صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

واکنش همگانی به بازتاب خبر قتل بابک خرمدین چگونه بود و چگونه باید باشد؟

  • کد خبر: ۶۷۹۳۴
  • ۰۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۴
  • ۱
به قتل رسیدن بابک خرمدین توسط پدر و مادرش، چنان تلخ بود که در روز‌های گذشته همه رسانه ها، مطبوعات و شبکه‌های اجتماعی به آن پرداختند. عده‌ای بر این باورند که دوری گزیدن از آنچه در جامعه رخ می‌دهد، کار درستی نیست و نتیجه آن، بی خبری و منفعل ماندن است.

محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ به قتل رسیدن بابک خرمدین توسط پدر و مادرش، چنان تلخ بود که در روز‌های گذشته همه رسانه ها، مطبوعات و شبکه‌های اجتماعی به آن پرداختند. خبری که تلخی و زننده بودن و بهت آور بودنش، حالا مدت زیادی است که اذهان بسیاری را درگیر کرده است و آشفته. این ماجرا نه تنها با گذشت چند روز کم رنگ‌تر نشد، بلکه افشای قتلی که خودش قتل‌های دیگری را هم برملا کرد، ضریب تلخی و ناراحت کننده بودن آن را بیشتر کرد. قتل پسری به دست پدر و مادرش شاید فقط یک طرف این اتفاق بود.

 

اعتراف پدر و مادر به بیهوش کردن پسرشان، مثله کردن جسدش و بعد، انتقال آن به سطل زباله، بخش دیگری از ماجرا بود که شنیدن و روبه رو شدن با آن را سخت کرد. تیر خلاص به افکار عمومی، اما وقتی بود که پدر و مادر، بدون بروز هیچ حس درماندگی و پشیمانی، دست هایشان را به سمت دوربین نشانه گرفتند، از حس رضایت خود گفتند و اینکه اگر موقعیتی مشابه پیش بیاید، با نهایت رضایت دوباره همین عمل جنایتکارانه را تکرار می‌کنند. اما در هیاهوی انتشار این خبر، بر افکار و اذهان عموم چه گذشت؟


مراقب باشیم

این اتفاق و حاشیه‌های آن، به قدری سنگین و عجیب بود که بسیاری از افرادی که این طور مواقع به جنبه‌ها و اثرات روانی این اتفاقات توجه می‌کنند، دربرابر آن گارد گرفتند و سعی کردند از هر فرصت محدودی، حتی در حد گذاشتن یک نظر پای پست یک نفر، این نکته را گوشزد کنند. نکته‌هایی که شاید از چشم خیلی‌ها که این روز‌ها خواسته و ناخواسته با موج رسانه‌ای همراه می‌شوند و برای دست به دست کردن این قبیل اتفاقات ولع زیادی دارند، پنهان مانده باشد. به عنوان مثال کاربری از این گفته بود: «اینستاگرام پر شده از اخبار و شرح جزئیات موبه موی قتل پیکر بابک خرمدین. همه این جزئیات به گروه‌های خانوادگی و فامیلی تلگرام و واتساپ هم کشیده شده. (متأسفانه تاحدی هم طبیعیه). هم در اینستاگرام و هم در این گروه ها، کودکان زیر ۱۵ و ۱۶ سال هم حضور دارن. کاش مراقب کودکان باشیم!»


به چی بخندیم؟ چطوری بخندیم؟

کاربر دیگری، سویی دیگر از این قضیه را دیده بود: «یک اتفاق تلخ افتاده و عده زیادی همین را بهانه کردن و هجوم آوردن به ساختن جوک‌ها و شوخی‌هایی که در اون‌ها پدر و مادرا هدف اصلی قرار گرفتن. خواهش می‌کنم حواستون باشه که دقیقا دارین چی می‌گین و به چی می‌خندین. جایگاه پدر و مادر و خانواده رو تخریب نکنین.» نگاه طنز داشتن به حادثه‌ای که سراسر تلخی و حس منفی است، موضوعی است که البته بحث زیادی را می‌طلبد.

 

بسیاری معتقدند خندیدن به چنین ماجرایی، به هیچ وجه کار درستی نیست، با این حال به قول یکی از کاربران: «یه مرز بسیار باریک هست بین طنزنویسی و لودگی و از آب گل آلود ماهی گرفتن. وقتی از مرگ یه آدم جوک‌های بی سروته می‌سازی و شوخی می‌کنی، اون نخ طلایی رو پاره می‌کنی.» در این بین هستند افراد دیگری مثل شاهین صمدپور که خودشان خبرنگار حوزه اجتماعی هستند و معتقدند: «این طنازی‌ها و شوخی‌های اجتماعی با بعضی از این اتفاقات تلخ، یک جور واکنش جمعی جامعه ماست برای اینکه از بار این غم‌ها کمتر کنه و این مصیبت‌ها رو برای خودش هضم کنه.»


چالش «یک هفته بدون انتشار خبر بد»

در همین بحبوحه، اشکان خطیبی پستی را در اینستاگرام خود منتشر و سعی کرد به وسیله آن، پویشی را راه بیندازد با محوریت یک هفته بدون انتشار خبر بد. او در صفحه خود نوشت: «ترسناک‌تر از اتفاقاتی که دوروبرمون داره میفته، اشتیاق و استقبال ما برای دانستن بیشتر و نشر دست اول این اخباره.» و بعد از این گفت که هدفش از راه انداختن این برنامه این است: «در طول این یک هفته خودم رو امتحان می‌کنم تا ببینم آیا می‌تونم نشر خوبی و خوشی رو جایگزین اعتیاد کنونی کنم؟» پوریا پورسرخ، مهدی یغمائی و آناهیتا درگاهی، افرادی بودند که از این حرکت او استقبال کردند. کاربران زیادی هم بودند که پای پست او نظر گذاشتند و پیشنهاد‌هایی دادند: «بهتر نیست از یه جایی به بعد دیگه جزئیات این حوادث رو دنبال نکنیم؟»


اصلاح معضلات یا مانور بی هدف روی آن ها؟

با تمام این تفاصیل، عده‌ای بر این باورند که دوری گزیدن از آنچه در جامعه رخ می‌دهد، کار درستی نیست و نتیجه آن، بی خبری و منفعل ماندن است. کاربری نوشته بود: «با نشنیدن ما چیزی درست نمی‌شه. خبر برای هشدار است. اگر چیزی نبینی و نشنوی، نمی‌تونی کاری برای اصلاحش انجام بدی. نمی‌تونی نقد کنی.» و دیگری از این گفت که: «خیلی هم عالیه که همش خبرای خوب بشنویم، ولی این جوری تمام وکمال چشم بستن روی اتفاقاتی که داره دوروبرمون رخ می‌ده، اصلا کار خوبی نیست.» نکاتی که صحیح هستند و حتی، بیشتر از اینکه علیه یکدیگر باشند یا باهم ضدیت داشته باشند، همدیگر را تسهیل و تکمیل می‌کنند؛ البته به شرطی که همان مرز باریک را رعایت کنیم؛ مرز باریکی که بین نشان دادن معضلات جامعه و اصلاح کردن آن با مانور بی هدف و بی نتیجه روی همان معضلات وجود دارد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۲:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
ما قتل این بنده خدا را توسط والدینش مطلقا قبول نداریم