شاید جالبترین پدیده اسکار ۲۰۲۱، جایزهدادن به فیلمی، چون «سرزمین آوارگان» (Nomadland) باشد. فیلمی که تفاوت زیادی با آثاری دارد که معمولا جایزه بهترین فیلم را میبرند. امروز قصد داریم به معرفی این فیلم بپردازیم.
مهدی حسینی | شهرآرانیوز - نودوسومین دوره مراسم اسکار هم با وجود کرونا به شیوهای متفاوت و در ۲ محل یونیون استیشن لس آنجلس و سالن تئاتر دالبی برگزار شد و برندگان خود را شناخت. مراسم امسال تحت تأثیر اوضاع ویژه همه گیری خیلی از بخشهای جانبی خود را حذف کرد و درنتیجه با
کمترین میزان مخاطب همراه بود و فقط ۹/۸میلیون نفر بیننده داشت که نسبت به سال گذشته بیش از ۵۸درصد کاهش را نشان میدهد. با وجود این، اسکار ۲۰۲۱ سرشار از شگفتیهای جذاب بود؛ از دومین اسکار سر آنتونی هاپکینز ۸۳ساله تا جایزه بهترین کارگردان برای کلوئی ژائو ۳۷ساله اهل پکن. با این حال، شاید جالبترین پدیده امسال، اسکاربردن فیلمی، چون
«سرزمین آوارگان» باشد. فیلمی که تفاوت زیادی با آثاری دارد که معمولا جایزه بهترین فیلم را میبرند. امروز قصد داریم به معرفی این فیلم بپردازیم.
کوتاه از داستان فیلم
فرن زنی تنهاست که به تازگی شوهر خود را از دست داده است. او ساکن شهرک امپایر ایالت نواداست که درواقع شهرکی صنعتی در کنار کارخانه گچ است. با بسته شدن کارخانه در سال ۲۰۱۱، شهرک هم خالی از سکنه میشود و فرن میرود تا برای شرکت آمازون به صورت پاره وقت کار کند. او که دیگر خانهای ندارد، نوعی زندگی خانه به دوشی را آغاز میکند و از یک کمپ به کمپ دیگر میرود و شبها در خودرو میخوابد. با خراب شدن خودرو، فرن مجبور میشود به منزل خواهرش مراجعه کند و در آنجا سبک زندگی خود را در تقابل معنایی کامل با زندگی شهری میبیند. از سوی دیگر، دوستش دیو هم او را دعوت میکند تا با او زندگی کند. اینجاست که فرن باید بین زندگی سخت، اما آزادانه خود و زندگی متمدنانه، یکی را انتخاب کند.
بازگشت به طبیعت
«سرزمین آوارگان» را نمیشود خیلی تعریف کرد. چون نه داستان سرراستی دارد و نه شخصیتهای گوناگونی که در تقابل با یکدیگر قرار بگیرند. درواقع برای یک مخاطب عادی احتمالا فیلم بسیار خسته کنندهای هم خواهد بود. داستان زنی تنها و غمگین که از یک کمپ به کمپ دیگر میرود و سعادتی از جنس پایان خوش هم نصیبش نمیشود. اما «سرزمین آوارگان» یک اثر داستانی نیست که بخواهیم با این ملاکها به آن نمره بدهیم و ارزش گذاری اش کنیم. هدف این فیلم به اشتراک گذاشتن یک تجربه متفاوت در سبک زندگی آمریکایی است. کل فیلم معرفی نوعی زندگی عشایری در دوران مدرن است و آدمهایی که فرن با آنها در این مسیر آشنا میشود و نگاهی که به زندگی پیدا میکند.
درواقع همان طور که در بخشی از فیلم اشاره میشود، این آوارگان مانند نخستین کسانی هستند که پا به آمریکا گذاشتند و سعی در کشف این سرزمین ناشناخته داشتند؛ با این تفاوت که آن پیشگامان خلق آمریکای کنونی به دنبال انتقال تمدن خود به سرزمینی نوین بودند، اما حالا اشخاصی مانند فرن آن قدر شجاعت دارند که بفهمند مسیر تمدن به بیراهه رفته و از انسانیت دور شده است و باید به اصل طبیعت آمریکا بازگشت. از همین روست که در سکانسی زیبا، درخت را در آغوش میگیرد یا مسحور مناظر طبیعت میشود. جالب است انسانهایی که در این مسیر با آنها ملاقات میکند هم هریک فلسفه خاصی از زندگی دارند و هیچ یک پیرو روایت رسانهها و نگاه مسلط بر جامعه آمریکایی نیستند و هریک برای خود اصالت دارند. مثل آن پیرمردی که فرزندش خودکشی کرده است و حالا سعادت را در کمک به دیگران میبیند یا آن پیرزنی که با مواد بازیافتی قصد ساختن مسکنی را دارد که برای نسلهای آینده اش به یادگار بماند.
تسلط نگاه جشنوارهای بر اسکار
معمولا در مراسم اسکار، جایزه بهترین فیلم نصیب آثاری داستانی و پرزرق وبرق و پرستاره با تبلیغات گسترده میشد و فیلمهای هنری و کم سروصداتر و مستقل در جایی مثل کن یا ونیز شانس خود را امتحان میکردند و بیشترین دستاوردشان نامزدشدن در شاخه بهترین فیلم بود، اما چندسالی است که رویکرد اسکار متفاوت شده و به سمت جشنوارههای هنریتر رفته است. اگر دقت کرده باشید، در ۱۰ سال گذشته بیشتر جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را هنرمندانی از چین و کره و مکزیک گرفته اند، اما باز هم آثاری مثل «زندگی پای» ساخته آنگ لی، «انگل» به کارگردانی بونگ جون هو، «جاذبه» آلفونسو کوآرون و... همگی آثاری داستانی و قصه محور بودند. موضوعی که انتخاب «سرزمین آوارگان» به عنوان بهترین فیلم سال را این قدر خاص میکند، این است که این اثر تا حدود زیادی به مستند شبیه است. درواقع بد نیست بدانید فقط فرانسیس مک دورمند و دیوید استراترن بازیگر هستند و بقیه شخصیتهایی که در فیلم میبینید، همگی واقعا خانه به دوشهایی هستند که گروه فیلم برداری در مسیر خود با آنها برخورد کرده اند؛ بنابراین همه دیالوگ هایشان هم بداهه است. از این جهت فیلم تا حدود زیادی به یک مستند گزارشی از زندگی خانه به دوشهای آمریکایی شبیه میشود، با این تفاوت که مجری برنامه هم خودش را خانه به دوش جا زده است.
درباره کارگردان
کلوئی ژائو که سال گذشته با فیلم
«سوارکار» نامش سر زبانها افتاد، یک دختر ۳۷ساله اهل پکن است که علاقه زیادی به نزدیک شدن به پدیدههای اجتماعی و افراد معمولی دارد. او به هیچ وجه علاقهای به قهرمان سازی ندارد و تمرکز اصلی اش روی انسان هاست. در این راستا هم سراغ آدمهای خاصی میرود و خودش را به زندگی شان نزدیک میکند. این رویکرد رفته رفته از فیلم «ترانههایی که برادرانم به من آموختند» تا «سوارکار» و... تکامل یافته است.
حاشیه جنجالی
کشور چین خبرهای مربوط به اسکاربردن کلوئی ژائو را به کلی سانسور کرده است، با اینکه او نخستین زن رنگین پوستی است که هم زمان اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از آن خود میکند. رسانهها گمانه زنی میکنند که شاید موضوع فیلم «دختران»، ساخته۲۰۱۰ او، علت این سانسور خبری است. «دختران» درباره دختر نوجوان چهارده سالهای به نام میپل بود که میخواهند او را به ازدواجی ناخواسته مجبور کنند. او هم برای رهایی از این وضعیت خود در مسیری خطرناک قدم میگذارد.
بازیگری استادانه
ویژگی فیلم «سرزمین آوارگان» بازی فوق العاده فرانسیس مک دورمند است که سومین اسکار بازیگری را برای این بازیگر کم حاشیه به همراه آورده است. او که همسر جوئل کوئن، کارگردان مشهور آمریکایی است، خودش بچه پرورشگاهی بوده و در خانوادهای کانادایی بزرگ شده است. از این رو به هیچ عنوان به دیگر بازیگران معروف شباهتی ندارد. او بسیار بی تکلف است و بهترین بازی اش را در سکوت و نگاههای عمیقش ارائه میکند.
بیهوده نیست که با وجود دریافت ۳ اسکار بازیگری و یک اسکار تهیه کنندگی، همچنان برای بسیاری از مخاطبان چهرهای ناآشناست. در آخر باید بگوییم که اگر به دنبال فیلمی داستانی با ضرب آهنگ تند میگردید، به هیچ وجه دور و بر «سرزمین آوارگان» نروید، اما اگر به مستند علاقه دارید، آدمهای جدید برایتان جذاب اند و دوست دارید تصویری مسحورکننده از طبیعت آمریکا ببینید، این فیلم مخصوص شما تدارک دیده شده است.
درباره اسکار ۲۰۲۱ بیشتر بخوانید: