مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - از همان ابتدا تکلیفمان با سریالهای یکی از تاریخیسازترین کارگردانهای سیما مشخص بود. زیرخاکی ۲ با وجود تمام انتقادهایی که به آن وارد بود، به پایان رسید تا این سؤال مطرح باشد که آیا زیرخاکی طنزی فاخر بود و توانست مخاطب تلویزیونی را با خود همراه کند یا خیر؟ مجموعه تلویزیونی که برای اولینبار رمضان ۱۳۹۹ به روی آنتن شبکه یک سیما رفت، ولی عوامل متعددی مانع از موفقیت چشمگیر این سریال در بهترین زمان پخش شدند.
فصل اول در دهه ۵۰ و روزهای پرتلاطم انقلاب میگذرد، فصل دوم از ابتدای شروع جنگ تحمیلی روایت تازهای از ماجراها و دردسرهای «فریبرز باغبیشه» را بیان میکند و آنطور که عنوان شده در فصل سوم خانواده «باغبیشه» با موقعیتهای طنز اجتماعی در عصر حاضر روبهرو میشوند.
شهرت جلیل سامان، فیلمنامه نویس و کارگردان «زیرخاکی» به خاطر کارگردانی سهگانه «ارمغان تاریکی» (۱۳۸۹)، «پروانه» (۱۳۹۱) و «نفس» (فصل اول/ ۱۳۹۶) است. سه سریالی که دارای مضمون تاریخی است و رویدادهای ایران را در دهههای پنجاه و شصت هجری مورد توجه قرار میدهد. جلیل سامان در همه این آثار به خوبی نشان داده که بیش از آنکه در مقام یک فیلمنامه نویس در محتوای کارهای تاریخ انقلاب موفق باشد، در مقام فرم و پرداخت اثر به عنوان کارگردان متبحر است. فضاسازی تاریخی مناسب، دکور و طراحی صحنه و به خصوص موسیقی آثار سامان چه در «ارمغان تاریکی» و چه همین آخرین ساختهاش «زیرخاکی» که یک سریال کمدی به حساب میآید، حسابشده و درست است. با این حال تکرار دور باطل مرور تاریخ معاصر در آثار سامان بدون بالا رفتن کیفیت داستانسرایی از نقاط ضعف آثارش به شمار میرود.
پژمان جمشیدی، نقش فریبرز باغبیشه در زیر خاکی را بازی میکند. بازیگری که در سال ۹۸ پولسازترین بازیگر سینمای ایران بود و در چند سال اخیر پلههای ترقی را چند تا چند تا بالا رفته است. با این حال تیپ بدی که برای شخصیت فریبرز باغبیشه در این سریال طراحی شده، یکی از عوامل اصلی ارتباط برقرار نکردن از سوی مخاطبان با سریال شده است. شخصیت هیستریک فریبرز در کنار روی اعصاب همسرش بودن (ژاله صامتی) آنقدر زیاد است که دیگر اعصاب بیننده را خرد میکند.
تجربههای موفق طنز و کمدی با موضوع جنگ در تلویزیون ایران کم نبوده است. شاید جدیترین و به یادماندنیترینش «لیلی با من است» کمال تبریزی باشد. تجربههایی که در تمام آنها موقعیتهای طنز با داستان درهم آمیختهاند، حال آنکه در «زیرخاکی» تمام تلاش برای خنداندن مخاطب بر رفتارها و سکانسهای جنگگونه است! از سکانس معروف زیرخاکی یک، که هادی حجازیفر و پژمان جمشیدی میرقصند بگیرید تا رقص فریبرز و بچهاش توی ماشین. شاید اگر بازی ستودنی ژاله صامتی و تکهطنزهای پژمان جمشیدی را از زیرخاکی بگیریم، زیر خاکی ۲ هیچ چیز خندهداری برای یک اثر طنز نداشته باشد.