به گزارش شهرآرانیوز - تجربه دنبالهسازی در ایران پر از آزمون خطا بوده و اظهارنظرهای متفاوتی پیرامون آن وجود دارد. ایجاد یک فضای همدلانه خانوادگی و استفاده از تکیهکلامها (به سیاق طنزهای پرطرفدار ایرانی» باعث شد که «پایتخت۱» به محبوبیت برسد اما کسی فکر نمیکرد شرایط برای ساخت ادامه آن مهیا باشد؛ حتی تنابنده در گفتوگویی اشاره نمود که روزی که برای ساخت سری دوم تصمیمگیری شد تنها فرد موافق از تیم بازیگران علیرضا خمسه بود.
با تمام این تفاسیر سری دوم هم با فرمول سری اول ساخته شد و با استقبال مواجه شد اما به باور خیلیها هوشمندی در طراحی داستان و قصه پایتخت ۳ باعث شد این سریال به یک برند تبدیل شود. قصهای که کلیشههای تمام شخصیتهای دو فصل قبلی را شکست و برای هر یک موقعیت و داستانی نو در نظر گرفت.
به دلایلی پایتخت۴ نتوانست موفقیت سری سوم را تکرار کند و با وجود طراحی قصه برای شخصیتها قصه به جای ایدهآلی نرسید. اما دو سال بعد طراحی داستان و اضافهکردن شخصیت بهتاش جان دوباره به پایتخت داد و سری پنجم به ایدهآل سری سوم و حتی بالاتر از آن رسید. پایتخت در سری ششم مجددا با بحران طراحی داستان و ایجاد یک قصه پیوسته مواجه شد و تمام تلاشش را کرد که با بازگرداندن شخصیت بهبود و تعریفکردن قصهای خارج از محدوده صدا و سیما جذاب باشد که سرانجام کرونا نیمهکارهاش گذاشت.
فیلمنامه قسمتهای پایانی «پایتخت۶» آماده بود و بنا بود حول محور سرانجام ماجرای ارسطو و تقابل آن با نقی و بازی فوتبال بهتاش باشد. شاید اگر همان فیلمنامه ساخته میشد در مجموع این فصل میتوانست قابلدفاع باشد اما دو قسمت پایانی که ساخته شده و اخیرا پخش شده، نهتنها نتوانست فصل ششم را به سرانجامی مطلوب برساند بلکه به آبروی دهساله برند پایتخت نیز لطمه زد. قصهای که عملا هیچ فراز و فرود و تقابلی نداشت و تنها دورهمی گروه پایتخت بود و توجیهکردن بیهوده علت غیبت برخی شخصیتها. گویی سازندگان فصل تازه را آغاز کردند و آن را در دو قسمت سرهمبندی کردند. گریم بازیگران بخصوص محسن تنابنده برای مخاطب جذاب نیست و ناخودآگاه او را پس میزند. حالا میتوان قویتر گفت که علت اصلی تنابنده برای انصراف از ساخت پایتخت۷ در ابتدای زمستان۹۹ نبود قصه مناسب است. نویسنده دو قسمت جدید برادر تنابنده، محمد تنابنده است که از او سریال«قرعه» را به یاد داریم؛ سریالی که مانند همین دو قسمت فاقد قصهای منسجم و دراماتیک بود و آن سال با واکنشهایی مواجه شد.
مهمترین ضربهای که به پایتخت از سری اول تا به حال وارد شده، گنجاندن مفاهیم سیاسی است که نکته جالب آن اینجاست که هر فصل، فصل یا فصول قبلی را نقض میکند چون حاصل تفکر و حرفی خاص است. نکته دوم نیز نبود مجالی برای طراحی قصه و نوشتن فیلمنامه است. این را نمیتوان نادیده گرفت که خشایار الوند نویسندهای چیرهدست بود و در فرصتی اندک معجزه میکرد اما با توجه به پروسه ۱۰ساله ساخت این سریال، فصلی که مجال بیشتری برای فیلمنامه داشت به موفقیت بیشتری رسیده و فصلی که به صورت عجولانه جلوی دوربین رفته است با انتقادات زیادی از نظر کیفی مواجه شده است. معاون سیما اخیرا در جلسه پرسش و پاسخ از قطعیبودن فصل هفتم این سریال خبر داده است اما دو قسمت اخیر نشان داد که گروه پایتخت به یک نفس تازه نیاز دارد و اصلا نمیشود با تکیه بر محبوبیت شخصیتها و خاطرهبازی با اتفاقات فصول گذشته داستانی را جلو برد؛ باید دید تنابنده چه تصمیمی را برای ادامه این سریال میگیرد و چه سرانجامی در انتظار این سریال پرمخاطب دنبالهدار است.