آنچه میخوانید اولین قفسه نوروزی شهرآرانیوز برای معرفی کتاب است. قفسه شلوغی نیست. پیدا کردن یک گوشه دنج و خزیدن در پوستین شعر میتواند لذت تعطیلات را رنگ و بوی دیگری بدهد. این چهار کتاب شاید گوشهای از ذوق و سلیقه شما بنشیند.
شهرآرانیوز - آنچه میخوانید اولین قفسه نوروزی شهرآرانیوز برای معرفی کتاب است. قفسه شلوغی نیست. فقط کافی است یک نگاه گذرا به آن بیاندازید. پیدا کردن یک گوشه دنج و خزیدن در پوستین شعر میتواند لذت تعطیلات را رنگ و بوی دیگری بدهد. امیدواریم دستکم یکی از این چهار کتاب گوشهای از ذوق و سلیقه شما بنشیند.
این دست بیصدا
«آه بهخط بریل» | حسین صفا
چند ماه پیش، «
انتشارات نیماژ» همزمان ۲ مجموعهشعر از
حسین صفا چاپ و منتشر کرد، یکی
«آه بهخط بریل» که دربردارنده شعرهای سپید شاعر بود و دومی
«این دست بیصدا» که شامل غزلهای او میشد. ناگفته پیداست که دوستارهای اینطور شعرها چه استقبالی از این ۲ کتاب کردند. در سالهای گذشته، شهرت و محبوبیت صفا هرروز بیشتر از دیروز بوده است. یک دلیل این مسئله حتما همکاری پیوسته و موفقیتآمیز او با
محسن چاوشی است که خودش از غولهای موسیقی بهحساب میآید. حاصل آخرین همکاری این ۲ نفر،
آلبوم «ابراهیم» (۱۳۹۷) بود که حسابی غوغا بهپا کرد و پرفروشترین آلبوم سال هم شد؛ ۸ غزل از صفا با صدای چاوشی. «این دست بیصدا» بعضی از آن غزلها را هم در خودش دارد، مثل اینیکی: «در آستانه پیری گلایه از شب دنیا بد است مرد حسابی/ بهاحترام دیازپام بدون قصه و بوسه تلاش کن که بخوابی»؛ لابد بعضی از بیتهای این شعر را در قطعه دوم «ابراهیم» شنیدهاید.
دیوان غربی-شرقی
یوهان ولفگانگ فون گوته
یوهان ولفگانگ فون گوته (۱۷۴۹ تا ۱۸۳۲) نهفقط شاعر و نویسنده بزرگی است و در عالم ادبیات جزو بزرگان محسوب میشود، بلکه در عرصه فکر هم خیلی تأثیرگذار و پرنفوذ بوده و هست، اما باز پیش ما ایرانیها ارجوقرب دیگری دارد، برایاینکه این آلمانی یکی از کارهای بزرگش، یعنی «دیوان غربی-شرقی» (۱۸۱۹)، را با الهام از شعرهای حافظ آفریده و به خود او هم تقدیم کرده است. اینکه سهچهار ترجمه فارسی از بزرگانی مثل محمود حدادی و کورش صفوی از این کتاب هست، این حرف را تأیید میکند. سعید پیرمرادی هم که با جدیت تمام مشغول فارسیکردن مجموعهآثار گوته است و بابت کارش بازخوردهای مثبتی هم گرفته است، امسال در دویستمین سالگرد رونمایی از «دیوان غربی-شرقی»، ترجمه جدیدی از این کتاب ارائه داد که هومن عباسپور آن را ویرایش و «نشر چشمه» چاپ و منتشرش کرد. این اثر گوته ۱۲ بخش است که مطابق ترجمه پیرمرادی، برگردان بعضی از آنها این میشود: «حافظنامه»، «ساقینامه»، «پارسینامه، میراث باورهای ایرانیان باستان».
طفلی به نام شادی
محمدرضا شفیعی کدکنی
لابد هستند کسانی که مهمترین اتفاق شعری امسال را چاپ و انتشار «
طفلی بهنام شادی» بدانند، مجموعهای از ۵ دفتر شعر
محمدرضا شفیعی کدکنی که بعد از «هزاره دوم آهوی کوهی»، ۲۳ سال میشد که کتاب شعری بیرون نداده بود. اگرچه در این سالها امثال علی دهباشی اینجا و آنجا چندتایی از سرودههای جدید این استاد نامی ادبیات را رو کرده بودند، ازجمله این شعر را که عنوان کتاب جدید هم از آن میآید: «طفلی بهنام شادی دیری است گم شدهست/ با چشمهای روشن براق/ با گیسویی بلند بهبالای آرزو/ هرکس از او نشانی دارد/ ما را کند خبر/ اینهم نشان ما/ یکسو خلیج فارس/ سوی دگر خزر»، شعری که در این سال اندوه زبانحال خیلیها بود. بیرونآمدن این مجموعه، طرفدارهای شعرهای شفیعی کدکنی را خیلی سر ذوق آورد، اما آنقدرها راضیشان نکرد. درهرصورت، اهمیت این کتاب بهجای خودش محفوظ است: شفیعی کدکنی از معدودبازماندههای سرپای قافله شعر نیمایی است که هنوز همان راه را میرود.
شرح غزلیات سعدی
انتشارات هرمس
غزلهای سعدی سادهاند، سادهتر از غزلهای مولوی یا حافظ یا حتی صائب که خیلی به روزگار ما نزدیکتر است؛ همین هم هست که هر فارسیزبان شعردوستی میتواند آنها را دست بگیرد و بخواند. اما اینطور هم نیست که برای درک کامل غزلهای شیخ شیراز هیچکس هیچ نیازی به هیچ شرح یا توضیحی نداشته باشد. اگر اهلفن نباشید، مثلا از «سل ٱلمصانع رکبا تهیم فی ٱلفواتِ/ تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟»، لذتی نخواهید برد. چیزهایی ازهمیندست است که بعضی متخصصها را بهسمت شرح این غزلها سوق داده است. یکی از این اهلفن فرح نیازکار است که «شرح غزلیات سعدی» او را «نشر هرمس» چاپ و منتشر کرده است، پژوهشی که بابتش افتخار و جایزه هم زیاد بهدست آورده است. البته این کتاب خیلی ارزان نیست، اما برای ارادتمندان سعدی که در خواندن متون ادبی کلاسیک ما چندان تبحری ندارند، خیلی ارزشمند خواهد بود: «سر بنه گر سر میدان ارادت داری»