غلامرضا زوزنی| چند سالی است که اوضاع تئاتر مشهد خوب شده است. صحنه تئاتر پررونق است و تئاتریها برای خودشان برووبیایی دارند. بهندرت سالنهای تئاتر مشهد خالی است و شبی نیست که تئاتر در مشهد اجرا نداشته باشد، با این حال اتفاقات یک سال گذشته هنرهای نمایشی مشهد پرفرازونشیب بوده است. طی یک سال اخیر شاهد به نفسنفس افتادن سالنهای تئاتر بودیم و ازطرفی هم ضعف مدیریت در انجمن هنرهای نمایشی را دیدیم که باعث شد دو تن از اعضای هیئتمدیره آن انجمن استعفا کنند. با اینکه سالنهای تازهای افتتاح میشود، سالنهای خصوصی تعطیل شدهاند و سالنهای قدیمی هم نیاز به بازسازی دارند، با همه این احوال، شاید اوضاع تئاتر به خوبی سالهای قبل نباشد اما همچنان پیش میرود.
در این برووبیای تئاتر و فروش گیشهاش، بدیهی است خیلیها که سروسرّی با تئاتر ندارند، طمع کنند و بخواهند در روزگاری که بازار نمایش و هنرهای نمایشی سکه است، جایی برای خود باز کنند. این میشود که صدای دلسوزهای تئاتر بلند میشود و به اجرای تئاترهایی که با اصالت تئاتر و هنرهای نمایشی همخوانی ندارد، اعتراض میکنند.
بر همین اساس، حمیدرضا سهیلی، عضو شورای بازبینی تئاتر، احمد مینایی، نویسنده، کارگردان، بازیگر، صداپیشه و مدرس پیشکسوت تئاتر، سیدمحمد مداححسینی، پژوهشگر و مدرس تئاتر و امیرحسین غفاری، طراح گریم، را در فرصتی مغتنم در روزنامه شهرآرا گردهم جمع کردیم و با آنها درباره لازمهها و آسیبهای تئاتر در مشهد، گپ زدیم. بحث از سالنهای تئاتر در مشهد شروع شد و تا لزوم ایجاد دژی دور آن با عنوان خانه تئاتر ادامه پیدا کرد. حاضران در این میزگرد ازخانه تئاتر به عنوان صنفی که میتواند پیگیریهای حقوقی، رفاهی و صنفی هنرمندان را در دستورکار خود قرار دهد نام بردند. هرچند که کارشناسان باور دارند خانه تئاتر در مشهد باید بودجه، قدرت و قوت داشته باشد، بعید است صنفی که هنرمندان حاضر در این میزگرد بهدنبال ایجاد آن هستند، بتواند بدون پشتوانه، کاری از پیش ببرد. ازطرفی بعضی دیگر از کارشناسان میگویند تئاتر تا وقتی صنفی نداشته باشد، هنری مبتدی است.
ما هنرمندها پشت هم را نداریم
سالنهای نمایش مشهد از نظر تعداد و کیفیت در چه وضعیتی هستند؟ همچنین بهتازگی شاهد راهاندازی یک سالن سهسویه تئاتر در مشهد بودهایم که هنوز کسی از آن نمایشی ندیده است!
سهیلی: آن سالن سهسویهای را که میگویید، هنوز کسی به رسمیت نشناخته است. کسی هم رغبت ندارد در آن تئاتر اجرا کند. فکر میکنم اجازه هم نمیدهند در آن نمایش اجرا شود. مشکلش را باید ارشاد رفع کند. از طرف دیگر هر سالنی که تاسیس میشود، به سود تئاتر است؛ چراکه در سال، تعداد زیادی نمایش بازبینی میشود و تعداد زیادی مجوز اجرا میگیرد ولی برای اجرا سالن ندارند و باید منتظر سالن بمانند. اداره ارشاد باید فکری به حال این سالنها بکند. سالن تئاتر مستقل، چند سالی است راهاندازی شده و برای راهاندازی آن هزینه شده است؛ حالا که میخواهد به سوددهی برسد، مالک گفت سالن را خالی کنید(!) و هیچ جایی هم نیست که به این مسئله رسیدگی کند. باتوجهبه ورود علاقهمندان به هنر تئاتر، در مشهد سالن کم داریم.
بهنظر میرسد این فضا و این نبود امنیت شغلی برای سالنهای تئاتر و برای هنری که تازه سر بلند کرده است و میخواهد روی پای خودش بایستد، آسیبزننده باشد.
مینایی: به نظر من بخش بزرگی از صحنههایی که برای نمایش درست شده است، اصول امنیتی را ندارد. اصلا فضای پذیرفتهشدهای برای کار نمایش ندارد. تمام پیشرفت تئاتر بهخاطر حضور هنرمندانی است که بهدلیل علایق شخصی خود «بلکباکس»هایی را ایجاد کردهاند اما طبیعی است تماشاچی که به این فضاها مراجعه میکند، با شرایط مناسبی روبهرو نیست؛ درنتیجه رفتهرفته آن عشقی که برای تماشای نمایش وجود دارد، در دل تماشاچی خاموش میشود. قطعا بخش خصوصی نمیتواند همه این نیازها را پاسخ بدهد، توانش را ندارد. انجمن و اداره ارشاد هم کمکی در این زمینه نمیکنند. درنتیجه تئاتر کمرنگ میشود. هماکنون بیش از 90گروه نمایشی در مشهد درحال فعالیت هستند، برای این تعداد چند تا سالن نیاز داریم؟ خدا نکند روزی بیاید که همین چند سالنی که خودجوش ایجاد شدهاند، هم کنار بکشند. این بخشها اگر کنار بروند، سالنهایی ایجاد میشوند که فعالیت زیرزمینی میکنند و ایجاد این سالنها تبعات خودش را دارد. در این سالنها دیگر نگاه تئاتری وجود نخواهد داشت. سرتاسر خیابان شاهنامه و تمام باغسراها به سالن جنگهای زیرزمینی تبدیل شده است. کاش طوری مدیریت میشد که اگر کسی علاقه داشت بلکباکس بزند، به وضعیتی که پردیس تئاتر مستقل دچار شده است، دچار نشود. این پردیس بعد از سالها فعالیت و جذب مخاطب، جمع شد. الگوی هنر نمایش، الگویی است که باید همه دستاندرکاران دستبهدست هم بدهند تا کارها روی روال بیفتد. ما هنرمندها هم پشت هم را نداریم. هرکدام راه خودمان را میرویم و این ناهماهنگی باعث شده است کسی به ما کمک نکند. اگر همین تعداد سالن هم در مشهد تعطیل شود، باید فاتحه تئاتر را در این شهر خواند. باید فکری به حال خیل علاقهمندانی که میخواهند به تئاتر ورود کنند، بشود. این وضعیت باعث شده است هر کسی که یک جلسه، سر تمرین یک تئاتر رفته یا در یک تئاتر بازی کرده است، به خودش اجازه دهد کارگردانی کند یا حرفههای جدی تئاتر را دنبال کند.
هرکسی ساز خودش را میزند
مداححسینی: گمان میکنم مشکلات تئاتر را باید در دو سو جست؛ سوی اول همانطور که دوستان گفتند، سالن است. وقتی سالن نداشته باشیم، تئاتر هم نداریم. در مقالات علمی این موضوع بررسی شده است و به این نتیجه رسیدهاند که در دنیا، کشورهایی تئاتر موفق و بهتری داشتهاند که دولتهایشان از آنها حمایت کردهاند. این حمایت هم بهطور مستقیم نبوده است و اینکه دولت، مستقیم بودجه تزریق کند؛ بهوجود آوردن تسهیلات و فضا و حذف مالیات، ازجمله این حمایتهاست. عملا اینجا حمایتی وجود ندارد. اگر دولت مکانی را برای راهاندازی بلکباکس به هنرمندان اجاره بدهد، دیگر به مشکلاتی که با آن دستوپنجه نرم میکنیم، برنخواهیم خورد.
مشکلاتی که در تئاتر هست، انزوا و رخوت جامعه تئاتر است. اهالی این جامعه بهجای اینکه خواستههای خود را مطالبه و برای رسیدن به آن تلاش کنند، منزوی شدهاند؛ البته این شرایط، حاصل وضعیت جامعه است اما آنها بهجای اینکه بهدنبال ایجاد شرایط بهنجار باشند، دنبال وفق دادن خود با شرایط نابهنجارند. همیشه شاهد بودهایم بهجای اینکه یک صنف هنری دنبال کار تئاتر را بگیرد، هر کسی ساز خودش را زدهاست. ما در تئاتر صنف نداریم و تا زمانی که این صنف شکل نگیرد، تئاتر ما آماتور است. زمانی هم که تئاتر آماتور باشد، نمیتوانیم توقع داشته باشیم با تغییر مدیریتها، اتفاق شگفتی بیفتد. باید زیرساختها شکل بگیرد تا تئاتر حرفهای شود.
شهرآرا: البته این نقد نیز به جامعه هنری -حالا میخواهد جامعه تئاتر باشد یا جای دیگر- وارد است که هر گروهی خودش بهسراغ مسئولان میرود تا مشکل خودش را حل کند. کسی به این فکر نیست که کاری کند تا مشکلات جامعه اطرافش رفع شود. منظورم این است که هنرمندان نزد مسئولان، توقعات جامعه هنری را به خواستههای خود کاهش دادهاند. انگار با هم متحد نیستند؟
مینایی: دلیلش آن است که ما کار نمایش را عملیاتی نکردهایم. هر کسی منیت دارد. همان که آقای مداححسینی گفت؛ ما به صنف نیاز داریم. یکی بهخاطر شرایطی که دارد، موفق میشود با مسئولی حرف بزند اما کس دیگری هم هست که نمیتواند حتی وارد اتاق آن مسئول شود.
آیا دلیل این موضوع، نبود صنفی کارآمد در تئاتر است؟
مداح حسینی: یک مثال ساده میزنم؛ وقتی یک کارگر با کارفرمایش به مشکل برمیخورد، راحت میتواند به مشکلش رسیدگی کند. منظورم این است که مرجعی برای پیگیری مشکلش وجود دارد اما مثلا وقتی یک بازیگر تئاتر با کارگردانش یا مثلا یک طراح صحنه با تهیهکنندهاش به مشکل برمیخورد، به کجا باید مراجعه کند؟ چه کاری باید انجام دهد؟ متولی تئاتر در این شهر چه کسی است؟ در تهران یک ادارهکل هنرهای نمایشی کنار تالار وحدت وجود دارد که تئاتریها به آنجا مراجعه میکنند. در مشهد متولی تئاتر کیست؟ کدام سازمان، توزیع منابع در تئاتر را مدیریت میکند؟ هیچ. تا کی ما میتوانیم در مشهد با اقدامات و تلاشهای شخصی، کار را پیش ببریم؟ ما به سالن تئاتر هم نیاز داریم اما همه نیاز ما این نیست. تئاتر مشهد به زیرساختهای اساسیتری از سالن نیاز دارد. خیلی از فسادها بهخاطر رجوع یک فرد به یک سازمان روی میدهد که در این سالها شاهد آن بودهایم. وقتی یک صنف، یک مجموعه یا یک انجمن وجود داشته باشد، دیگر این اتفاقها نمیافتد.
اداره ارشاد سعی میکند خودش را کنار بکشد
شهرآرا: وجود آن متولی و صنفی که مطالبه همه شماست، کی محقق میشود؟
سهیلی: اداره ارشاد خیلی کوچکتر از تئاتر است. ما اگر یک اداره تئاتر قوی داشته باشیم، خیلی از مشکلات تئاترمان حل میشود. اداره ارشاد قوی، انجمن قوی بهدنبال دارد و انجمن قوی، گروه تئاتری قوی را بهدنبال دارد. الان اداره ارشاد همه هموغمش، دفاع دربرابر ترکشهایی است که بهسویش گسیل میشود. دائم مراقب است فلان نمایشی که اجرا میشود، به ارشاد آسیب نزند. گروه موسیقیای که فعالیت میکند، اداره ارشاد را مجبور به پاسخگویی نکند. اداره ارشاد آنقدر باید قدرتمند باشد که دربرابر همه کارشکنیها بایستد. این ارشاد است که باید دربرابر هجمه و آسیبهایی که به فضای هنری این شهر وارد میشود، مقاومت کند. کجا اداره ارشاد این دفاع را از هنر و هنرمند کرده است؟ تئاتر، نشانه فرهنگ جامعه است. برای ارتقای فرهنگ، همه ازجمله شهرداری باید دستبهدست هم بدهند.
درست است که در همه شهرهای صاحب فرهنگ و هنرِ دنیا، شهرداریها پشت آن را گرفتهاند اما در کشور ما صرفا شهرداری متولی فرهنگ نیست. هنرمندها و دستگاههای دیگر هم باید همت کنند و با هم منسجم باشند.
غفاری: در ادامه صحبت آقای مداححسینی باید بگویم مشکلاتی که برای تئاتر مشهد بهوجود آمده است، بهخاطر نبود یک صنف حمایتکننده است. وقتی تئاتر صدای واحدی ندارد، شهرداری هم باید به طرف ارزاق و تامین مایحتاج اولیه شهروندان برود. تا آن صنف و مجمع وجود نداشته باشد، هیچ نهادی از ما حمایت نمیکند. انجمن نمایش که قدرتی ندارد. انجمن یک رابط میان اداره ارشاد و بدنه تئاتر است و نمیتواند کار صنفی انجام دهد. اصلا در اساسنامهاش فعالیت صنفی نیست.
صنف باعث میشود کسی به خودش اجازه ندهد در این سازمان و آن نهاد، دنبال منافع شخصی و گروهی باشد. خانه تئاتر تهران را ببینید؛ همهچیزش سر جایش است. همهچیز برای همه است. تئاتر مشهد هم باید به این سمت برود که یک صنف برای خودش داشته باشد. در مشهد هم دارد اتفاقاتی برای راهاندازی خانه تئاتر میافتد که امیدواریم هرچه زودتر مقدماتش بگذرد و راهاندازی شود.
مداححسینی: از دیگر مشکلاتی که نبود صنف در تئاتر بهوجود میآورد، ورود بیرویه افراد بدون تخصص در این حوزه است. وقتی پای پول وسط میآید، این اتفاقات شدت میگیرد. خیلیها به تئاتر وارد میشوند که تخصصی در این حوزه ندارند. باید افراد خبره تئاتر، نحوه ورود افراد به این حوزه را کنترل کنند تا مثلا شاهد نباشیم متنی را که نویسندهای نوشته است، به نام فردی دیگری ثبت و اجرا شود. این کار صنف است که این مسائل را کنترل کند.
غفاری: مثل ورود افرادی که تحصیلات آکادمیک در رشته تئاتر ندارند. شاید در جامعه افرادی باشند که نمیخواهند بهصورت آکادمیک، هنرهای نمایشی را دنبال کنند و مایلند آن را تجربی فرابگیرند. برای اینها در خانه تئاتری که با دوستان حاضر در جلسه، اساسنامهاش را نوشتیم، تدارکی دیده شده است که بهمرور اعلام خواهد شد. برنامههای آموزشی و درکنار آن همکاری با گروههای تئاتر بهعنوان کارآموز و دستیار دیده شده است. بعد از گذراندن این دوره در خانه تئاتر، میتوانند عضو خانه تئاتر شوند و به تئاتر ورود یابند و فعالیت خودشان را شروع کنند.
مخاطب برای کار خوب هزینه میدهد
اینطور برداشت میشود که با این سازوکار، قرار است دور فضای هنری که به خلاقیت و فکر و ایده نو نیاز دارد، حصار کشیده شود و از ورود افراد مختلف به تئاتر جلوگیری شود؟
مداححسینی: حصار کشیده نمیشود، بلکه هر صنفی نحوه ورود افراد به تئاتر را کنترل میکند. کسی که وارد تئاتر میشود، باید از حداقلها سر دربیاورد. هدف ما از آنچه در تشکیل صنف تئاتر دنبال میکنیم، این است که هر کسی که میخواهد وارد تئاتر بشود، باید از معلومات اولیه این هنر آگاهی داشته باشد تا دچار خسارت ثانویه نشود. باید روی افرادی که به تئاتر وارد میشوند، نظارت وجود داشته باشد تا مخاطبی که با زحمت و تلاش پیشکسوتان تئاتر مشهد به این صحنه روآورده است، با تئاترهای بیکیفیت و الکنی که این روزها شاهدش هستیم، پس زده نشود. این صنفها باعث میشوند اگر کسی میخواهد وارد تئاتر بشود، با یک آمادگی و پیشزمینه درست وارد شود.
غفاری: در همین شهر افرادی هستند که تخصص دارند اما نمیدانند چطور باید وارد تئاتر شوند و افرادی هم هستند که بدون سواد، وارد تئاتر شدهاند و اجازه ورود نیروهای متخصص را نمیدهند. صنوف یادشده برای جلوگیری از این اتفاقات است. ازطرفی افرادی که میخواهند پا به عرصه تئاتر بگذارند، باید بتوانند یک تئاتر خوب را از یک تئاتر بد تشخیص دهند. همینطور باید جلوی افرادی که کار بد یا ضعیف ارائه میکنند، گرفته شود. اگر ما بخواهیم مخاطب همچنان برای تماشای تئاتر هزینه کند، باید کار خوب برایش اجرا کنیم و این وظیفه صنف است که از همه اینها مراقبت کند.
مینایی: تشکیل صنف برای تئاتر و تشکیل خانه تئاتر، حرکتی بسیار آرمانی است اما در عمل کار سختی است. باید افراد کارکشته در بطن کار قرار بگیرند. افرادی که پشتوانه کاری و اندیشه و سواد دارند و معتمد همه هستند، باید کارها را به دست بگیرند. الگوهای مختلفی در این حوزه وجود دارد که در تئاتر کشور هم نمونههایش اجرا شده و ناکارآمد بوده است. باید با دقتنظر و همهجانبهنگری، کار را پیش برد تا خانه تئاتر و صنوفی که زیرمجموعه آن راه میافتد، کارآمد باشد و اینطور نباشد که یک تشکیلات دیگر همانند انجمن هنرهای نمایشی راه بیفتد.