صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چه سازم به خاری که در دل نشیند؟

یادی از مرحوم غلامعلی پورعطایی نوازنده دوتار و خواننده آوازهای خراسانی+فیلم

  • کد خبر: ۶۲۹۳
  • ۱۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۳
مروری بر ویژگی‌های برجسته موسیقیایی غلامعلی‌ پورعطایی به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشتش

نگار راد| 5سال از نبود استاد غلامعلی پورعطایی، نوازنده دوتار و خواننده آوازهای عارفانه و عاشقانه خراسان می‌گذرد؛ فردی که موسیقی با تمام زندگی‌اش عجین بود و لحظه به لحظه زندگی‌اش مملو از نوای ساز و آواز بود. انگار او راهی جز موسیقی برای فریاد غم‌ها و شادی‌هایش پیدا نمی‌کرد. خودش می‌گفت: «دوتار ساز دل است. هیچ‌کس از عبارت دوتارنوازی استفاده نمی‌کند و همه می‌گویند؛ دوتارزنی. دوتار را می‌زنند، ولی بقیه ساز‌ها را می‌نوازند. دوتار یک‌جور فریاد است، اما این زدن به معنای خشونت نیست؛ بیشتر جوشش و عصیان روح است. روال دوتار‌زدن این‌گونه است که از یک دعوا شروع می‌شود و به آشتی ختم می‌شود». شاید همین با عشق اجرا کردن او باعث شده تا مردم همچنان با ترانه «نوایی نوایی» او خاطره‌سازی کنند و از او به‌عنوان شناسنامه موسیقی خراسان یاد کنند. از طرف دیگر پورعطایی برخلاف دیگر اهالی موسیقی که در این سبک فعالیت دارند، فرد گوشه‌گیری نبود و جدا از تمام ناملایمتی‌ها با عشق و علاقه بر سازش زخمه می‌زد و آواز می‌خواند. او لذت اجرای موسیقی را نه‌تنها با مردم ایران، بلکه با جهانیان شریک شد و خاطرات خوبی را از ساز و آوازش به‌جا گذاشت. به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت این استاد موسیقی، با حسینعلی مردان‌شاهی، پژوهشگر موسیقی، گفت‌وگویی داشتیم و درباره ویژگی‌های برجسته موسیقیایی غلامعلی‌ پورعطایی صحبت کردیم.

 


خستگی‌ناپذیر در اجرای موسیقی
حسینعلی مردان‌شاهی صحبت‌هایش را با تأکید بر عشق بی‌پایان استاد پورعطایی به موسیقی آغاز کرد: «در پنجمین سالگرد درگذشت استاد غلامعلی پورعطایی، شاید بهترین نکته‌ای که بتوان یادآوری کرد، عطش بی‌پایان او به موسیقی به‌ویژه آواز و نوازندگی دوتار باشد؛ عشق و علاقه‌ای که از کودکی آغاز شده‌ بود و تا پایان عمرش نیز ادامه داشت».
به گفته او لحظه‌لحظه زندگی استاد با موسیقی عجین بود و لحظه‌ای در زندگی او وجود نداشت که خارج از موسیقی باشد؛ حتی در جایی که بسیاری از استادان موسیقی به‌دلیل غربت موسیقی محلی و بی‌توجهی به آن، انگیزه خود را برای اجرا از دست می‌دادند، پورعطایی همیشه برای اجرا سرحال و آماده بود؛ به‌طوری‌که به‌سختی می‌توان روستایی در منطقه تربت‌جام پیدا کرد که پورعطایی در آنجا اجرا نکرده‌ باشد.


این پژوهشگر موسیقی در ادامه صحبت‌هایش به خستگی‌ناپذیری پورعطایی در نوازندگی اشاره کرد: «استاد پورعطایی با وجود تمام سختی‌های موجود در فرم و اجرای این نوع از موسیقی، به دعوت مردم چندین شب متوالی تا سپیده‌دم به اجرای موسیقی می‌پرداخت. این تشنگی و عشق پورعطایی به اجرای موسیقی تا پایان عمر ادامه داشت. او در روزهای پایانی عمرش می‌گفت از خدا خواسته است هر مریضی می‌گیرد، پنجه و حنجره‌اش سالم بماند تا بتواند دوتار بزند و آواز بخواند. حتی شعر معروف استاد که می‌گوید: «طناب چوب دارم را بیارید/ غبار کوی یارم را بیارید// وصیت می‌کند پور عطایی/ شب مرگم دوتارم را بیارید» نیز نشان می‌دهد که دغدغه استاد پورعطایی حتی در شب مرگش، دوتار و موسیقی بوده‌ است».


درک ذات موسیقی
به گفته مردان‌شاهی، روحیه و انرژی مثبت پورعطایی تنها به اجرای موسیقی ختم نمی‌شد؛ او از گوش سپردن به اجرای دیگران نیز لذت می‌برد: «پورعطایی در عین آنکه شیوه و روش مشخصی در موسیقی داشت، به تمام فرم‌های موسیقی احترام می‌گذاشت و از اجرای آن‌ها لذت می‌برد. احترام گذاشتن او به آزادی موسیقیایی در نحوه تربیت فرزندانش نیز مشهود است؛ به‌طوری‌که شما می‌بینید هرکدام از فرزندانش روش خاص خودشان را در موسیقی دنبال می‌کنند و ساز دلخواهشان را می‌نوازند».


به نظر این پژوهشگر، پورعطایی ذات موسیقی را درک کرده‌ بود. همین ویژگی نیز او را از دیگر استادان که مرزبندی‌های خاص خود را در موسیقی دارند، خاص و متمایز می‌کرد و باعث می‌شد او حال و لذت فراوانی از موسیقی ببرد.
مردان‌شاهی در پایان صحبت‌هایش خاطره‌ای از روز فوت استاد پورعطایی را یادآوری کرد: «هم‌زمان با مریض شدن استاد، قرار بود همایش بزرگداشتی برای او در تاریخ 11مهرماه برگزار کنیم، اما در پی یک اتفاق برگزاری این رویداد به 12مهرماه موکول شد؛ روزی که صبحش، خبر درگذشت استاد پورعطایی به ما رسید. با این حال بعد از هماهنگی با خانواده استاد و مسئولان تصمیم گرفتیم مراسم را طبق روال قبل، برگزار و همایش پاسداشت را به سوگواره تبدیل کنیم».


این پژوهشگر ادامه داد: «در این بین تنها نگرانی ما به دلیل تشییع نشدن استاد، اجرای موسیقی در مراسم بود، اما یادآوری همان شعر معروف استاد، کافی بود تا مراسم را با اجرای موسیقی همراه کنیم. انگار استاد پورعطایی دلش می‌خواست شب درگذشتش بازهم برای او موسیقی اجرا شود. به این ترتیب همایشی بی‌نظیر با حضور پرشمار مردم برگزار شد؛ اتفاقی که به نظر من پاسخ کائنات بود به تمام زحمات، دغدغه‌ها و عشق‌بازی‌های موسیقیایی استاد پورعطایی».

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.