهای دوره صفوی به شیوه معماری سبک آذری میداند و توضیح میدهد: «در این شیوه از معماری، بنا یک اسکلت و بدنه آجری دارد که با تزیینات کاشی کاری و گچی پوشیده شده است. پایهها و لچکیهای ایوان با کاشیهای لاجوردی و کتیبههای سفیدرنگ را به طریق معرق پوشش داده اند و در درون هم مقرنسهایی وجود داشته که به مرور زمان فروریخته اند، اما نشانهها و انگارههای آن هنوز باقی است.» به گفته این کارشناس تاریخ، آنچه مشخص است، این بنا یک بنای تکامل یافته دوره صفوی است که به احتمال زیاد در آن از معماری بناهای فاخر اصفهان الهام گرفته شده است و باید به عنوان یک نشانه از جهان معنوی مردم مشهد حفظ شود.