اینکه تفکر مخالفت با واکسن کرونا از کجا آمده است و بر چه اساسی این نظر را میدهند، موضوعی است که «کوین کالاگر»، کارتونــیست مشهور «هفته نامه اکونومیست»، به آن پرداخته است.
امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - نوشتن از کرونا هر روز برایم سختتر میشود؛ بیماریای که مثل گنجشکی روی شاخه لرزان درخت ها، هر روز از شاخهای به شاخه دیگر میپرد و شکلش عوض میشود و دانشمندان را به دنبال خود از این درخت به درخت دیگر معطل میکند. ازبس که فکر کرده ام به این ویروس، یک طور حساسیت به آن پیدا کرده ام و هرقدر که میتوانسته ام، درموردش نوشته ام و ترسیم کرده ام. البته همه آدمهایی که دستی به قلم دارند، هم درمورد این بیماری فعالیت کرده اند. با نوشتههای همه نویسندهها و طراحی همه طراحان و کار دیگر آدمهای وابسته به هنر، توفیری در روند بهبودی بیماری حاصل نمیشود. این چیزها فقط بر دیدگاه آدمها درباره بیماری، تأثیر میگذارد، درحالی که مقابله اصلی با ویروس، کار دانشمندان است.
ولی گنجشک چموش کرونا به نظر میرسد که از حیطه اختیار آدمها هم خارج شده است. با اینکه واکسنش هم ساخته شده است، جهشها و شکلهای عجیب وغریب تری از آن پیدا میشود که میتوانند ادامه دهنده این هراس باشند؛ شکلهای جدیدی که در انگلیس، آفریقای جنوبی و ژاپن و کشورهای دیگر، هر روز ادامه دهنده این کاروان مرگ هستند. واکسنهایی هم که بعد از یک سال ساخته شده اند، به ادعای سازندگانشان، دربرابر جهشهای کرونا مقاوم هستند و تنها امید آدمها برای شکستن این زنجیره مرگ بارند؛ ادعاهایی که هنوز ثابت نشده است و درباره اش شک وشبهه وجود دارد.
این وسط همین میزان پیشرفت و ساخت واکسن کرونا، برای خودش مخالفان سرسختی دارد؛ مخالفانی که با اساس واکسن زدن درمورد همه بیماریهای واگیردار، مشکل دارنـد. مخالفانی که بعضی هایشان از دسته آدمهای ثروتمند و اهل مطالعه هستند. این دسته از آدمها معتقدند که واکسنها نه تنها مفید نیستند که به روند گسترش بیماریها نیز کمک میکنند. اینکه تفکر آنها از کجا آمده است و بر چه اساسی این نظر را میدهند، موضوعی است که «کوین کالاگر»، کارتونــــیست مشهور «هفته نامه اکونومیست»، به آن پرداخته است.
کره زمین با عضلات درهم پیچیده و سنگین وزن، پشت به تصویر در گوشه رینگ بوکس، روی زانو نشسته یا بهتر است بگویم گیر افتاده است و در مقابلش، ویروس با عضلات بادکرده ایستاده و گارد گرفته است. انگار آخر کار زمین است و زمین در شرف شکست است. اما این تمام ماجرا نیست. در همان گوشهای که ویروس ایستاده است، تابلوی جنبش ضدویروس نصب شده است و نردبانی گذاشته اند که از آن آدم کوتولههایی بالا میآیند و از زیر پای کرونا به زمین حمله میکنند. آدمهای کوتولهای که مخالف واکسن زدن هستند.
به نظر در این قسمت است که کار روی فرهنگ آدمها برای مسائل مهم به وسیله ابزار هنر، میتواند کارساز باشد، ولی چطور چنین تفکری رایج میشود؟ برخی از کسانی که درباره تأثیر واکسنها شک وشبههای دارند یا نگرانند، با شنیدن دیدگاه بقیه آدمها یا خواندن مطالبی در فضای مجازی یا رسانههای اجتماعی، از دریافت واکسن خودداری میکنند. ممکن است این دسته از افراد درباره بی خطر بودن یا عوارض جانبی واکسن، سوالات یا دغدغههایی داشته باشند یا به شرکتها و کشورهای سازنده واکسن بی اعتماد باشند. اطلاعات غلط یا اخبار جعلی را معمولا افرادی منتشر میکنند که احتمالا خودشان هم از غلط بودن آنچه میخوانند و در شبکههای مجازی به اشتراک میگذارند، بی خبر هستند.
هرکسی ممکن است چنین مطالبی را دیده باشد یا با دیگر اعضای خانواده یا دوستانش به اشتراک گذاشته باشد، تاجایی که حتی برخی نظرهای مخالف واکسن را افراد سرشناس و مشهور منتشر کرده اند، این درحالی است که بیشتر واکسنهایی که امروز از آنها استفاده میکنیم، دهه هاست که استفاده میشود و جان میلیونها نفر را نجات داده اند. به هرحال کالاگر در این اثر، پیامدهای مبارزه این بخش کوچک، ولی مهم جامعه را متوجه تمام آدمهای کره زمین دانسته است. به نظر او، عقیدهای که آنها درحال گسترشش هستند، آن قدر خطرناک است که به شکست کره زمین میانجامد؛ چون واکسینه نشدن عده ای، ممکن است دوباره موج بیماری را شدیدتر به راه بیندازد و آن وقت است که داستان با الان توفیر پیدا میکند. حالا به این ماجرا اضافه کنید آدمهایی را که هیچ اهمیتی به شیـــوهنامههای بهداشتیشان نمیدهنـد، ماسک نمیزنند و...
برای خواندن درباره کارتونهای دیگر روی تصویر زیر کلیک کنید
جعبه کارتونها