مهران مدیری سال هاست در یک سر طیفی قرار گرفته که رضا عطاران هنرمند شهیر مشهدی در سر دیگرش ایستاده است. در حالی که عطاران با جنس کمدی واقعی و ملموسش بین مردم به محبوبیت زایدالوصفی دست یافته، مهران مدیری به دلیل جنس فانتزی کمدی هایش مشهور است. به بهانه سالروز تولد این هنرمند، مروری داریم بر کارنامه مهران مدیری، جنس کمدی و ویژگیهای شخصیتی او.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - حالا دیگر کمترین ایرانی میان سالی در کشور است که مهران مدیری را نشناسد. نسلهای پیاپی مردم این سرزمین از کارهایش خاطره دارند و به همین دلیل است که بسیاری از میهمانهای «دورهمی» از ملاقات با یکی از ستونهای طنز در ایران خوشحال به نظر میرسند. مهران مدیری سال هاست در یک سر طیفی قرار گرفته که رضا عطاران هنرمند شهیر مشهدی در سر دیگرش ایستاده است. در حالی که عطاران با جنس کمدی واقعی و ملموسش بین مردم به محبوبیت زایدالوصفی دست یافته، مهران مدیری به دلیل جنس فانتزی کمدی هایش مشهور است. به بهانه سالروز تولد این هنرمند، مروری داریم بر کارنامه مهران مدیری، جنس کمدی و ویژگیهای شخصیتی او.
همیشه در اوج
از اوایل دهه هفتاد که با مجموعه طنز «پرواز ۵۷» به تلویزیون آمد، مهران مدیری همیشه در اوج شهرت و محبوبیت قرار داشته و پرمخاطبترین برنامههای ممکن را در تلویزیون، سینما یا شبکه خانگی به مخاطب عرضه کرده است. از این نظر مدیری یکی از نوادر تاریخ تلویزیون است و کمتر کسی توانسته در زمانی حدود سه دهه، خودش را در مرکز توجه و رأس تولید پرهوادارترین برنامههای تلویزیون نگه دارد. مدیری در این سالها نزدیک به بیست مجموعه تلویزیونی را در رسانه ملی تولید کرده، چند باری در سریالهای دیگران به عنوان بازیگر حضور داشته، هفت سریال در شبکه خانگی ساخته و ده بار هم در سینما به ایفای نقش پرداخته که یکی از آنها به فیلم «ساعت پنج عصر» با کارگردانی خودش بوده است. همه این آثار، جایگاه مهران مدیری به عنوان یک ستاره سینما را به رسمیت شناخته اند و به همین دلیل است که حتی بازیهای جدی او، مثل «درخت گردو»، هم مورد توجه مردم قرار گرفته است.
با این همه، بخشی از شهرت و محبوبیت امروز مهران مدیری به زمان ظهور او بازمی گردد. در واقع، او هنرمندی خوش فکر و خلاق است که هم زمان کارش را هم به خوبی بلد است؛ اما اگر با همین مختصات در زمان دیگری به عرصه نمایش ورود میکرد، نمیتوانست امروز رکورددار جایزه جشن حافظ و یکی از نامهای فهرست چهرههای تأثیرگذار در ایران باشد. مدیری طنزپرداز حرفهای و بااستعدادی است که خودش را به زمان و مکان مناسب برای درخشیدن رساند و تبدیل به بخشی از نوستالژی مردم ایران شد که در دهه هفتاد به کمدی نیاز داشتند. به همین دلیل است که او در همه نظرسنجیها و در شرایط مساوی، بخت و اقبال بیشتری نسبت به همه همتایانش دارد.
جنس کمدی
کمدی مهران مدیری جنس خاصی دارد که به جرئت میتوان گفت تا امروز کم و بیش هیچ طنز دیگری در ایران به این جنس نزدیک نشده است. طنزهای مدیری در یک فضای فانتزی شکل میگیرند، موقعیت ویژهای را در اختیار نویسندگان قرار میدهند تا ضریب اثرگذاری کمدی خود را به نحو چشمگیری افزایش دهند. مثلا در مورد «مرد هزار چهره»، کسی به خودش اجازه نمیدهد که این همه شباهت اتفاقی بین مسعود شصت چی و دیگران را به چالش بکشد و در مورد نیما زند کریمی «قهوه تلخ» هیچ مخاطبی به ماهیت قهوه سفر در زمان گیر نمیدهد؛ زیرا این سریالها زبان خود را به مخاطب تحمیل میکنند و بیننده قانع میشود که باید این موقعیتهای فانتزی را از فیلم ساز بپذیرد.
جنس کمدی مهران مدیری نیازی به لودگیهای مرسوم ندارد و خودش آن قدر لبریز از ظرفیتهای نمایشی برای خنداندن مخاطب هست که به سمت کمدی مبتذل پیش نرود. شخصیتهای اغراق شده با گویشهای سرشار از بلاهت و رفتارهای برون گرایانه در آثار او کمتر به چشم میخورند و این تولیدات بیشتر از به کار بردن عبارتهای گزنده با جملات دوپهلو و مضامین جنسی به دور هستند.
به واسطه همین شیوه کمدی است که طنزهای مهران مدیری هرقدر از فضای واقعی فاصله میگیرند و بیننده را بیشتر به عمق یک تخیل بکر میبرند، باارزشتر میشوند. خود او در مصاحبه هایش از «نقطه چین» و «جایزه بزرگ» به عنوان آثاری یاد کرده که دوستشان ندارد و در مقابل، برای ساخت «قهوه تلخ» و «شبهای برره» خوشحال است. دو اثر اول، سریالهایی هستند که میخواستند مطابق مد روز به نظر برسند؛ در حالی که دو سریال بعدی بیننده را به یک جهان خیالی میبردند و دست فیلم ساز را برای هر نوع طنازی باز میگذاشتند.
با توجه به تمام این توضیحات، به نظر میرسد که سریال
«دراکولا» هم اتفاق ویژهای در کارنامه مهران مدیری نخواهد بود. این مجموعه که ادامهای بر سریال موفق
«هیولا» به شمار میرود، از نظر حذف دو شخصیت اصلی، ضربه سنگینی خورده که تأثیرش در کیفیت پایین قسمت دوم مشهود بود. «هیولا» به این دلیل ساده موفق شد که فانتزی خارجی سریالهای قبلی مدیری، در این اثر، به فانتزی جهان ذهنی شخصیت هوشنگ شرافت تبدیل شده بود و این موضوع را از موتیفهای درخشان کمک کردنش به فقیر و رد کردن پیرزنها از خیابان میشد فهمید. حذف این شخصیت که با بازی عالی فرهاد اصلانی همراه بود، امکانات فانتزی را در «دراکولا» محدود خواهد کرد و در این دو قسمت پخش شده هم بیشتر بار طنز بر عهده حیوانات وحشی عجیب خانه کامروا و رفتارهای اغراق شده چمچاره و همسرش بود.
مرز عشق و تنفر
بسیاری از مردم ایران مهران مدیری را به عنوان یکی از شمایلهای بی بدیل نمایش طنز میستایند؛ اما برخی نیز او را با نقدهای بسیار تندی میکوبند که به نظر میرسد لایقش نیست. دلیل این اختلاف نگاه، رویکرد خود مهران مدیری است که همیشه سعی میکند برای مخاطب ناشناخته باقی بماند. او به لحاظ شخصیتی، همیشه یک نقاب سنگین بر چهره داشته و سعی میکند از خودش یک جنتلمن بسازد؛ اما جهان شخصی مردی که به دفعات اجرای برنامههای مختلف را بر عهده داشته، نمیتواند جدای از محصولات هنری او باشد. مدیری در سالهای اخیر همیشه ژست یک منتقد فرهیخته را گرفته و درباره مسائل گوناگون با نگاه کنایه آمیز سخن گفته است.
مخاطب اما، وقتی این خصلتها را به ظاهر کاریزماتیک، شخصیت موقر و رفتار متشخص مهران مدیری اضافه میکند، ناخودآگاه توقعش از این هنرمند بالا میرود و دیگر نمیتواند برخی مسائل را از او قبول کند. از این منظر، مقصر اول این سوءبرداشت، هواداران او هستند که وضعیت مهران مدیری به عنوان یک طنزپرداز تلویزیونی جایگاه او را درک نمیکنند؛ هرچند خود او هم تا حدی مقصر است که سعی میکند شخصیتش را دسترسی ناپذیر و فانتزی نگه دارد.
مردی که مدام در ژست انتقادی خود از حقوق اقشار ضعیف حرف میزند، وقتی شوخی یا جدی، رقم نجومی دستمزد خود برای یک فیلم سینمایی را با غرور روی آنتن تلویزیون اعلام میکند، به صورت طبیعی مورد هجوم مردم برآشفتهای واقع خواهد شد که از او چهرهای اصلاحگر در ذهن دارند. مثل شمایل مضحک شخصیت بامشاد و بازی در کمدی «رحمان ۱۴۰۰» که از هنرمندی که در برنامه «هفت» درباره بی توجهی مخاطبان سینمای ایران به اروپا و تمرکزشان بر هالیوود بیانیه مفصلی صادر کرده، پذیرفتنی نیستند.