تیم پیکان ۹ دقیقه برای پرتاب اوتهای خاص محمدی، زمان بازی را تلف کرد و سوال اینجاست که آیا واقعا پیکان و تارتار در لیگ برتر بیستم در پرتابهای محمدی خلاصه می شوند؟
به گزارش شهرآرانیوز، چهارده پرتاب نادر محمدی، ۹ دقیقه از زمان بازی را برای تیم پیکان تلف کرد و نتیجه مطلوبی هم برای این تیم نداشت. برای روزنامه نگاران و عکاسان ورزشی پشتک واروهای نادر محمدی یک سوژه جذاب و درخور توجه در روزهای ابتدایی لیگ بود. آنها با تعجب و کمی تحسین به توانایی ارسال توپ تا فواصل دور اشاره میکردند و از پشتک واروهای مدافع پیکان داستان میساختند؛ اما این ارسالها و این پرتاب ها، از هر دو سوی زمین و از هر فاصلهای روی دروازه حریف، تبدیل به حربه اصلی تیمی شد که یکی از تاکتیکیترین مربیان لیگ را در اختیار دارد؛ مهدی تارتار، مربیای که نشان داده است از فوتبال سردرمی آورد.
روز یکشنبه و در بازی پرسپولیس مقابل پیکان، نادر محمدی تبدیل به پرتکرارترین اتفاق مسابقه شد؛ بازیکنی که بارها از هر قسمتی از زمین برای پرتاب آکروباتیک توپ، خود را به اوتهای کناری میرساند و پس از یک دورخیز با یک پشتک وارو و ستون دست روی توپ و استفاده از خاصیت گریز از مرکز، توپ را به سمت دروازه پرسپولیس ارسال میکرد. او در این مسابقه ۱۵ بار برای پرتاب پشت توپ قرار گرفت که از این بین یک بار را به صورت عادی پرتاب کرد و در ۱۴ مرتبه بعد، موفق و غیرموفق توپ را از سویی به سمت حامد لک فرستاد که البته روی دفع این توپها چندان هم مطمئن نبود.
نکته اینجاست که باوجود اصرار به پرتاب، این تاکتیک تیم پیکان به جز ۲ صحنه، کوچکترین خطری روی دروازه پرسپولیس ایجاد نکرد و پیکان که دو سه باری صاحب موقعیتهایی برای فرو ریختن دروازه پرسپولیس شد، از مسیرهای دیگری برای این کار استفاده کرد و البته یک بار هم روی استفاده از توپ سوم، تیرک دروازه سرخها را به لرزه انداخت. در مورد دیگر، سیدجلال با پوششی فوق العاده مانع از فرو ریختن دروازه شد.
آنچه پرتابهای اوت نادر محمدی با خود وارد بازی میکند، از این جنبه قابل بررسی است که تیمها برای ایجاد یک لاین دفاعی به عقب میروند و بالاجبار آرایش دفاعی میگیرند و پس از به پایان رسیدن موقعیت بازیکنان خط جلو دوباره به محل استقرار برمی گردند. این فعل و انفعال باعث میشود که نظم و انضباط تیم حریف نیز به هم بریزد. این چیزی است که این تاکتیک را تبدیل به یک ضدتاکتیک برای تیم مقابل میکند؛ اما اثر اصلی آن روی خود بازی است، وقتی که این اوتهای بلند از بازی میکشد و البته تکراری که ملال میآورد. به خاطر داشته باشیم برخلاف پرتاب اوتهای علی علیزاده، بازیکن کرمانی، که توپها را به شکل مواج و سرعتی به سمت دروازهها میفرستاد، محمدی از شکل دیگری استفاده میکند و پرتاب هایش قوسی و دوربرد است. اما خوب است برای روشن شدن مطلب، به دلیلهایی در این باره اشاره کنیم:
تیم پیکان در این بازی ۲۴ پرتاب اوت داشت که سهم نادر محمدی ۱۵ پرتاب بود. او فقط یک بار در دقیقه ۸۰ اوت کوتاه انداخت و در باقی موارد با ژست و مدل همیشگی اش، توپ را بلند فرستاد.
از ۱۴ پرتاب بلند محمدی، تنها ۲ تا منجر به موقعیت شد؛ یکی در دقیقه ۳۰ که مدافع پیکان ضربه سر را به بالای دروازه زد و دیگری در دقیقه ۶۹ که توپ به تیرک خورد.
نادر محمدی ۶ پرتاب اوت را از نزدیکیهای خط وسط زمین پرتاب کرد که در تمام موارد توپ به محوطه جریمه رسید.
۲۴ پرتاب اوت پیکان در ۱۰.۷ دقیقه (۶۴۶ ثانیه) پرتاب شد و نکته جالب اینکه محمدی ۹ دقیقه (۵۴۰ثانیه) از وقت بازی را تلف کرد؛ یعنی ۹ پرتاب اوت دیگر، ۱.۷ دقیقه و پرتابهای محمدی به تنهایی ۹دقیقه.
اگر نادر محمدی اوتها را عادی میانداخت، پیکان ۶ دقیقه وقت بیشتری داشت. این زمان فارغ از لحظات تلف شدهای است که ارسالهای او منجر به اوت یا خطا شد.
طولانیترین اوت نادر محمدی در دقیقه ۶۷ رقم خورد؛ جایی که پرتابش یک دقیقه و ۱۰ ثانیه به طول انجامید.
۳ پرتاب اوت آخر این بازیکن، نکته جالبی دارد؛ ۲ تا اوت شد و دیگری تبدیل به ضد حمله برای پرسپولیس.
پیکان برای گرفتن اولین پرتاب اوت ۱۴ دقیقه صبر کرد. آنها پرسینگ سه نفره را در نزدیک خط طولی انجام میدادند تا بازیکنان پرسپولیس به اشتباه بیفتند.