صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کارتون | سرودن شعر با خطوط مهندسی‌شده

  • کد خبر: ۷۰۹۳۲
  • ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۷
آثار کامبیز درمبخش به‌طرز وسواس‌گونه‌ای ساده و مینی‌مال هستند. او در استفاده از خطوط و رنگ‌ها در کارش به‌شدت محتاط است و هر خطی که به تصویر درمی‌آورد، باید درپی رساندن منظوری و رسیدن به هدفی باشد. برای بار دوم است که اثری از آثار ارزشمند این هنرمند قدیمی و نام‌آشنا را انتخاب کرده‌ایم.

امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - در بین هنرمندان فقط فیلم‌ساز‌ها و فیلم‌نامه‌نویسان نیستند که بلدند خیالشان را پرواز بدهند و قبل از ساخته شدن یک فیلم، آن را در ذهنشان تصور کنند. به‌نظرم، هرکس درگیر هنر است، چنین قابلیتی را دارد. توانایی اینکه خودش را جای دیگری بگذارد و دنیا را از چشم کس دیگری که زاییده ذهنش است، ببیند. شاعران، نویسنده‌ها، فیلم‌سازها، نقاشان، مجسمه‌سازان، موسیقی‌دانان و خیل بسیاری از هنرمندان، این موهبت را کمتر و بیشتر دارند. به این ترتیب، حرکت و پویایی از اجزای ناگزیر و در بعضی مواقع نادیدنی یک اثر هنری است.


مجسمه‌ای که در میدان شهری ایستاده و حالتی گرفته است، برای رسیدن به آن حالت، سیر داستانی را در ذهن مجسمه‌ساز طی کرده است. یک زندگی و یک سناریو پشت آن حالت، پنهان شده است و هنرمند، حرکت بعدی تندیس را هم در خیالش ساخته است. ولی مثل عکاس‌ها، بهترین حالت تندیس را به سنگ و فلز تبدیل کرده است.


جان کلام اینکه ذهن هنرمند پویا و متحرک است. یعنی هنرمند باید حرکت را درک کند و طی یک سناریو شخصیت‌هایش را در کادر بچیند و داستانی را که می‌خواهد، در دل همان حرکت تعریف کند. ذهن کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌ها هم مثل بقیه هنرمندان قابلیت پریدن و حرکت کردن را دارد. تنها فرقش اینجاست که در یک کارتون یا کاریکاتور، مخاطب صرفا نظاره‌گر یک منظره یا یک اتفاق نیست. کارتونیست به‌سادگی و با چند خط می‌تواند داستانی را تعریف کند. کاراکتر‌ها در کارتون، یکراست و بدون پیچیدگی می‌توانند سناریویی را بازی کنند که بقیه هنرمندان مجبورند برای تعریف کردن همان داستان درقالب هنر خودشان، زمان خیلی بیشتری را خرج کنند.


اگر مسائل فنی را کنار بگذاریم و کارتون و کاریکاتور را با هنر‌های هم‌راستایش مقایسه کنیم، به نظرم داستان و محتوایی که یک کارتون یا کاریکاتور خوب ارائه می‌کند، یک قدم از نقاشی خوب از منظر فنی و دارای داستان، جلوتر است. کارتون می‌تواند سرراست و بدون پیچیدگی، بیننده را به عمق تصویر ببرد و به او اتفاقاتی را که در لایه‌های پنهان اثر می‌افتند، نشان بدهد. کاری که «کامبیز درمبخش» در آن استاد است.


آثار درمبخش به‌طرز وسواس‌گونه‌ای ساده و مینی‌مال هستند. او در استفاده از خطوط و رنگ‌ها در کارش به‌شدت محتاط است و هر خطی که به تصویر درمی‌آورد، باید درپی رساندن منظوری و رسیدن به هدفی باشد. برای بار دوم است که اثری از آثار ارزشمند این هنرمند قدیمی و نام‌آشنا را انتخاب کرده‌ایم. اثری که به‌صورت چند تصویر در یک تصویر یا به‌اصطلاح داستان‌مصور است. او در این اثر با سه مرحله، داستان را پیش می‌برد و ضربه نهایی را در تصویر پایانی می‌زند.


در اسلاید اول، شخصیت غمگین و ماتم‌زده روی زمین به حالت دوزانو نشسته است و قطره اشکی هم از چشمش جاری است. در اسلاید دوم همان شخصیت با دیدن جوانه‌ای که از اشکش روییده، قدری بیشتر خم شده و اشکش هم بیشتر شده است و در اسلاید آخر، ناگهان گیاه رشد کرده و چشمی بر بالای ساقه به‌جای گل روییده است. به‌نظر می‌رسد تمام این فرایند روییدن تا رشد گیاه به‌سرعت طی شده است. به حالت متعجب شخصیت دقت کنید. با چند خط حرکت، حالت پس رفتن و تعجب شخصیت داستان به‌خوبی معلوم است.


شاید او می‌خواسته است به این نکته اشاره کند که نتیجه هر فکر و هر عمل را زودتر از آنچه فکرش را بکنید، دریافت می‌کنید، درحالی‌که نتیجه اعمال آدم با منظورش رابطه مستقیم دارد. اشک از چشم فرود می‌آید و از خاک چشم می‌رویاند. البته این اثر در لایه‌های دیگری هم تفسیر‌شدنی است؛ غم هجران باعث آن قطره اشک شده است.
چشمی که همیشه به راه دوخته شده، از خاک روییده است. درمبخش، شاعر خطوط است. شاعری که با وسواس مهندسی‌شده‌اش می‌تواند شعر بکشد و داستانی عاشقانه را در چند خط خلاصه کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.