محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ مردم برای آینده شهر نه دنبال رویاپردازی اند، نه انتظاراتی عجیب و غریب دارند. گوششان پُر از شعار است. به جای شعار، انتظار دارند برنامهای مشخص به آنها داده شود که گویای واقعیتها باشد، نه خیال پردازی برای آینده شهر. خیال پردازیهایی که گاهی در متن شعارها به حکایت «سنگ بزرگ نشانه نزدن است»، میماند. در آستانه هر انتخاباتی، این شعارها سر زبانها میافتد و انتخابات شورای شهر هم جدای از این شعارها نیست. با این حال وقتی پای حرفهای مردم مینشینی، انتظاراتشان از شورای شهر به اندازه شعارهای رویاپردازانهای که بیان میشوند، عجیب و دور از تحقق نیست. چهار تا خیابان درست و حسابی میخواهند، با حمل و نقل آسان. بیزار از رفت وآمدهای اضافی به شهرداری اند و انتظار روی خوش برای پاسخ گویی را دارند.
شهرسازی اش را با اصولش میخواهند، نه با شهرفروشی لجام گسیخته اش. فضایی دلنشین و سالم از سیما و منظر شهر میخواهند، نه آرامشی که گمشده است؛ و مهمتر از همه حقوق شهروندی شان را میخواهند بدون رانتها و لابی ها. بدون شک نقش پارلمان شهری در حل و فصل این امور و نظارت بر سامان دهی آن، سنگ بنای اصلی در شهرگردانی است. اعضای شورای شهر در سیاست گذاریهای شهری نقش اساسی دارند که اگر این نقش به خوبی ایفا شود، فاصله بین مردم و شهرداری کم خواهد شد و رضایتمندی بیشتر.
این قصه بین شورا، شهرداری و شهروندان با آمدن چپها و رفتن راستها و برعکس یا آمدن گروهی میانه در انتظارات مردم چندان تغییری ایجاد نمیکند؛ زیرا نه شورای شهر جای سیاست بازی است و نه مردم انتظاری سیاسی از آنها دارند. همین قدر که خرج از جیب شهروندان به نفع شهر و محقق شدن مطالبات شهروندان باشد، مردم راضی اند. در همین زمینه و با توجه به انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر در بیست و هشتم خرداد، به سراغ شهروندان مناطق مشهد رفته ایم تا از انتظاراتشان بگویند.
همچنین مخاطبان فضای مجازی روزنامه شهرآرا به این سؤال ما پاسخ داده اند که از شورای بعدی مشهد چه میخواهند. مجموع مطالبات ریز و درشتی را که شهروندان به صورت حضوری و مجازی از شورای ششم مشهد مطرح کردند، در ادامه به طور خلاصه آورده ایم.
در انتهای خط ۲ مترو جایی در خنکای چندمتری از سطح زمین ایستاده ایم تا دور از آفتاب سوزان شهروندان بگویند از شورای آینده مشهد چه میخواهند. یکی از شهروندان که مسافر هر روز خط ۲ مترو است، میگوید: برای ما کارگران شاغل که در این شرایط اقتصادی نه پول رفت و برگشت با تاکسی را داریم و نه زمان زیاد برای رفت و آمد با چند خط اتوبوس، بهترین وسیله همین مترو است. اما چون هنوز کامل افتتاح نشده، نمیتوانیم بیشتر مسیرها را با مترو برویم. برای همین از شورای شهر بعدی میخواهیم زودتر خطوط قطار شهری را که اکنون در حال حفاری هستند، کامل کنند.
یکی دیگر از مسافران قطار شهری هم انتظاری مشابه از شورای ششم دارد؛ اینکه در حوزه حمل ونقل عمومی مشهد، بیشتر از اتوبوس و تاکسی به مترو بودجه بدهند؛ زیرا به اندازه کافی تاکسی در شهر وجود دارد. اتوبوس نیز تاحد زیادی نیاز شهروندان را برآورده میکند، اما در قطار شهری هنوز خیلی از خطوط تکمیل نشده است. درصورتی که در ترافیک شهر، مترو بهتر از سایر وسایل حمل ونقل عمومی برای شهروندان راه گشاست.
بی اعتمادی مردم به مدیران و بدنه مدیریتی فقط به مدیریت شهری و شورای شهر برنمی گردد و مشکلی همه گیر در جامعه شده است. خیلی از شهروندان به تصمیمهایی که برای شهر گرفته میشود، خوش بین نیستند و در مواردی مخالف این تصمیم ها. این مشکل را در ادبیات شهروندان با این لحن میشنویم که «انتظار داریم شورا و شهرداری روراست باشند.»
یکی از کاسبان بازار، این مسئله را به عنوان یک انتظار از شورای شهر بعدی مطرح میکند؛ اینکه شفاف بودن و روراست بودن با مردم را فقط در شعار نگنجانند؛ «بگویند که میخواهند در فلان خیابان یا منطقه چه کنند؛ چرا مردم بعد از راه اندازی پروژه، تازه باید از آن خبردار شوند. مثل خیلی از پروژههای اطراف حرم و میدان شهدا و... که هیچ وقت به مردم گفته نشد در آن مکانها به طور دقیق میخواهند چه پروژهای را اجرا کنند. حتی با توسل به زور در جاهایی که مردم ناراضی بوده اند، طرحها و پروژه هایشان را اجرا کرده اند.
برای نمونه، در خیابان صاحب الزمان (عج) اول به زور از عدهای ساکن قدیمی خانهها را گرفتند. بعد بدون اینکه مشخص شود قرار است آینده این خیابان چه شود، مجتمعهای تجاری در آن ساختند. بعد از اینکه چندسال این خیابان رونق نگرفت و مجتمعها خالی ماندند، به کسبه خیابان سعدی گفتند بروند آنجا تا بازار موبایل به طور متمرکز به آنجا منتقل شود. طبیعی است که هیچ کدام از کاسبان شهر حاضر نیستند در عمل انجام شده قرار بگیرند. چرا از همان ابتدا کسی از ما نظر نخواست. از شورای بعدی مشهد انتظار داریم قبل از مصوبات برای طرحهای مهم، از شهرداری بخواهند نظرات مردم را هم بشنوند.»
فرار از ترافیک، دیگر در خیلی از خیابانهای مشهد معنایی ندارد. ترافیک در خیابانهای فرعی و در هر سوی شهر دیده میشود. پشت شلوغی خیابان منتهی به حرم رضوی از سمت میدان شهدا ایستاده ایم. یکی از شهروندان با اشاره چشم، مسیر قفل شده سمت راست میدان شهدا به سمت چهارراه شهدا را نشان میدهد و میگوید: ببینید چقدر هر روز وقت و اعصاب ما در این ترافیکها از بین میرود. از شورای شهر بعدی میخواهیم فکری به حال ترافیک خیابانها بکند.
شهروند دیگری نیز که محل سکونتش بولوار خیام و محل کارش در اطراف حرم رضوی است، گلایه میکند: چرا چندین بار وعده داده اند برای بولوار خیام و ملک آباد تقاطع غیرهمسطح میسازند، اما عملی نشده است. برای همین از شورای شهر بعدی انتظار داریم برای بازشدن گرههای کور ترافیکی در مشهد مثل بولوارملک آباد، خیام و سجاد، ساخت تقاطعهای غیرهمسطح این نقاط را مصوب و اجرایی کنند.
یک سوم جمعیت مشهد حاشیه نشین اند. جمعیتی که بیش از یک میلیون نفر را شامل میشود. مشکلات و کمبودهای این مناطق به همان نسبت انتظارات را از شورای شهر بالا برده است. هرچند توجه به حاشیه شهر در متن خیلی از مصوبات و طرحهای ادوار مختلف شورای شهر بوده، از آنجایی که کار برزمین مانده فراوان است، انگار کاری برایشان انجام نشده است.
وقتی پای حرفهای ساکنان این مناطق مینشینیم، انتظاراتشان از شورای شهر آینده در مواردی به اندازه آسفالت یک معبر، کوچک است و گاهی انتظارات مربوط به رفع معضلات بزرگی است که شاید رفع آن ها، نه یک شب و یک سال، بلکه نیازمند سالها زمان باشد؛ سقفهای ناایمن، کوچهها و معابری که نیاز به اصلاح هندسی دارند، خرابههایی که پاتوق معتادان کارتن خواب یا مرکز تجمع زبالهها شده اند، امکاناتی که نیست، وجود مشاغل مزاحم و آلاینده و از همه مهمتر زیرساختی که با اتصال مناطق روستایی به مشهد و پیوند آن به مناطق شهری، دیگر نه روستا هستند و نه شهر و در دوگانگی عجیبی با مشکلات هر دو بخش، مردمانش روزگار سپری میکنند.
باوجود این مشکلات و معضلات، شاید بیشتر از هر منطقهای از شهر، حاشیه مشهد نیازمند توجه کرسی نشینان ششم شورای شهر باشد تا زندگی بین حاشیه نشینان رنگ نبازد.
هرقدر هم کرونا بتازد، باز هم آخر هفتهها و روزهای تعطیل، خیلی از شهروندان به این فکر میکنند که برای تفریح کجا بروند. جایی برای رهایی از فشارهای کار در طول هفته و تخلیه اعصاب و گرفتن آرامش. جایی برای تفریح خود و کودکانشان. اما اغلب گزینههای چندانی به ذهنشان نمیرسد. یا مسیر طرقبه و شاندیز را باید در پیش بگیرند یا یکی از رستورانها و فست فودهای داخل شهر را. با وضعیت کرونا، نشستن و سفره پهن کردن در بوستانهای شهر هم بساطش جمع شده است. با این حال دنبال مکانهایی دیدنی و تفریحی هستند که ساعاتی از زمان فراغت خود را بگذرانند، اما پیدا نمیکنند. این انتظار از پارلمان شهری آینده برای ایجاد اماکن تفریحی را بیشتر از زبان جوان ترها میشنویم.
چند جوانی که در ایستگاه مترو میدان آزادی منتظر رسیدن قطار شهری هستند، میگویند: مشهد، مکانهای تفریحی اندکی برای ما جوانان دارد. اگرچه این اواخر چند مکان تفریحی جدید برای مشهد ساخته شده، اما ما جوانهامدام فکر میکنیم کجا برویم و هیچ جایی پیدا نمیکنیم. کاش شورای شهر بعدی یک طرح خوب برای ساخت چندین مکان تفریحی مانند تهران داشته باشد؛ ساخت پل طبیعت مثل تهران، ساخت تله کابین در ارتفاعات جنوبی، ساخت سالنهای ورزشی با تجهیزات مخصوص ورزش و سرگرمی جوانان و.
یکی از پُرچالشترین دعواهای بین شهروندان و شهرداری، همیشه اموری بوده که به ساختمان سازی و دریافت هزینههای مصوب آن برمی گشته است. مطالبه برای انصاف در تعیین هزینههای ساختمانی، ازجمله پروانههای ساختمانی و بهسازیها صحبت مشترک خیلی از شهروندان است. برخی انتظارشان این است که هم هزینهها واقعیتر باشد و هم شهرداری در امور اداری این همه پیچ وخم با سازندگان خُرد نداشته باشد. در منطقه قاسم آباد و الهیه که با ساخت وسازهای زیادی مواجه هستیم، این مطالبه بیشتر مطرح میشود.
یکی از شهروندان که خودش و همسرش معلم هستند، میگوید: با دو تا حقوق معلمی و کلی قسط و وام خواستیم یک چهاردیواری بسازیم، اما وسط راه کار را به بساز بفروشها واگذار کرده ایم. این معلم ۳۵ ساله میگوید: هزینههای مختلف برای تمام کردن ساخت یک واحد مسکونی نجومی است. برای ساخت ملک من، بیش از ۵۰۰ میلیون تومان هزینه پروانه ساختمانی آب خورد. رفت و آمدهای هرروزه به شهرداری هم بماند. وسط کار کلافه شدیم و واحد را نیمه کاره واگذار کردیم.
شهروندی دیگر نیز درباره همین هزینههای ساخت وساز میگوید: میخواستیم فقط یک اتاق خواب از حیاط خانه مان به زیربنای ساختمان اضافه کنیم. رفتیم شهرداری، گفتند اگر کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان پول دارید، شروع نکنید. مگر چه خبر است که برای یک اتاق خواب کوچک این همه پول بدهیم! فقط میخواهند یک مجوز بدهند. شورای شهر، این جدول هزینههای ساختمانی را نگاه کند و به نفع شهروندان مصوبهای تنظیم کند.
بین انتظاراتی که از مردم میشنویم، خواستههایی از جنس فرهنگ و هویت هم کم نیست. شهروندی که از قدیمیهای ساکن در بافت پیرامون حرم رضوی است، از نام گذاریهای جدید و تغییر نام خیابانها و معابر قدیم مشهد گلایه میکند و خواسته اش از شورای بعدی مشهد، تغییرندادن پی در پی نامهای تاریخی خیابانهای شهر است. این شهروند میگوید: اگرمدیران شهر یک روز با تاکسی در شهر بگردند، متوجه خواهند شد که آیا کسی از اسامی جدیدی که آنها نام گذاری کرده اند، استفاده میکند یا خیر!
بیشتر مردم با همان نامهای قدیمی، آدرس میدهند. نمیدانم چرا مدیران شهری مدام اسم خیابانها را تغییر میدهند؟ حتی اگر بخواهند به یاد مفاخر جایی را نام گذاری کنند، بهتر است از خیابانهای جدید در مناطق مشهد استفاده کنند نه خیابانهایی که سالها به یک اسم بین مردم شناخته شده اند.
جنس انتظارات هر قشر از پارلمان شهری متفاوت هست. جنس انتظارات بانوان متفاوت با دغدغه مردان است. با کمتر شهروند خانمی روبه رو میشویم که وقتی انتظاراتش از شورای شهر آینده را برمی شمارد، صحبت از امنیت و دغدغه آن بین گفته هایش نباشد. در یک کلام انتظار دارند که پارلمان شــــــهری فـــکری به حال امنیت محله هایشان بکند. هراس و وحشت برای عبور از معبری تاریک، تجربه مشترک خیلی از بانوان است. میگویند: برخی پلهای هوایـی در مشهد داریم که امنیت ندارند.
زیرگذرهایی تــــــــونــل وحشت اند. محلههایی داریم که پاتوق متکدیان و معتادان متجاهرند. از زباله گردها هم نگوییم که انگار روز به روز جمعیتشان چندبرابر میشود. در هر کوچه و خیابانی، در هر لحظه از شب و روز، دنبال گشتن وسط زبالهها هستند. جلو در خانه هایمان، زبالهها را روی زمین پخش و رها میکنند. باوجود آنها احساس امنیت نمیکنیم.
این انتظار را نه فقط از زبان زنان در حاشیه شهر با معابر بن بست، کوچههای باریک و گذرهایی پُر از آسیبهای اجتماعی خطرناک میشنویم، بلکه در مناطق برخوردار شهر هم بانوان از نداشتن احساس امنیت در محلاتشان و انتظار برای سامان دهی آن ازسوی پارلمان بعدی شورای شهر میگویند.
رانت، لابی و پارتی بازی و منفعت طلبی، مسائلی هستند که مردم عادی از آنها بیزارند. این انتظار و مطالبه را نیز برخی شهروندان از شورای شهر بعدی دارند که با اصلاح خیلی از ساختارها در مدیریت شهری، از پارتی بازی و رشوه خواری و رانت کم و کمترکنند. اگرچه در دوره فعلی با ایجاد سامانه فاش گامهای موثری در این حوزه برداشته شده است، اما شهروندی که زمانی خودش به صورت پیمانکار با شهرداری در فضای سبز شهر کار میکرده است، به خبرنگار ما میگوید: چندین سال با شهرداری کار کردم. اما متأسفانه با رانت و پارتی بازی، برخی از پیمانکاران از سیستم شهرداری کنار گذاشته میشوند و برخی دیگر بیشتر پروژهها را میگیرند. خودم دیدهام، خیلی از امور را بدون مناقصه و با پارتی بازی به افراد مدنظر ارائه کردهاند.
بحث پارتی بازی و انتظار برای اینکه مدیریت شهری، امور مردم را بدون تبعیض و پارتی انجام دهند، در گفتگو با برخی شهروندان دیگر نیز مطرح میشود. یکی از شهروندان شاغل در بخش خصوصی میگوید: کسانی که پارتی داشته باشند راحت و بدون دردسر رفتن و آمدن، کارشان را راه میاندازند، اما برای مردم عادی در سادهترین امور باید کلی دوندگی در شهرداریهای مناطق انجام داد. مگر نه اینکه شورای شهر باید به کارهای شهرداری نظارت کند؟ پس انتظار داریم که شورا از شهرداری حساب پس بگیرد، نه اینکه فقط بگویند نظارت میکنیم، اما در عمل کاری نشود.
صحبت از بیکاری، بی پولی و شرایط سخت اقتصادی، درد مشترک خیلی از شهروندانی است که وقتی موضوع انتخابات و شورای شهر بعدی را پیش میکشیم، از آن صحبت میکنند. انتظارشان ایجاد اشتغال، رونق اقتصادی و کاهش مشکلات اقتصادی است. شاید به طور غیرمستقیم با عملکرد پذیرفتنی شورا و شهرداری رونق اقتصادی در شهر ایجاد و منجر به اشتغال زایی بیشتر شود، اما بدیهی است که به طور مستقیم ایجاد اشتغال و رفع بیکاری تنها به عملکرد شورا و شهرداری برنمی گردد.
مهمتر از همه دست دولتمردان و درنهایت مجموعهای از سازمانها و نهادهاست. بی شک، اگر سرمایه گذاری در شهر و پروژههای شهری در سطح بالایی اجرا شود، تا اندازهای اشتغال ایجاد میشود، اما مطالبه رفع بیکاری به تنهایی با این اقدامات میسر نیست. با این حال بیشتر جوانانی که با آنها گفتگو کردیم، انتظارشان از شورای شهر بعدی را ایجاد اشتغال بیان میکنند.