پارسا پیروزفر در «تیتی» رگههایی از بازی ستاره بزرگ سینمای جهان راسل کرو در «ذهن زیبا» ران هاوارد را به نمایش میگذارد. پروفسوری که عاری از عاطفه و گمگشته در میان فرمولها در پی اثبات پایان جهانی است که برای او مدتهاست به پایان رسیده است.
مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - «کاش یه نوحی پیدا بشه همه آدمها رو با خودش ببره قبل از اینکه سیاه چاله بیاد و زمین رو نابود کنه...» این دیالوگ ماندگاری است که از زبان
«تیتی» داستان پُرکشش آیدا پناهنده و ارسلان امیری بیرون میآید. دختر کولی به ظاهر دیوانهای که عشق را در اوج بینظمی جنون برای تماشاچیان حاضر در سالنهای سینما ترسیم میکند، بیآنکه ذرهای زیادهگویی داشته باشد. عشقی که از احساسگرایی صرف دور است و با روح بیآلایشش، دنیای ابراهیم قصه را زیر و رو میکند.
بازی هنرمندانه الناز شاکردوست در «تیتی» آنقدر ظریف و باورپذیر است که بیمهری داوران جشنواره سیونهم فجر که عمده آنها از کارگردانان نامآشنای سیمای ایران و کار کرده با شاکردوست هستند، کمی عجیب و بعید به نظر میرسید. اما عجیبتر نادیده گرفتن بازی راسلکروگونه پارسا پیروزفر است. بازیگری چشم رنگی که اینبار با کارگردانی آیدا پناهنده در «تیتی» نقش ابراهیم را به بهترین نحو بازی میکند. ابراهیم، فیزیکدانی است که با فرمولهایش به دنبال اثبات پایان جهان و بلعیده شدن کره زمین در سیاهچالهای عظیم است، به یکباره با کولی عاشقپیشهای آشنا میشود که مسیر تفکر و زندگی او را دستخوش تغییر میکند.
پارسا پیروزفر که در آمریکا زندگی میکند در دهه ۷۰ به عنوان یک بازیگر چشم رنگی، وقتی هنوز حضور گلزارها در گیشه مُد نبود با فیلمهایی، چون «ضیافت»، «مرسدس»، «شیدا»، «دختران انتظار» و «اعتراض» تواناییهای خود را نشان داد. چنانکه از همان موقع بسیاری او را شاگرد خلف مکتب سمندریان که در آن تلمذ کرده بود، قلمداد کردند و در دهه ۸۰ هم با «اشک سرما» و «مهمان مامان» جوایز بسیار داخلی و خارجی را به دست آورد. پیروزفر در دهه ۸۰ سریال تلویزیونی «در چشم باد» را هم به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی تجربه کرد.
«در چشم باد» فرصتی برای عمقبخشی به کالبد هنری استاری بود که به دلیل تواناییهای نبوغآمیزش در «سولو پرفرمنس» و استفاده از متد استانیسلاوسکی به او این قدرت شگرف را میداد که در ادامه مسیر بازیگریاش نقشهای پُرچالشتری را بازی کند. ابراهیم داستان «تیتی» بدجور از منظر سبک بازی به «پروفسور جاننش» داستان «ذهن زیبا» برنده اسکار ۲۰۰۱ شباهت دارد. آنجا راسلکرو بعد از تجربه «نفوذی» و «گلادیاتور» برای سومین سال پیاپی کاندیدای اسکار برای بازی در نقش ریاضیدانی شد که جایزه نوبل را میگیرد.
پارسا پیروزفر در «تیتی» رگههایی از بازی ستاره بزرگ سینمای جهان راسل کرو در «ذهن زیبا» ران هاوارد را به نمایش میگذارد. پروفسوری که عاری از عاطفه و گمگشته در میان فرمولها در پی اثبات پایان جهانی است که برای او مدتهاست به پایان رسیده است. ابراهیم «تیتی» از همسرش جدا شده و مهمترین دلیلش هم در فیلمنامه درست و شایسته تقدیر ارسلان امیری روح خشک و علمی مردی است که جهان رنگها، عاطفه و زیباییهای انسانی را فراموش کرده است.
سکانس فرمولنویسی ابراهیم روی تخت بیمارستان و رسیدن به اثبات سیاهچاله ویرانگر که استعاره از نابودگری انسانیت در جهان آدمهای قرن حاضر است، آنقدر شاخص و مشابه سکانسهای ریاضیات نوبلی پروفسور جاننش در ذهن زیباست که ناخودآگاه آدم را یاد بازی هنرمندانه راسل کرو میاندازد. شاید پارسا پیروزفر در مقام بازیگری کارکشته و طرازاول در اندازههای کرو نیوزیلندی نباشد، اما بیشک در استانداردهای سینمای ایران توانسته در نقش «ابراهیم» داستان «تیتی» درخشان ظاهر شود.
درخششی که البته به چشم داوران جشنواره فرمایشی فیلم فجر نیامد، اما توجه بیشتر منتقدان و کسانی که از سالن تماشای «تیتی» بیرون میآمدند، را به خود جلب کرد. حق پارسا پیروزفر در «تیتی» و نامزد نشدنش برای سیمرغ بلورین جشنواره همانقدر خورده شد که فیلم شریف و شستهورفته آیدا پناهنده نادیده گرفته شد. «تیتی» شاعرانهای پر احساس و لطیف در سینمای ایران است که بیتردید بعد از اکران عمومی شایستگیهایش بیشتر به چشم میآید.