صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مستند کوتاه «بازی» The Game ۲۰۲۰ یک داور فیفا را دنبال می‌کند که گاهی تصمیمات سریع او با واکنش‌های تند و همراه با عصبانیت تماشاگران همراه می‌شود.

ترجمه کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - ده سال پیش، فیلم‌‎ساز سوئیسی، درمقابل دوستانش در حالت تدافعی قرار داشت. وقتی او با آن‌ها در حال تماشای جام جهانی فوتبال بود، دوستانش صحبت‌های داور و فریادهایش را تحلیل می‌کردند، ولی هودل طرفدار داور بود. او یک طرفدار دو آتیشه فوتبال نبود، اما مثل خیلی از مردم، چیز‌هایی درباره بازیکنان می‌دانست. داوران هم موضوع دیگری هستند؛ آن‌ها هم مثل بازیکنان در زمین فوتبال هستند، ولی برای تماشاگران ناشناخته‌اند و به‌نوعی به چشم نمی‌آیند. این ناهماهنگی در دانشی که تماشاگران درباره بازیکنان و داور‌ها دارند فیلم‌ساز جوان را به هیحان آورد: «بعد از چند سال که مدرک فیلم‌سازی‌ام را گرفتم، این ایده دوباره به سرم زد. با خودم فکر کردم شاید بتوانم فیلمی از آن بسازم.»

 


مستند «بازی» سال پیش منتشر شد که درواقع تحقق همان ایده‌ای است که رومن هودل سال‌ها پیش در سر پرورانده بود. فیلم داستان فِدایی سان، یک داور فوتبال، را دنبال می‌کند که کارش را جلو چشم هزاران نفر انجام می‌دهد. او نمی‌تواند بدون اینکه باعث برانگیختن واکنش تماشاگران بشود کسی را در زمین فرابخواند یا دستوری بدهد.

 


حتی یک کارت زرد هم می‌تواند تماشاگران ورزشگاه را که به رنگ زرد و سیاه در آمده‌اند مثل زنبور‌های آشفته دیوانه کند. سان بعد از یک لحظه بحث‌برانگیز در زمین، در میکروفون هدستش فریاد می‌زند که بازی را متوقف نکرده است، چون ««هیچ پاسخی از کم‌داور نگرفته است.» سان به کمک‌داور می‌گوید: «من باید تصمیم می‌گرفتم.»، اما ناظر داوری رو‌به‌روی مانیتور و در‌حال شنیدن صحبت‌های آن‌ها، برای این اختلاف‌نظر‌ها دندان‌هایش را روی هم فشار می‌دهد. بازیکنان به تصمیم سان اعتراض می‌کنند. برادرزاده و پدر سان از جایگاه تماشاگران او را تماشا می‌کنند و هر حرکتش را دنبال می‌کنند. (پدر سان، بعد از بازی و در ماشین از پسرش سوال‌های زیادی می‌پرسد.) به نظر می‌رسد روز بازی، روز قضاوت‌شدن او هم هسست. خود سان می‌تواند خیلی چیز‌ها را ببیند.

 


فیلم‌سازی مثل هودل می‌تواند نیاز داور به حدس و گمان را با مشکلات برتری او در زمین بازی مرتبط کند.
یک کارگردان، مثل داور، با محدودیت‌هایی که در زمان واقعی دارد روبه روست. پروژه هودل برای دنبال‌کردن سان و اطرافیانش در طول یک مسابقه به هشت دوربین و شانزده نفر نیاز داشت. اما کارگردان از زمان زیادی که دارد و فرصتی که برای بازبینی فیلم از زاویه‌ای بالاتر در اختیارش هست لذت می‌برد.


اگرچه به نظر می‌رسد که وقایع فیلم در یک روز اتفاق می‌افنند، اما فریم‌هایی که چیزی غیر از سان را نشان می‌دهند-تماشاگران، خانواده سان روی سکوها، حضور کمک‌داوران در رختکن با لباس‌های سیاه- در بازی‌های دیگر و در ورزشگاه‌های دیگر تصویربرداری شده‌اند.


صدای نفس‌نفس‌زدن‌های سان وقتی در زمین می‌دود در برخی لحظات صدای نفس‌های خود هودل است که ضبط شده‌اند. هودل می‌گوید: «همیشه نباید واقعیت مستند را محدود کند.» حقایقی مثل مسابقه‌ها و تاریخ برگزاری آن‌ها جندان اهمیتی ندارند. انتفال تجربیات داور، که در بازی فوتبال هم شخصیتی حاشیه‌ای است و هم شخصیتی بسیار مهم، هدف اصلی هودل بوده است: «برای همین تصمیم گرفتم در فیلم از این ترفند‌ها و حقه‌ها استفاده کنم.»

 


کنترل احساسات هزاران‌نفر با علامت‌های دست مطمئنا قدرتی فوق‌العاده است. با ابن حال هودل در فیلمش نشان می‌دهد که داوران از تصمیمات خودشان شوکه می‌شوند و در بازبینی‌هایی که بین دو نیمه یا بعد از بازی روی گوشی‌های هوشمندشان انجام می‌دهند، مچ خودشان را می‌گیرند. یکی یکی از کمک‌داور‌ها هنگام تجزیه و تحلیل تماس‌هایشان در بازی به سان می‌گوید: «من باید به شما می‌گفتم.» آن‌ها روی یک نیمکت چوبی در رختکن نشسته‌اند و به صفحه کوچک موبایلشان نگاه می‌کنند. سان می‌پرسد: «پنالتی بود؟». صدای مفسر فوتبال می‌آید که ارزیابی خودش را می‌گوید: «برای فِدایی سان اصلا کار ساده‌ای نیست.»

 

تریلر مستند

 

منبع: نیویورکر

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.